بخش ۱۱۲ - وحی کردن حق به موسی علیهالسلام کی ای موسی من کی خالقم تعالی ترا دوست میدارم
گفت موسی را به وحی دل خدا
کای گزیده دوست میدارم ترا
گفت چه خصلت بود ای ذوالکرم
موجب آن تا من آن افزون کنم
گفت چون طفلی به پیش والده
وقت قهرش دست هم در وی زده
خود نداند که جز او دیار هست
هم ازو مخمور هم از اوست مست
مادرش گر سیلیی بر وی زند
هم به مادر آید و بر وی تند
از کسی یاری نخواهد غیر او
اوست جمله شر او و خیر او
خاطر تو هم ز ما در خیر و شر
التفاتش نیست جاهای دگر
غیر من پیشت چون سنگست و کلوخ
گر صبی و گر جوان و گر شیوخ
همچنانک ایاک نعبد در حنین
در بلا از غیر تو لانستعین
هست این ایاک نعبد حصر را
در لغت و آن از پی نفی ریا
هست ایاک نستعین هم بهر حصر
حصر کرده استعانت را و قصر
که عبادت مر ترا آریم و بس
طمع یاری هم ز تو داریم و بس
بخش ۱۱۱ - تفسیر این آیت کی و ما خلقنا السموات والارض و ما بینهما الا بالحق نیافریدمشان بهر همین کی شما میبینید بلک بهر معنی و حکمت باقیه کی شما نمیبینید آن را: هیچ نقاشی نگارد زین نقشبخش ۱۱۳ - خشم کردن پادشاه بر ندیم و شفاعت کردن شفیع آن مغضوب علیه را و از پادشاه درخواستن و پادشاه شفاعت او قبول کردن و رنجیدن ندیم از این شفیع کی چرا شفاعت کردی: پادشاهی بر ندیمی خشم کرد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گفت موسی را به وحی دل خدا
کای گزیده دوست میدارم ترا
هوش مصنوعی: خدا به موسی وحی کرد که ای دوست برگزیدهام، تو را بسیار دوست دارم.
گفت چه خصلت بود ای ذوالکرم
موجب آن تا من آن افزون کنم
هوش مصنوعی: گفت: ای انسان بزرگوار، چه ویژگیای در تو وجود دارد که باعث میشود من از تو بیشتر بیاموزم و صفات خوب تو را افزون کنم؟
گفت چون طفلی به پیش والده
وقت قهرش دست هم در وی زده
هوش مصنوعی: گفت که مانند کودکی، وقتی از مادرش عصبانی میشود، دستش را هم به سوی او دراز میکند.
خود نداند که جز او دیار هست
هم ازو مخمور هم از اوست مست
هوش مصنوعی: او نمیداند که جز او جهانی وجود ندارد، همه خوشیها و شادیها از اوست و همه شیداییها و سرخوشیها هم به او برمیگردد.
مادرش گر سیلیی بر وی زند
هم به مادر آید و بر وی تند
هوش مصنوعی: اگر مادرش بر او ضربهای بزند، باز هم به مادرش احترام میگذارد و در برابر او خشمگین نمیشود.
از کسی یاری نخواهد غیر او
اوست جمله شر او و خیر او
هوش مصنوعی: انسان باید در زندگی به اوستای الهی اتکا کند، زیرا همه چیز در دست اوست و هر چه خیر و شر است از او ناشی میشود.
خاطر تو هم ز ما در خیر و شر
التفاتش نیست جاهای دگر
هوش مصنوعی: دل ما هیچگاه به یاد تو در خوشی و ناخوشی نیست، و توجه تو به ما در جاهای دیگر نیست.
غیر من پیشت چون سنگست و کلوخ
گر صبی و گر جوان و گر شیوخ
هوش مصنوعی: جز من که در پیش تو قرار دارم، دیگران مانند سنگ و خاک هستند، چه کودک باشند، چه جوان و چه پیر.
همچنانک ایاک نعبد در حنین
در بلا از غیر تو لانستعین
هوش مصنوعی: همانطور که تنها تو را پرستش میکنیم، در وضعیتهای سخت و دشوار نیز تنها به تو یاری میطلبیم و به کسی غیر از تو متکی نیستیم.
هست این ایاک نعبد حصر را
در لغت و آن از پی نفی ریا
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که ما تنها تو را میپرستیم و این تأکید بر نزاهت و خلوص نیت ما در عبادت است. به عبارت دیگر، ما عبادت را فقط برای تو انجام میدهیم و از هرگونه ریاکاری و نمایش دوری میکنیم.
هست ایاک نستعین هم بهر حصر
حصر کرده استعانت را و قصر
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که درخواست یاری و کمک کردن به خداوند، به طور خاص و منحصر به فرد، ابهام و پراکندگی را از بین میبرد و نشاندهندهی نیاز انسان به یاری الهی است. با این کار، درخواست کمک به شکلی مشخص و متمرکز در میآید.
که عبادت مر ترا آریم و بس
طمع یاری هم ز تو داریم و بس
هوش مصنوعی: ما فقط برای عبادت تو آمدهایم و تنها به کمک تو امید داریم.
حاشیه ها
1391/04/21 23:06
عنایت الفت
با درود فراوان. در بیت هشتم، مصرع اوّل، واژۀ چون باید بشود چو.
غیر من پیشت چو سنگست و کلوخ.
با آرزوی پیروزی
1392/02/13 08:05
مینا
صبی میل به کودکی و نادانی
1398/06/07 19:09
اکبری
باسلام:
بیت چهارم اشکال وزنی ندارد؟دیارتشدنمی خواهد؟
1403/08/13 05:11
کوروش
دیار با تشدید روی ( ی ) خونده میشه
1403/08/13 05:11
کوروش
هست این ایاک نعبد حصر را
در لغت و آن از پی نفی ریا
هست ایاک نستعین هم بهر حصر
حصر کرده استعانت را و قصر
منظور از حصر و قصر چیست ؟
1404/06/04 09:09
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com
از تو یاری می جویم منحصر به تو است و اینگونه انحصار موجب کوتاه شدن راه رسیدن به تو میشود
1404/06/04 09:09
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com
تنها ترا میپرستم هم کاملا انحصاری است و مخصوص توست و فراتر از گفت وقتی بعمل منهم میریزد موجب میشود تا ریاکار نباشم