گنجور

بخش ۱۱۱ - تفسیر این آیت کی و ما خلقنا السموات والارض و ما بینهما الا بالحق نیافریدمشان بهر همین کی شما می‌بینید بلک بهر معنی و حکمت باقیه کی شما نمی‌بینید آن را

هیچ نقاشی نگارد زین نقش
بی امید نفع بهر عین نقش
بلک بهر میهمانان و کهان
که به فرجه وارهند از اندهان
شادی بچگان و یاد دوستان
دوستان رفته را از نقش آن
هیچ کوزه‌گر کند کوزه شتاب
بهر عین کوزه نه بر بوی آب
هیچ کاسه گر کند کاسه تمام
بهر عین کاسه نه بهر طعام
هیچ خطاطی نویسد خط به فن
بهر عین خط نه بهر خواندن
نقش ظاهر بهر نقش غایبست
وان برای غایب دیگر ببست
تا سوم چارم دهم بر می‌شمر
این فواید را به مقدار نظر
هم‌چو بازیهای شطرنج ای پسر
فایدهٔ هر لعب در تالی نگر
این نهادند بهر آن لعب نهان
وان برای آن و آن بهر فلان
هم‌چنین دیده جهات اندر جهات
در پی هم تا رسی در برد و مات
اول از بهر دوم باشد چنان
که شدن بر پایه‌های نردبان
و آن دوم بهر سوم می‌دان تمام
تا رسی تو پایه پایه تا به بام
شهوت خوردن ز بهر آن منی
آن منی از بهر نسل و روشنی
کندبینش می‌نبیند غیر این
عقل او بی‌سیر چون نبت زمین
نبت را چه خوانده چه ناخوانده
هست پای او به گل در مانده
گر سرش جنبد پیر باد رو
تو به سر جنبانیش غره مشو
آن سرش گوید سمعنا ای صبا
پای او گوید عصینا خلنا
چون ندارد سیر می‌راند چون عام
بر توکل می‌نهد چون کور گام
بر توکل تا چه آید در نبرد
چون توکل کردن اصحاب نرد
وآن نظرهایی که آن افسرده نیست
جز رونده و جز درندهٔ پرده نیست
آنچ در ده سال خواهد آمدن
این زمان بیند به چشم خویشتن
هم‌چنین هر کس به اندازهٔ نظر
غیب و مستقبل ببیند خیر وشر
چونک سد پیش و سد پس نماند
شد گذاره چشم و لوح غیب خواند
چون نظر پس کرد تا بدو وجود
ماجرا و آغاز هستی رو نمود
بحث املاک زمین با کبریا
در خلیفه کردن بابای ما
چون نظر در پیش افکند او بدید
آنچ خواهد بود تا محشر پدید
پس ز پس می‌بیند او تا اصل اصل
پیش می‌بیند عیان تا روز فصل
هر کسی اندازهٔ روشن‌دلی
غیب را بیند به قدر صیقلی
هر که صیقل بیش کرد او بیش دید
بیشتر آمد برو صورت پدید
گر تو گویی کان صفا فضل خداست
نیز این توفیق صیقل زان عطاست
قدر همت باشد آن جهد و دعا
لیس للانسان الا ما سعی
واهب همت خداوندست و بس
همت شاهی ندارد هیچ خس
نیست تخصیص خدا کس را به کار
مانع طوع و مراد و اختیار
لیک چون رنجی دهد بدبخت را
او گریزاند به کفران رخت را
نیکبختی را چو حق رنجی دهد
رخت را نزدیکتر وا می‌نهد
بددلان از بیم جان در کارزار
کرده اسباب هزیمت اختیار
پردلان در جنگ هم از بیم جان
حمله کرده سوی صف دشمنان
رستمان را ترس و غم وا پیش برد
هم ز ترس آن بددل اندر خویش مرد
چون محک آمد بلا و بیم جان
زان پدید آید شجاع از هر جبان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هیچ نقاشی نگارد زین نقش
بی امید نفع بهر عین نقش
