بخش ۹۷ - پیش رفتن دقوقی به امامت آن قوم
در تحیات و سلام الصالحین
مدح جملهٔ انبیا آمد عجین
مدحها شد جملگی آمیخته
کوزهها در یک لگن در ریخته
زانک خود ممدوح، جز یک بیش نیست
کیشها زین روی، جز یک کیش نیست
دان که هر مدحی بهنور حق رود
بر صور و اشخاص عاریت بود
مدحها جز مستحق را کی کنند
لیک بر پنداشت گمره میشوند
همچو نوری تافته بر حایطی
حایط آن انوار را چون رابطی
لاجرم چون سایه سوی اصل راند
ضال مه گم کرد و ز استایش بماند
یا ز چاهی عکس ماهی وا نمود
سر بهچَه در کرد و آن را میستود
در حقیقت مادح ماهست او
گرچه جهل او بعکسش کرد رو
مدح او مهراست نه آن عکس را
کفر شد آن چون غلط شد ماجرا
کز شقاوت گشت گمره آن دلیر
مه به بالا بود و او پنداشت زیر
زین بتان خلقان پریشان میشوند
شهوت رانده پشیمان میشوند
زآنک شهوت با خیالی رانده است
وز حقیقت دورتر وا مانده است
با خیالی میل تو چون پَر بود
تا بدان پَر بر حقیقت بر شود
چون براندی شهوتی پَرّت بریخت
لنگ گشتی و آن خیال از تو گریخت
پَر نگه دار و چنین شهوت مران
تا پَر میلت برد سوی جنان
خلق پندارند عشرت میکنند
بر خیالی پر خود بر میکنند
وامدار شرح این نکته شدم
مهلتم ده معسرم زان تن زدم
بخش ۹۶ - پیش رفتن دقوقی رحمة الله علیه به امامت: این سخن پایان ندارد تیز دوبخش ۹۸ - اقتدا کردن قوم از پس دقوقی: پیش در شد آن دقوقی در نماز
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در تحیات و سلام الصالحین
مدح جملهٔ انبیا آمد عجین
هوش مصنوعی: در سلام و درودهایی که بر صالحان فرستاده میشود، مدح تمامی پیامبران به طور کامل آمده است.
مدحها شد جملگی آمیخته
کوزهها در یک لگن در ریخته
هوش مصنوعی: همه مدحها در یک جا جمع شدهاند و مانند کوزههایی که در یک لگن ریخته شدهاند، با هم درهم آمیختهاند.
زانک خود ممدوح، جز یک بیش نیست
کیشها زین روی، جز یک کیش نیست
هوش مصنوعی: زیرا خود محبوب فقط یک ویژگی دارد، و به همین خاطر، مذاهب و آیینها فقط یک نوع هستند.
دان که هر مدحی بهنور حق رود
بر صور و اشخاص عاریت بود
هوش مصنوعی: بدان که هر ستایشی که بر نور حقیقت نور میافزاید، فقط بر افرادی که در صحنه حضور دارند، اثر موقتی و عاری از حقیقت دارد.
مدحها جز مستحق را کی کنند
لیک بر پنداشت گمره میشوند
هوش مصنوعی: مدح و ستایش فقط باید شامل کسانی باشد که واقعاً شایسته آن هستند، اما برخی افراد به اشتباه و بر اساس ظاهر یا تصور خود، از روی نادانی، به ستایش دیگران میپردازند.
همچو نوری تافته بر حایطی
حایط آن انوار را چون رابطی
هوش مصنوعی: مانند نوری که بر دیوار میتابد، آن نورها را به عنوان پیوندی در نظر بگیر.
لاجرم چون سایه سوی اصل راند
ضال مه گم کرد و ز استایش بماند
هوش مصنوعی: بنابراین، مانند سایهای که به سمت منبع خود میرود، آن مادی که گم شده است، در مسیر درست قرار نمیگیرد و از ستایش و محبت دور میماند.
یا ز چاهی عکس ماهی وا نمود
سر بهچَه در کرد و آن را میستود
هوش مصنوعی: چشمهایش به درون چاه افتاد و تصویری از ماه را مشاهده کرد و به زیبایی آن اشاره کرد و از آن تمجید نمود.
در حقیقت مادح ماهست او
گرچه جهل او بعکسش کرد رو
هوش مصنوعی: در واقع، او در ستایش ماه است، هرچند که نادانی او موجب شده است که این موضوع برخلاف آنچه است که باید، به نظر برسد.
مدح او مهراست نه آن عکس را
کفر شد آن چون غلط شد ماجرا
هوش مصنوعی: مدح و ستایش واقعی، خود اوست و نه فقط تصویر و نمایشی که از او داریم. اگر برداشت نادرستی از او داشته باشیم، این در واقع نافرمانی و کفر خواهد بود، چون ماجرا بههم میریزد.
کز شقاوت گشت گمره آن دلیر
مه به بالا بود و او پنداشت زیر
هوش مصنوعی: به خاطر بدشانسی، آن دلیر که در بلندیها بود، در دلش گم شده و فکر میکرد که در پایین است.
زین بتان خلقان پریشان میشوند
شهوت رانده پشیمان میشوند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که افراد به خاطر زیبایی و جذابیت دیگران دچار سردرگمی و آشفتگی میشوند و در نهایت پس از تجربههای نامطلوب، از تمایلات خود پشیمان میشوند.
زآنک شهوت با خیالی رانده است
وز حقیقت دورتر وا مانده است
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه خواستههای نفسانی انسان را به خیال و توهم میکشانند، او از واقعیت و حقیقت دور شده است.
با خیالی میل تو چون پَر بود
تا بدان پَر بر حقیقت بر شود
هوش مصنوعی: با دوستانی که خواستهات را دارند، احساس سبکی میکنی تا جایی که به حقیقت نزدیک میشوی.
چون براندی شهوتی پَرّت بریخت
لنگ گشتی و آن خیال از تو گریخت
هوش مصنوعی: وقتی که هوس قوی تو را از تعادل خارج کرد، جانبازی خود را از دست دادی و آن خیال و آرزو از تو دور شد.
پَر نگه دار و چنین شهوت مران
تا پَر میلت برد سوی جنان
هوش مصنوعی: بال خود را نگهدار و هوس را دنبال نکن، چون ممکن است آرزوهایت تو را به بهشت ببرند.
خلق پندارند عشرت میکنند
بر خیالی پر خود بر میکنند
هوش مصنوعی: مردم گمان میکنند که در خوشی و شادی به سر میبرند، اما در واقع فقط در خیال و توهمات خودشان زندگی میکنند.
وامدار شرح این نکته شدم
مهلتم ده معسرم زان تن زدم
هوش مصنوعی: من درگیر توضیح این موضوع شدم، لطفاً به من زمان بدهید؛ من در وضعیتی سخت قرار دارم و از آن خسته شدم.