بخش ۳۰ - سبب هجرت ابراهیم ادهم قدس الله سره و ترک ملک خراسان
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
معنی دو لغت:
سریر: تخت آراسته. تخت پادشاه
ناقور: نای بزرگ، صور، بوق بزرگ.
کلمۀ " غدا" در مصرع زیر اصلاح شود:
پس غدای عاشقان آمد سماع: غدا ----> غذا
شکسپیر نیز دقیقه ای به این مضمون دارد:
.Music is food of love
موسیقی غذای عشق [عاشقان] است.
یا
If music be the food of love, play on
اگر موسیقی غذای روح است،. پس بنوازید.
غدا. [ غ َ ] (ع اِ) بامداد. (مقدمةالادب زمخشری ). ظاهراً مخفف غداة است . رجوع به غداة شود. || لفظ مشترکی است که در فارسی و عربی به معنی طعام به کار برند ولی در اصل به غذائی که هنگام صبح تناول شود اطلاق کنند :
غدای روح باشد نطق جانان
به جسم مرده ٔ عاشق دهد جان .
شعوری (از لسان العجم ).
بیت 14: کُمیز :=ادرار
یقیناً موسیقی غذای روح است ، در غیر اینصورت خداوند متعال (در قرآن کریم ) در بهشت وعدهء درختی بنام طوبی که از هر برگش یه نغمهء مطرنم موسیقی پخش میشود را به بهشتیان نمیداد . پس مهم اینه که خلق و خوی انسانهای منتخب برای بهشت را در این دنیا کسب کنیم و آنگاه لیاقت استفادهء صحیح از تمام نعمتهای خدای تبارک و تعالی را در همه جا خواهیم داشت ، تمام خلقت خداوند نعمت و رحمتِ محضه ، لیکن ما با جهالت از این نعمات ممکن است که به اشتباه استفاده کنیم برای مثال از تیغ های تیز هم برای جراحی های درمانی و هم بعنوان ابزاری برای دزدی و کشتار استفاده میشود و حرام و حلالها با شئونات بشر تجویز میشه .
کلمه تنبور که یکی از قدیمی ترین سازهای زهی زخمه ای است در اینجا با طنبوره عربی اشتباه گرفته شده . در واقع در شعر مولانا منظور همین تنبور است که یک ساز عرفانی و مقامیست .
کلمه * تنبور به اینگونه صحیح می باشد.
نــالــه سرنـــا و تهدیـــد دهــــــل
چــیزکی مــاند بدان ناقـور کل
پــس حکیمــان گفته اند این لحنهــا
از دوار چــــرخ بگرفتیم مـــــا
بانگ گردشهای چرخ است این که خلق
می سرایندش به تنبور و به حلق
مــــا همه اجـــزای آدم بـــــوده ایم
در بهشت این لحنها بشنوده ایم
گــر چه بر مــا ریخت آب و گل شکی
یــــادمان آیـد از آنها انـــدکی
این پنج بیت در وب سایت آوای جاوید توسط حمیدرضا فرهنگ خوانده شده است،آدرس صفحه:http://avayejavid.com/SazoAvaz/AvayeJavid_23.html
آدرس صحیح صفحه:
پیوند به وبگاه بیرونی
نــالــه سرنـــا و تهدیـــد دهــــــل
چــیزکی مــاند بدان ناقـور کل
پــس حکیمــان گفته اند این لحنهــا
از دوار چــــرخ بگرفتیم مـــــا
بانگ گردشهای چرخ است این که خلق
می سرایندش به تنبور و به حلق
مــــا همه اجـــزای آدم بـــــوده ایم
در بهشت این لحنها بشنوده ایم
گــر چه بر مــا ریخت آب و گل شکی
یــــادمان آیـد از آنها انـــدکی
این پنج بیت در وب سایت آوای جاوید توسط حمیدرضا فرهنگ خوانده شده است،آدرس صفحه:
پیوند به وبگاه بیرونی/
حضرت مولانا نظر حکیمان و مومنان را دربارهی موسیقی بیان می کند. در بارهی آنچه مومنان می گویند آشکار است. به گمان اهل ایمان و عارفان، ما این نغمه ها را در بهشت شنوده ایم و از آنجا به یاد داریم. ولی حکیمان بر این باورند که نواختن تنبور و آواز خوانده بانگ و آوای گردش روزگار است.
سلام دوستان بنا بر عقیده فرهیخته گان و روایت از انان. روز ی که خلقت جهان اغاز و مصادف با حرکت شروع شد .هر جسم مادی دارای یک نوای هارمونی مختص به خود بود و این اصوات به نوعی ذات حق را مورد ستایش و تجلیل قرار میدادند. و ما انسانها که روح را در کالبد اسیر خود کردیم همواره از هارمونی های منظم به وجد میاییم و اندوه و غم را فراموش میکنیم. و چون موسیقی و یا اصواتی که ما از شنیدن ان مسرور شاد میشویم ناشی از انعکاس هارمونیهای علوی است که نتیجتا ما را به روضه رضوان سوق میدهد و روح بدلیل فارغ بودن از روضه رضوان جلا و همیشه در تمنای کسستن از جسم و گشودن به جایگاه اولیه خود میباشد.لذا پیوستگی و تاثرات عالم روحانی با موسیقی یک امر ازالی است.
این بیت شعر : گرچه بر ما ریخت اب و گل شکی
یادمان امد . از انها چیزکی
این کلمه شکی چون با فتحه امده لزوما به معنای تردید میباشد نه تشکیل و به لحاظ فلسفی چون در ذات حق تردید . نقض است پس قاعدتا نباید این کلمه صحیح باشد و به جای شکی باید شکلی باشد که مناسبتر است. از دوستانی که اطلاعاتی در این مورد دارند لطفا توضیحاتی را ارئه فرمایند .
سلام دوستان
بانگ گردشهای چرخ اشاره دارد به خلقت افرینش و قرار گرفتن در جهان مادی وبه همین دلیل کرات
و قتی به حرکت در امدند از خود به هنگام حرکت اصواتی را پدید می اورند که به نوعی هر کدام ریتم خاصی داشته که در اصطلاح محاورهایی دارای هارمونی خاصی از موسیقی میباشدو تفسیر میکنند تمام اشیا به نوعی خداوند سبحان را مورد تجلیل و سپاس قرار میدهند و به همانگونه که روح انسان در کالبد جسم قرار گرفت از اصوات و اهنگهای موزون وهارمونی بسی مسرور و خوشحال میشود و به نوعی زدودن گرد و غبار غمها و ناراحتیها میگردد. و از انجایی که انعکاس این
نو اهای خوش ناشی از موسیقی های علوی است و اورا به یاد روضه رضوان میبرد. و نشاندهنده انست در انجا بدین صورت بسر میبردند. و به همین دلیل است همیشه روح ما در تمنای وصال به معشوق خود میباشد. در واقع نوعی پیوستگی تاثیر عالم روحانی با موسیقی میباشدو ان زمان ما که موسیقی گوش فرا میدهیم به نوعی اشنا . اوایی ازلی را میشنویم که با ان عجین و اشنا بوده ایم
لیک بد مقصودش از بانگ رباب
همچو مشتاقان خیال آن خطاب
نالهٔ سرنا و تهدید دهل
چیزکی ماند بدان ناقور کل
یعنی چه ؟