مولانابخش ۱۰۹ - در بیان آنک نقض عهد و توبه موجب بلا بود بلک موجب مسخ است چنانک در حق اصحاب سبت و در حق اصحاب مایدهٔ عیسی و جعل منهم القردة و الخنازیر و اندرین امت مسخ دل باشد و به قیامت تن را صورت دل دهند نعوذ بالله
نقض میثاق و شکست توبه‌ها
موجب لعنت شود در انتها
نقض توبه و عهد آن اصحاب سبت
موجب مسخ آمد و اهلاک و مقت
پس خدا آن قوم را بوزینه کرد
چونک عهد حق شکستند از نبرد
اندرین امت نبد مسخ بدن
لیک مسخ دل بود ای بوالفطن
چون دل بوزینه گردد آن دلش
از دل بوزینه شد خوار آن گلش
گر هنر بودی دلش را ز اختبار
خوار کی بودی ز صورت آن حمار
آن سگ اصحاب خوش بد سیرتش
هیچ بودش منقصت زان صورتش
مسخ ظاهر بود اهل سبت را
تا ببیند خلق ظاهر کبت را
از ره سر صد هزاران دگر
گشته از توبه شکستن خوک و خر
بخش ۱۰۸ - بردن روبه خر را پیش شیر و جستن خر از شیر و عتاب کردن روباه با شیر کی هنوز خر دور بود تعجیل کردی و عذر گفتن شیر و لابه کردن روبه را شیر کی برو بار دگرش به فریب: چونک بر کوهش بسوی مرج بردبخش ۱۱۰ - دوم بار آمدن روبه بر این خر گریخته تا باز بفریبدش: پس بیامد زود روبه سوی خر
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نقض میثاق و شکست توبه‌ها
موجب لعنت شود در انتها
هوش مصنوعی: شکستن وعده‌ها و نقض عهد همراه با ترک توبه، در نهایت باعث عذاب و نفرین خواهد شد.
نقض توبه و عهد آن اصحاب سبت
موجب مسخ آمد و اهلاک و مقت
هوش مصنوعی: نقض توبه و پیمان آن کسانی که در روز شنبه به کارهای ممنوع دست زدند، باعث شد که آنها دچار تحول و تغییر غیرقابل بازگشت شوند و به هلاکت رسیدند.
پس خدا آن قوم را بوزینه کرد
چونک عهد حق شکستند از نبرد
هوش مصنوعی: خداوند آن مردم را مانند بوزینه‌ها قرار داد، زیرا که پیمان خود را شکستند و از جنگ و مبارزه دور شدند.
اندرین امت نبد مسخ بدن
لیک مسخ دل بود ای بوالفطن
هوش مصنوعی: در این ملت، بدن‌ها تغییر صورت نمی‌دهند، اما دل‌ها دستخوش تغییر می‌شوند، ای با ذکاوت!
چون دل بوزینه گردد آن دلش
از دل بوزینه شد خوار آن گلش
هوش مصنوعی: وقتی دل انسان به حالت حیوونی و بی‌مقدار درآید، ارزش و زیبایی او نیز از بین می‌رود.
گر هنر بودی دلش را ز اختبار
خوار کی بودی ز صورت آن حمار
هوش مصنوعی: اگر دل او به هنر و ارزش واقعی خود بی‌ارزش بود، پس چطور می‌توانست از شکل خارجی یک الاغ نیز پایین‌تر باشد؟
آن سگ اصحاب خوش بد سیرتش
هیچ بودش منقصت زان صورتش
هوش مصنوعی: این سگ که متعلق به دوستان بود، از نظر رفتار و سیرت خود، هیچ عیبی نداشت و نقصی از بابت ظاهرش وجود نداشت.
مسخ ظاهر بود اهل سبت را
تا ببیند خلق ظاهر کبت را
هوش مصنوعی: اهل سبت در ظاهری مسخ شده و تغییر یافته بودند تا اینکه دیدند دیگران چگونه به زشتی و ناپسندی می‌رسند.
از ره سر صد هزاران دگر
گشته از توبه شکستن خوک و خر
هوش مصنوعی: به دلیل شکستن عهد و پیمان، انسان‌ها به وضعیتی بدتر از حیوانات افتاده‌اند و راه‌های زیادی را طی کرده‌اند.
حاشیه ها
1392/10/20 06:01
امین کیخا
میثاق بافتار شگفتی دارد یعنی گروهی بخش اول ش را فارسی می دانند