اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عقل میگفتش حماقت با توست
با حماقت عقل را آید شکست
هوش مصنوعی: عقل به او میگفت که حماقت با توست و با وجود حماقت، عقل نیز شکست خواهد خورد.
عقل را باشد وفای عهدها
تو نداری عقل رو ای خربها
هوش مصنوعی: اگر عقل با وفای به عهدها خصوصیات خاصی داشته باشد، تو که این ویژگی را نداری، پس از عقل هم به دور هستی.
عقل را یاد آید از پیمان خود
پردهٔ نسیان بدراند خرد
هوش مصنوعی: عقل به یاد میآورد که از عهد و پیمان خود غافل شده و در این حالت، آگاهی و هوشیاری خود را از دست میدهد.
چونک عقلت نیست نسیان میر تست
دشمن و باطل کن تدبیر تست
هوش مصنوعی: زمانی که تو فکر و عقل درستی نداری، فراموشی و نادانی به عنوان دشمن تو عمل میکند و هر نوع برنامهریزی و تدبیر تو را باطل میسازد.
از کمی عقل پروانهٔ خسیس
یاد نارد ز آتش و سوز و حسیس
هوش مصنوعی: به خاطر کمعقلیاش، پروانهای بخیل نمیتواند از آتش و سوز خود یاد بگیرد.
چونک پرش سوخت توبه میکند
آز و نسیانش بر آتش میزند
هوش مصنوعی: زمانی که جوانی و شادابیاش از بین میرود، به خاطر اعمال گذشتهاش پشیمان میشود و فراموشیاش را مانند آتش به جان خودش میزند.
ضبط و درک و حافظی و یادداشت
عقل را باشد که عقل آن را فراشت
هوش مصنوعی: ذهن انسان قادر است اطلاعات را ضبط و ذخیره کند، ولی این کار به عهده عقل است که تمام این یادداشتها و اطلاعات را به درستی درک و تحلیل کند.
چونک گوهر نیست تابش چون بود
چون مذکر نیست ایابش چون بود
هوش مصنوعی: اگر گوهر وجود نداشته باشد، تابش و روشنایی آن هم چگونه خواهد بود؟ و اگر چیزی مردانه نباشد، بازگشت و ایاب و ذهابش چگونه ممکن است؟
این تمنی هم ز بیعقلی اوست
که نبیند کان حماقت را چه خوست
هوش مصنوعی: این آرزو هم از نادانی اوست که نتواند ببیند که این حماقت چه نتیجهای خواهد داشت.
آن ندامت از نتیجهٔ رنج بود
نه ز عقل روشن چون گنج بود
هوش مصنوعی: آن پشیمانی که پیدا شد، به خاطر پیامدهای زحمات و رنجهای گذشته بود، نه به دلیل فهم و عقل روشنی که مانند گنج ارزشمند است.
چونک شد رنج آن ندامت شد عدم
مینیرزد خاک آن توبه و ندم
هوش مصنوعی: وقتی که به خاطر رنج و سختی ناشی از ندامت، انسان به عدم و نیستی میرسد، خاک و ذرات آن توبه و پشیمانی ارزشی ندارد.
آن ندم از ظلمت غم بست بار
پس کلام اللیل یمحوه النهار
هوش مصنوعی: شبانگاه از غم و اندوه خود شکایت نکردم، زیرا روز به زودی میتواند تاریکی شب را از بین ببرد.
چون برفت آن ظلمت غم گشت خوش
هم رود از دل نتیجه و زادهاش
هوش مصنوعی: وقتی که تاریکی غم از بین برود، شادی در دل پیدا میشود و روح و احساسات خوب دوباره زنده میشوند.
میکند او توبه و پیر خرد
بانگ لو ردوا لعادوا میزند
هوش مصنوعی: او توبه میکند و پیر با خرد به او میگوید که برگرد؛ اما او دوباره به گناهان خود بازمیگردد.
حاشیه ها
از کمی عقل پروانهٔ خسیس
یاد نارد ز آتش و سوز و حسیس
چونک پرش سوخت توبه میکند
آز و نسیانش بر آتش میزند
ضبط و درک و حافظی و یادداشت
عقل را باشد که عقل آن را فراشت
دو نقصانی که موجب می شود خطاهای پیشین را باز تکرار کنیم عبارتند از نقصان در درک و یادداشت.
نخست عاجز از تجزیه و تحلیل رفتارها و بازخوردهای رفتارهایمان هستیم و همچون اکثرهم لایعقلون برای کسب آرامش موقت به یک سری تجزیه و تحلیل های سطحی و پوچ که راستی هیچ چیزی در آن ها نیست پناه می بریم.
دو دیگر فراموشکاریم. بازخوردهای ناخوشایند که سراسر به ضررمان است را به باد فراموشی می سپاریم. این هم یحتمل ریشه در همان کمبود نخست دارد. اگر راستی مشکل را فهم کرده بودیم و می دانستیم از کجا خوردیم و دردمان می آمد که چگونه با دست خود خود را هلاک کردیم فراموش نمی کردیم.
فراموش می کنیم چون چیزی در درونمان می گوید تقصیر فلانی بود، او با همه بد می کند، تقدیر چنین بود....
و ناخودآگاه به این نتیجه می رسیم که هیچ قاعده ای وجود ندارد و من چه می توانم یاد بگیرم اگر هیچ قاعده ای نباشد. هر لحظه صاعقه ای بر سرم فرود می آید و من هیچ برنامه ریزی ای نمی توانم داشته باشم.
چونک گوهر نیست تابش چون بود
چون مذکر نیست ایابش چون بود
مصرع دوم یعنی چه
آن ندم از ظلمت غم بست بار
پس کلام اللیل یمحوه النهار
یعنی چه