گنجور

بخش ۹۰ - شدن آن هفت شمع بر مثال یک شمع

باز می‌دیدم که می‌شد هفت، یک
می‌شکافد نور او جیب فلک
باز آن یک، بار دیگر هفت شد
مستی و حیرانی من زفت شد
اتصالاتی میان شمعها
که نیاید بر زبان و گفت ما
آنک یک دیدن کند ادراک آن
سالها نتوان نمودن از زبان
آنک یک دم بیندش ادراک هوش
سالها نتوان شنودن آن بگوش
چونک پایانی ندارد رو الیک
زانک لا احصی ثناء ما علیک
پیشتر رفتم دوان کان شمعها
تا چه چیزست از نشان کبریا
می‌شدم بی خویش و مدهوش و خراب
تا بیفتادم ز تعجیل و شتاب
ساعتی بی‌هوش و بی‌عقل اندرین
اوفتادم بر سر خاک زمین
باز با هوش آمدم برخاستم
در روش گویی نه سر نه پاستم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز می‌دیدم که می‌شد هفت، یک
می‌شکافد نور او جیب فلک
هوش مصنوعی: مدت‌ها بعد، دوباره مشاهده کردم که نور او همچون یک کمان، آسمان را می‌شکافد و به هفت قسمت تقسیم می‌کند.
باز آن یک، بار دیگر هفت شد
مستی و حیرانی من زفت شد
هوش مصنوعی: دوباره حالتی شبیه به گذشته پیدا کردم، جایی که مستی و گیجی‌ام افزایش یافته است.
اتصالاتی میان شمعها
که نیاید بر زبان و گفت ما
هوش مصنوعی: پیوندهایی وجود دارد بین شمع‌ها که نمی‌توان آن را به زبان آورد و بیان کرد.
آنک یک دیدن کند ادراک آن
سالها نتوان نمودن از زبان
هوش مصنوعی: چقدر ارزشمند است که یک بار چیزی را ببینی، که این تجربه به اندازه‌ی سال‌ها فکر کردن و گفتن درباره‌ی آن می‌ارزد.
آنک یک دم بیندش ادراک هوش
سالها نتوان شنودن آن بگوش
هوش مصنوعی: آن لحظه‌ای که او را می‌بیند، درک و فهم او به قدری عمیق است که سال‌ها نیاز است تا کسی بتواند آن را با گوش خود بشناسد و بفهمد.
چونک پایانی ندارد رو الیک
زانک لا احصی ثناء ما علیک
هوش مصنوعی: چون پایان هیچ‌چیز به تو نمی‌رسد، پس چقدر ستایش تو را نمی‌توان شمرد.
پیشتر رفتم دوان کان شمعها
تا چه چیزست از نشان کبریا
هوش مصنوعی: به جلوتر رفتم و بیش از آنچه شمع‌ها نشان می‌دهند، به جستجوی حقیقت و بزرگی خدا پرداختم.
می‌شدم بی خویش و مدهوش و خراب
تا بیفتادم ز تعجیل و شتاب
هوش مصنوعی: به خاطر شتاب و عجله‌ام، به جایی رسیدم که خودم را گم کردم و به وضعیتی نا به سامان و بی‌خبری دچار شدم.
ساعتی بی‌هوش و بی‌عقل اندرین
اوفتادم بر سر خاک زمین
هوش مصنوعی: مدتی بی‌خبر و ناآگاه به زمین افتادم.
باز با هوش آمدم برخاستم
در روش گویی نه سر نه پاستم
هوش مصنوعی: دوباره با هوشیاری از خواب بیدار شدم و احساس می‌کنم که نه سر دارم و نه پا، یعنی در وضعیتی گیج و مبهم به سر می‌برم.

حاشیه ها

1392/09/05 01:12
امین کیخا

یکی شدن هر هفت سپندار اشاره دارد به هفت امشاسپندان گویا .

1392/09/05 01:12
امین کیخا

از چیز لغت نچیز را داریم برای اپسیلون !

1393/11/11 10:02
حمیدرضا

هفت شمع مثنوی با هفت وادی حضرت عطار مطابقت دارد

1402/02/19 06:05
کوروش

آنک یک دیدن کند ادارک آن

 

سالها نتوان نمودن از زبان

 

ادراک باید نوشته بشه نه ادارک

 

 

1402/02/20 08:05
رضا از کرمان

سلام 

  خب ادراک نوشته شده چه اشکال داره 

1402/12/11 06:03
کوروش

چونک پایانی ندارد رو الیک

 

زانک لا احصی ثناء ما علیک

 

یعنی چه ؟