هوش مصنوعی: هیچ هنرمندی برای نقاشی نمی‌کوشد، مگر اینکه از آن انتظار سود و نفعی داشته باشد.
بلک بهر میهمانان و کهان
که به فرجه وارهند از اندهان
هوش مصنوعی: برای مهمانان و بزرگ‌ترها که از سختی‌ها رهایی می‌یابند.
شادی بچگان و یاد دوستان
دوستان رفته را از نقش آن
هوش مصنوعی: شادی کودکان و یاد دوستانی که دیگر در میان ما نیستند، از زیبایی و اهمیت آن موضوع به حساب می‌آید.
هیچ کوزه‌گر کند کوزه شتاب
بهر عین کوزه نه بر بوی آب
هوش مصنوعی: هیچ سفالگری با عجله کوزه نمی‌سازد، بلکه شکل و ظاهر کوزه را بر اساس ویژگی‌های آن می‌سازد و نه بر اساس بوی آب داخلش.
هیچ کاسه گر کند کاسه تمام
بهر عین کاسه نه بهر طعام
هوش مصنوعی: هیچ کس وقتی ظرفی را می‌سازد، آن را فقط به خاطر محتوای درونش نمی‌سازد، بلکه به خاطر ظاهر و زیبایی خود ظرف است.
هیچ خطاطی نویسد خط به فن
بهر عین خط نه بهر خواندن
هوش مصنوعی: هیچ نویسنده‌ای به خاطر خواندن، خط نمی‌نویسد؛ بلکه برای زیبایی و هنری که در خط وجود دارد، این کار را انجام می‌دهد.
نقش ظاهر بهر نقش غایبست
وان برای غایب دیگر ببست
هوش مصنوعی: ظاهر تنها نمایی از حقیقتی پنهان است و این واقعیت برای فردی دیگر به شکل دیگری تجلی یافته است.
تا سوم چارم دهم بر می‌شمر
این فواید را به مقدار نظر
هوش مصنوعی: تا زمانی که به شماره‌های سوم، چهارم، و دهم می‌رسیم، این مزایا را بر اساس سطح توجه و دیدگاه خود بررسی می‌کنیم.
هم‌چو بازیهای شطرنج ای پسر
فایدهٔ هر لعب در تالی نگر
هوش مصنوعی: مثل بازی‌های شطرنج، پسرم، به فایده هر بازی باید به نتیجه‌اش توجه کنی.
این نهادند بهر آن لعب نهان
وان برای آن و آن بهر فلان
هوش مصنوعی: اینها را برای آن بازی پنهانی قرار دادند و آن هم برای این و آن هم برای فلان.
هم‌چنین دیده جهات اندر جهات
در پی هم تا رسی در برد و مات
هوش مصنوعی: در اینجا بیان می‌شود که چشم‌ها به طور مداوم به اطراف نگاه می‌کنند و در جستجوی چیزی هستند، تا بتوانند به مقصدی روشن و مشخص برسند. این حرکت و جستجو ممکن است فرد را در حالت حیرت و تعجب قرار دهد.
اول از بهر دوم باشد چنان
که شدن بر پایه‌های نردبان
هوش مصنوعی: ابتدا برای رسیدن به هدف دوم باید پایه‌های لازم را فراهم کرد، همان‌طور که باید ابتدا پله‌های نردبان را یکی یکی بالا رفت تا به بالای آن رسید.
و آن دوم بهر سوم می‌دان تمام
تا رسی تو پایه پایه تا به بام
هوش مصنوعی: این عبارت به این معنی است که برای رسیدن به هدف یا موفقیت نهایی، باید مرحله به مرحله پیش رفت و هر مرحله را به خوبی انجام داد تا در نهایت به اوج و موفقیت دست پیدا کرد.
شهوت خوردن ز بهر آن منی
آن منی از بهر نسل و روشنی
هوش مصنوعی: میل به خوردن به خاطر من و من به خاطر نسل و روشنی است.
کندبینش می‌نبیند غیر این
عقل او بی‌سیر چون نبت زمین
