بخش ۹۸ - اقتدا کردن قوم از پس دقوقی
پیش در شد آن دقوقی در نماز
قوم همچون اطلس آمد او طراز
اقتدا کردند آن شاهان قطار
در پی آن مقتدای نامدار
چونک با تکبیرها مقرون شدند
همچو قربان از جهان بیرون شدند
معنی تکبیر اینست ای اِمیم
کای خدا پیش تو ما قربان شدیم
وقت ذبح، اللهاکبر میکنی
همچنین در ذبح نفس کشتنی
تن چو اسمعیل و جان همچون خلیل
کرد جان تکبیر بر جسم نبیل
گشت کشته تن ز شهوتها و آز
شد به بسم الله بسمل در نماز
چون قیامت پیش حق صفها زده
در حساب و در مناجات آمده
ایستاده پیش یزدان اشکریز
بر مثال راستخیز رستخیز
حق همیگوید چه آوردی مرا
اندرین مهلت که دادم من تورا
عمر خود را در چه پایان بردهای
قوت و قُوّت در چه فانی کردهای
گوهر دیده کجا فرسودهای
پنج حس را در کجا پالودهای
چشم و هوش و گوش و گوهرهای عرش
خرج کردی چه خریدی تو ز فرش
دست و پا دادمت چون بیل و کلند
من ببخشیدم ز خود آن کی شدند
همچنین پیغامهای دردگین
صد هزاران آید از حضرت چنین
در قیام این گفتها دارد رجوع
وز خجالت شد دوتا او در رکوع
قوت استادن از خجلت نماند
در رکوع از شرم تسبیحی بخواند
باز فرمان میرسد بردار سر
از رکوع و پاسخ حق بر شمر
سر بر آرد از رکوع آن شرمسار
باز اندر رو فتد آن خامکار
باز فرمان آیدش بردار سر
از سجود و وا ده از کرده خبر
سر بر آرد او دگر ره شرمسار
اندر افتد باز در رو همچو مار
باز گوید سر بَرآر و باز گو
که بخواهم جست از تو مو به مو
قوت پا ایستادن نبودش
که خطاب هیبتی بر جان زدش
پس نشیند قعده زان بار گران
حضرتش گوید سخن گو با بیان
نعمتت دادم بگو شُکرت چه بود
دادمت سرمایه هین بنمای سود
رو به دست راست آرد در سلام
سوی جان انبیا و آن کرام
یعنی ای شاهان شفاعت کین لئیم
سخت در گل ماندش پای و گلیم
بخش ۹۷ - پیش رفتن دقوقی به امامت آن قوم: در تحیات و سلام الصالحینبخش ۹۹ - بیان اشارت سلام سوی دست راست در قیامت از هیبت محاسبه حق از انبیا استعانت و شفاعت خواستن: انبیا گویند روز چاره رفت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پیش در شد آن دقوقی در نماز
قوم همچون اطلس آمد او طراز
هوش مصنوعی: در پیش، آن مرد قاری با صدای دلنشین و زیبا وارد مسجد شد و همچون پارچهای نفیس و زیبا، جلوهگری کرد.
اقتدا کردند آن شاهان قطار
در پی آن مقتدای نامدار
هوش مصنوعی: آن شاهان به دنبالهروی از آن پیشوای مشهور و معتبر در صفی منظم قرار گرفتند.
چونک با تکبیرها مقرون شدند
همچو قربان از جهان بیرون شدند
هوش مصنوعی: زمانی که با ذکر و بزرگی خداوند همراه شدند، مانند قربانی که از دنیا جدا میشود، از این دنیا رفتند.
معنی تکبیر اینست ای اِمیم
کای خدا پیش تو ما قربان شدیم
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که ای خدا، ما به خاطر تو و در راه تو فدای تو شدهایم.
وقت ذبح، اللهاکبر میکنی
همچنین در ذبح نفس کشتنی
هوش مصنوعی: در زمان قربانی کردن، با گفتن "اللهاکبر" شروع میکنی، اما باید به یاد داشته باشی که در مبارزه با نفس و خواستههای درونی خود نیز باید اقدامی جدی و قاطع انجام دهی.
تن چو اسمعیل و جان همچون خلیل
کرد جان تکبیر بر جسم نبیل
هوش مصنوعی: بدن شبیه اسماعیل است و روح مانند خلیل، که روح بر جسم نیکو فریاد تکبیر میزند.
گشت کشته تن ز شهوتها و آز
شد به بسم الله بسمل در نماز
هوش مصنوعی: بدن آدمی به خاطر خواستهها و تمایلاتش آسیب دیده است و در هنگام نماز با ذکر "بسم الله" جان خود را قربانی میکند.
چون قیامت پیش حق صفها زده
در حساب و در مناجات آمده
هوش مصنوعی: وقتی که قیامت فرابرسد، همه در مقابل حق صف بسته و برای حساب و کتاب آماده شدهاند و در حال دعا و مناجات هستند.
ایستاده پیش یزدان اشکریز
بر مثال راستخیز رستخیز
هوش مصنوعی: در حضور خداوند، با اشک و اندوه ایستادهام، مانند کسی که در روز قیامت به پا خواسته است.
