گنجور

بخش ۹۲ - باز شدن آن شمعها هفت درخت

باز هر یک مرد شد شکل درخت
چشمم از سبزی ایشان نیکبخت
زانبُهی برگ پیدا نیست شاخ
برگ هم گم گشته از میوهٔ فراخ
هر درختی شاخ بر سدره زده
سدره چه بود از خلا بیرون شده
بیخ هر یک رفته در قعر زمین
زیرتر از گاو و ماهی بُد یقین
بیخشان از شاخ خندان‌روی‌تر
عقل از آن اَشکالشان زیر و زبر
میوه‌ای که بر شکافیدی ز زور
همچو آب از میوه جستی برق نور

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز هر یک مرد شد شکل درخت
چشمم از سبزی ایشان نیکبخت
هوش مصنوعی: هر کدام از آن مردان به مانند درختی شدند که چشمم از سبزی و سرزندگی آن‌ها شاد و خوشحال است.
زانبُهی برگ پیدا نیست شاخ
برگ هم گم گشته از میوهٔ فراخ
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی‌های بی‌نظیر، هیچ برگ قابل مشاهده‌ای وجود ندارد و حتی شاخه‌ها هم از میوه‌های فراوان ناپدید شده‌اند.
هر درختی شاخ بر سدره زده
سدره چه بود از خلا بیرون شده
هوش مصنوعی: هر درختی بر روی درخت دیگر سایه انداخته است، اما سدره به عنوان درختی خاص، از فضایی متفاوت و بالاتر از دیگر درختان رشد کرده و بیرون آمده است.
بیخ هر یک رفته در قعر زمین
زیرتر از گاو و ماهی بُد یقین
هوش مصنوعی: ریشه و بنیاد هر یک از آنها به عمق زمین رفته است، که حتی از گاو و ماهی هم پایین‌تر است.
بیخشان از شاخ خندان‌روی‌تر
عقل از آن اَشکالشان زیر و زبر
هوش مصنوعی: چهره‌های خوش‌رو و خندان، مانند شاخه‌هایی زیبا و پرشکوفه‌اند، اما عقل و اندیشه‌ی انسان، گاهی در میان آن اشکال و تناقضات، دچار سرگردانی و گیجی می‌شود.
میوه‌ای که بر شکافیدی ز زور
همچو آب از میوه جستی برق نور
هوش مصنوعی: میوه‌ای که از شدت فشار به آن آسیب رسانده‌ای، مانند آبی است که از میوه‌ای بیرون می‌زند و درخششی مشابه نور را دارد.

حاشیه ها

1392/09/05 01:12
امین کیخا

داستان پاک خردستیزانه است و مولانا به آسانی از گریوه آن برآمده است . و یک داستان دریافته را با همه خرد ستیزیش با واژگان ادا کرده است .

1392/09/05 21:12
امین کیخا

کتابی هم به نام در غیاب عقل از سید عبد الحمید ضیایی وجود دارد که در ان از خرد ستیزی در برابر نابخردی و نیز بخردی سخن می رود

1392/09/05 21:12
امین کیخا

در شوشتر بختیاری ها نخسته و منده نباشی را به کار می برند شمس جانم . اما من از روزی که شما فرمودید تند خوانی می کنید از نهیب شما نمی یارم بگویم کجای مثنوی هستم !