هوش مصنوعی: کسی که دوربین و عقلش محدود است، نمی‌تواند چیزهای دیگری را ببیند؛ مانند اینکه عقل او بدون تجربه و آگاهی از واقعیت‌ها، در زمین رشد نمی‌کند.
نبت را چه خوانده چه ناخوانده
هست پای او به گل در مانده
هوش مصنوعی: هر چه انسان در زندگی مطالعه کند یا نکند، در نهایت سرنوشتش را خود سرنوشت‌اش رقم می‌زند و او در دنیای مادی و مشکلات زندگی گرفتار خواهد ماند.
گر سرش جنبد پیر باد رو
تو به سر جنبانیش غره مشو
هوش مصنوعی: اگر سر او حرکت کند، تو فریب نخور که این جنبش به خاطر قدرت اوست.
آن سرش گوید سمعنا ای صبا
پای او گوید عصینا خلنا
هوش مصنوعی: آن سرش می‌گوید ما شنیدیم، ای نسیم، اما پای او می‌گوید ما نافرمانی کردیم و گمان کردیم.
چون ندارد سیر می‌راند چون عام
بر توکل می‌نهد چون کور گام
هوش مصنوعی: وقتی که راه را نمی‌دانی و هدفی نداری، مثل کسی که به توکل بر خدا پیش می‌رود، بی‌هدف و کورکورانه قدم برمی‌داری.
بر توکل تا چه آید در نبرد
چون توکل کردن اصحاب نرد
هوش مصنوعی: بر اعتماد و توکلت در میدان نبرد ببین چه پیش خواهد آمد، زیرا اعتماد بر خداوند همچون بازی اسباب بازی است.
وآن نظرهایی که آن افسرده نیست
جز رونده و جز درندهٔ پرده نیست
هوش مصنوعی: این نگاه‌ها که افسرده و بی‌روح هستند، فقط به حرکت و شکار کردن پرده‌ها مربوط می‌شوند و هیچ عمق و معنا دیگری ندارند.
آنچ در ده سال خواهد آمدن
این زمان بیند به چشم خویشتن
هوش مصنوعی: هر چیزی که در گذر ده سال به وقوع خواهد پیوست، اکنون در این لحظه به وضوح قابل مشاهده است.
هم‌چنین هر کس به اندازهٔ نظر
غیب و مستقبل ببیند خیر وشر
هوش مصنوعی: هر انسانی به اندازهٔ درک و بینش خود در مورد آینده و ناشناخته‌ها می‌تواند خیر و شر را ببیند.
چونک سد پیش و سد پس نماند
شد گذاره چشم و لوح غیب خواند
هوش مصنوعی: زمانی که موانع از جلو و عقب برطرف شوند، چشم به حقیقت و غیب می‌نگرد و می‌تواند آنچه را که در لوح غیب نوشته شده است، ببیند.
چون نظر پس کرد تا بدو وجود
ماجرا و آغاز هستی رو نمود
هوش مصنوعی: وقتی که نگاهی به ما کرد، داستان و آغاز وجود ما را نمایان کرد.
بحث املاک زمین با کبریا
در خلیفه کردن بابای ما
هوش مصنوعی: در مورد مالکیت زمین با جایگاه بزرگ و مهم در مورد خلافت پدر ما صحبت می‌شود.
چون نظر در پیش افکند او بدید
آنچ خواهد بود تا محشر پدید
هوش مصنوعی: وقتی او نگاهی به جلو انداخت، دید آنچه را که تا روز قیامت خواهد آمد.
پس ز پس می‌بیند او تا اصل اصل
پیش می‌بیند عیان تا روز فصل
هوش مصنوعی: او از گذشته‌ها به خوبی می‌بیند و حقیقت‌ها را به وضوح تشخیص می‌دهد تا زمانی که به نتیجه نهایی برسد.
هر کسی اندازهٔ روشن‌دلی
غیب را بیند به قدر صیقلی
هوش مصنوعی: هر فرد به اندازهٔ بینش و روشن‌دلی خود، حقیقت‌های پنهان را درک می‌کند و برداشت او از واقعیت به سطح آگاهی و فهمش بستگی دارد.