حق همیگوید چه آوردی مرا
اندرین مهلت که دادم من تورا
هوش مصنوعی: خداوند میفرماید: در این فرصتی که به تو دادم، چه چیزی برای من به ارمغان آوردی؟
عمر خود را در چه پایان بردهای
قوت و قُوّت در چه فانی کردهای
هوش مصنوعی: در چه راهی و برای چه هدفی عمرت را صرف کردهای و نیروی خود را در چه چیزهایی صرف کردهای که از بین رفتهاند؟
گوهر دیده کجا فرسودهای
پنج حس را در کجا پالودهای
هوش مصنوعی: چشمانت چه گوهری را از دست دادهاند و پنج حسّ تو در کجا پاک و صیقل خوردهاند؟
چشم و هوش و گوش و گوهرهای عرش
خرج کردی چه خریدی تو ز فرش
هوش مصنوعی: چشم و فکر و گوش و چیزهای باارزش آسمانی خود را خرج کردی، حالا از زمین چه به دست آوردی؟
دست و پا دادمت چون بیل و کلند
من ببخشیدم ز خود آن کی شدند
هوش مصنوعی: من به تو قدرت و تواناییهایی بخشیدم که به مانند بیل و کلنگ هستند، اما چرا بخواهم خود را ببخشم که چه پیش آمده است؟
همچنین پیغامهای دردگین
صد هزاران آید از حضرت چنین
هوش مصنوعی: پیامهای غمانگیز بسیاری از این مقام به ما خواهد رسید.
در قیام این گفتها دارد رجوع
وز خجالت شد دوتا او در رکوع
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که در موقعیت قیام و ایستاده بودن، او در حال صحبت کردن است و به همین خاطر دچار خجالت شده و دو بار مجبور به خم شدن شده است.
قوت استادن از خجلت نماند
در رکوع از شرم تسبیحی بخواند
هوش مصنوعی: در حالتی که فرد از خجالت نمیتواند خود را به خوبی حفظ کند، ممکن است در رکوع (عکسالعملی در هنگام نماز) از شرم، تسبیحی را بخواند.
باز فرمان میرسد بردار سر
از رکوع و پاسخ حق بر شمر
هوش مصنوعی: دست از حالت رکوع بردار و به حق پاسخ بده.
سر بر آرد از رکوع آن شرمسار
باز اندر رو فتد آن خامکار
هوش مصنوعی: سر از رکوع برمیآورد و شرمنده میشود، سپس دوباره به عقب برمیگردد و به کار نادانانهاش ادامه میدهد.
باز فرمان آیدش بردار سر
از سجود و وا ده از کرده خبر
هوش مصنوعی: باز به او فرمان میرسد که از حالت سجده بلند شود و از اعمال خود آگاه شود.
سر بر آرد او دگر ره شرمسار
اندر افتد باز در رو همچو مار
هوش مصنوعی: او دوباره سر بلند میکند و وقتی به خود میآید، شرمنده و خجل به زمین میافتد، مانند ماری که در حال خزیدن است.
باز گوید سر بَرآر و باز گو
که بخواهم جست از تو مو به مو
هوش مصنوعی: او دوباره میگوید که سر خود را بلند کن و باز هم بگو که میخواهم تو را به دقت بررسی کنم.
قوت پا ایستادن نبودش
که خطاب هیبتی بر جان زدش
هوش مصنوعی: او به قدری ضعیف بود که نمیتوانست بایستد و ناگهان نیرویی از وجودش او را به پا داشت.
پس نشیند قعده زان بار گران
حضرتش گوید سخن گو با بیان
هوش مصنوعی: سپس در آن جا که نشسته است، بار سنگینی را تسلیم میکند و او با بیانی واضح سخن میگوید.
نعمتت دادم بگو شُکرت چه بود
دادمت سرمایه هین بنمای سود
هوش مصنوعی: به تو نعمت دادم، حالا بگو که شکرگزاریات چه بوده است؟ به تو سرمایهای دادهام، اکنون نشان بده که چطور از آن سود بردهای.
رو به دست راست آرد در سلام
سوی جان انبیا و آن کرام
هوش مصنوعی: با دست راست به سمت جان پیامبران و شخصیتهای بزرگ سلام میکند.
یعنی ای شاهان شفاعت کین لئیم
سخت در گل ماندش پای و گلیم
هوش مصنوعی: ای پادشاهان، شفاعت و یاری شما در مشکلات، همچون کسی است که در گل و لای گرفتار شده و توان بیرون آمدن ندارد.
حاشیه ها
1396/09/08 18:12
نیکخواه
مولانا چه خوب بااین اشعارحکمتهای تکبیر و قیام و رکوع و سجود را بیان کرده کاش زودتر این اشعار را پیدا می کردم .
1399/11/23 18:01
پدرام بهرام زاده
معنی تکبیر اینست ای امام
مصراع بعدش کاملا اشتباه هست اصلا قافیه ندارد.
لطفا اصلاح کنید
1402/12/12 05:03
کوروش
امام ، امیم خونده میشه
1399/12/09 05:03
خسرو
معنی تکبیر اینست ای ظلام * کای خدای ما تو باشی ای امام
وقت ذبح الله اکبر میکنی *همچنین خود را هلاکش می کنی
یعنی ای شاهان در شفاعت کین لئیم * سخت در گل ماندش پای و گلیم
1402/12/12 05:03
کوروش
در قیام این کفتها دارد رجوع
وز خجالت شد دوتا او در رکوع
کفتها یعنی چه ؟