گنجور

بخش ۱۰۱ - قوله علیه السلام من بشرنی بخروج صفر بشرته بالجنة

احمد آخر زمان را انتقال
در ربیع اول آید بی جدال
چون خبر یابد دلش زین وقت نقل
عاشق آن وقت گردد او به عقل
چون صفر آید شود شاد از صفر
که پس این ماه می‌سازم سفر
هر شبی تا روز زین شوق هدی
ای رفیق راه اعلی می‌زدی
گفت هر کس که مرا مژده دهد
چون صفر پای از جهان بیرون نهد
که صفر بگذشت و شد ماه ربیع
مژده‌ور باشم مر او را و شفیع
گفت عکاشه صفر بگذشت و رفت
گفت که جنت ترا ای شیر زفت
دیگری آمد که بگذشت آن صفر
گفت عکاشه ببرد از مژده بر
پس رجال از نقل عالم شادمان
وز بقااش شادمان این کودکان
چونک آب خوش ندید آن مرغ کور
پیش او کوثر نماید آب شور
هم‌چنین موسی کرامت می‌شمرد
که نگردد صاف اقبال تو درد
گفت احسنت و نکو گفت ولیک
تا کنم من مشورت با یار نیک

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

احمد آخر زمان را انتقال
در ربیع اول آید بی جدال
هوش مصنوعی: احمد در پایان زمان، در ماه ربیع الاول بدون هیچگونه نزاع و جنگی ظهور خواهد کرد.
چون خبر یابد دلش زین وقت نقل
عاشق آن وقت گردد او به عقل
هوش مصنوعی: زمانی که دلش از عشق آگاه شود، عقل او به کار می‌افتد و او مانند یک عاشق به فکر و بررسی مسائل می‌پردازد.
چون صفر آید شود شاد از صفر
که پس این ماه می‌سازم سفر
هوش مصنوعی: زمانی که صفر وارد می‌شود، او خوشحال می‌شود، زیرا بعد از این ماه، سفر جدیدی را آغاز می‌کند.
هر شبی تا روز زین شوق هدی
ای رفیق راه اعلی می‌زدی
هوش مصنوعی: هر شب تا صبح به خاطر این اشتیاق، ای دوست، در مسیر کمال گام می‌زدی.
گفت هر کس که مرا مژده دهد
چون صفر پای از جهان بیرون نهد
هوش مصنوعی: هر کسی که مرا به خبری خوش بشارت دهد، همانند این است که پایش از زمین بیرون رفته و از این دنیا جدا شده است.
که صفر بگذشت و شد ماه ربیع
مژده‌ور باشم مر او را و شفیع
هوش مصنوعی: صفر تمام شد و ماه ربیع آغاز شد. من باید مژده‌دهنده و شفیع او باشم.
گفت عکاشه صفر بگذشت و رفت
گفت که جنت ترا ای شیر زفت
هوش مصنوعی: عکاشه گفت که سفر صفر به پایان رسید و رفت، و به تو ای شیر نیرومند از بهشت خبر داد.
دیگری آمد که بگذشت آن صفر
گفت عکاشه ببرد از مژده بر
هوش مصنوعی: شخص دیگری آمد و گذشت. سپس گفت که عکاشه (فردی دیگر) خبر خوش را برایش بیاورد.
پس رجال از نقل عالم شادمان
وز بقااش شادمان این کودکان
هوش مصنوعی: پس مردان از نقل عالم شادند و از ادامه آن شاد هستند، یعنی این کودکان نیز خوشحالند.
چونک آب خوش ندید آن مرغ کور
پیش او کوثر نماید آب شور
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که نمی‌تواند آب شیرین را ببیند، به آب شور نگاه می‌کند و آن را مانند کوثر (آب زلال و خوش) تصور می‌کند. این نشان می‌دهد که وقتی انسان‌ها از نعمت‌های واقعی محروم هستند، ممکن است به چیزهای ناکارآمد و بی‌فایده قانع شوند.
هم‌چنین موسی کرامت می‌شمرد
که نگردد صاف اقبال تو درد
هوش مصنوعی: موسی به نوعی از قدرت و شایستگی خود اشاره می‌کرد که سرنوشت خوب و خوشبختی به او اجازه نمی‌دهد تا از درد و رنج دور بماند.
گفت احسنت و نکو گفت ولیک
تا کنم من مشورت با یار نیک
هوش مصنوعی: او گفت که کار خوبی انجام دادی و حرف‌های نیکویی زد، اما من باید ابتدا با دوستم مشورت کنم.

حاشیه ها

1392/10/09 06:01
امین کیخا

به شگون و میمنت که در روزهای پایان صفر ما به خواندن این بیت ها رسیدیم با آرزوی گشایش و جانفزایی برای دوستان .

1397/11/11 19:02
بزرگمهر

به نظر میرسد در بیت 10 بجای بیامد، باید نماید باشد

1402/06/17 17:09
دکتر امین لو

مصرع دوم بیت دهم‌ به صورت زیر صحیح است .

پیش او کوثر نماید آب شور