هر که صیقل بیش کرد او بیش دید
بیشتر آمد برو صورت پدید
هوش مصنوعی: هر کس که بیشتر تلاش کند و خود را پرورش دهد، بیشتر به نتایج و موفقیت‌های بیشتری دست پیدا خواهد کرد و در نهایت، شخصیت و توانایی‌هایش بیشتر نمایان می‌شود.
گر تو گویی کان صفا فضل خداست
نیز این توفیق صیقل زان عطاست
هوش مصنوعی: اگر بگویی که آن پاکی و روشنی، نعمت خداوند است، باید بپذیری که این موفقیت نیز نتیجه همان بخشش و عطای الهی است.
قدر همت باشد آن جهد و دعا
لیس للانسان الا ما سعی
هوش مصنوعی: آنچه در زندگی به دست می‌آوریم، نتیجه تلاش و کوشش ماست و هر فرد تنها به اندازه تلاشی که می‌کند، به پاداش و نتیجه می‌رسد.
واهب همت خداوندست و بس
همت شاهی ندارد هیچ خس
هوش مصنوعی: فقط خداوند است که نیروی اراده را به انسان می‌دهد و هیچ قدرتی در این دنیا نمی‌تواند به اندازه او همت و اراده داشته باشد.
نیست تخصیص خدا کس را به کار
مانع طوع و مراد و اختیار
هوش مصنوعی: خداوند هیچ‌کس را در کارها به طور خاص محدود نکرده است و انسان آزاد است تا بر اساس میل و خواسته خود عمل کند.
لیک چون رنجی دهد بدبخت را
او گریزاند به کفران رخت را
هوش مصنوعی: اما زمانی که بدبختی به شخصی رنج می‌دهد، او را به فرار از ایمان وادار می‌کند.
نیکبختی را چو حق رنجی دهد
رخت را نزدیکتر وا می‌نهد
هوش مصنوعی: وقتی خوشبختی با سختی و رنجی همراه می‌شود، انسان را نزدیک‌تر به حقیقت و واقعیت‌ها می‌کند.
بددلان از بیم جان در کارزار
کرده اسباب هزیمت اختیار
هوش مصنوعی: بددلان به خاطر ترس از جانشان، در میدان نبرد، وسایل شکست را انتخاب کرده‌اند.
پردلان در جنگ هم از بیم جان
حمله کرده سوی صف دشمنان
هوش مصنوعی: دلیران در جنگ به خاطر ترس از جان خود به سمت صف دشمنان حمله می‌کنند.
رستمان را ترس و غم وا پیش برد
هم ز ترس آن بددل اندر خویش مرد
هوش مصنوعی: خودمان را از ترس و اندوه به جلو می‌رانیم، زیرا به خاطر ترس، آن فرد بددل همچنان در درون خود از زندگی می‌افتد.
چون محک آمد بلا و بیم جان
زان پدید آید شجاع از هر جبان
هوش مصنوعی: زمانی که سختی و خطر واقعی نمایان می‌شود، شجاعت و دلیری از دل ترسوها هم بروز پیدا می‌کند.

حاشیه ها

1392/10/13 09:01
امین کیخا

اندمان بر آهنگ اندهان یعنی حسرت و حسرت خوردن اندمیدن است .

1399/03/24 23:05

هیچ کوزه‌گر کند کوزه شتاب
بهر عین کوزه نه بهر بوی آب

1399/06/21 21:09
رضام قوامیان

بیت زیر صحیح است:
گر سرش جنبد به سیر باد، رو
تو به سر جنبانی اش غزه مشو.....

1400/09/18 15:12
کوروش

همت شاهی ندارد هیچ خس

1403/08/13 05:11
کوروش

چون ندارد سیر می‌راند چون عام

 

بر توکل می‌نهد چون کور گام

 

بر توکل تا چه آید در نبرد

 

چون توکل کردن اصحاب نرد

 

وآن نظرهایی که آن افسرده نیست

 

جز رونده و جز درندهٔ پرده نیست

 

تفسیر لطفا