بخش ۵۸ - مثال رنجور شدن آدمی بهوَهم تعظیم خلق و رغبت مشتریان بهوی و حکایت معلم
کودکان مکتبی از اوستاد
رنج دیدند از ملال و اجتهاد
مشورت کردند در تعویق کار
تا معلم در فتد در اضطرار
چون نمیآید ورا رنجوریی
که بگیرد چند روز او دوریی
تا رهیم از حبس و تنگی و ز کار
هست او چون سنگ خارا بر قرار
آن یکی زیرکتر این تدبیر کرد
که بگوید اوستا چونی تو زرد
خیر باشد رنگ تو بر جای نیست
این اثر یا از هوا یا از تبیست
اندکی اندر خیال افتد ازین
تو برادر هم مدد کن اینچنین
چون درآیی از در مکتب بگو
خیر باشد اوستا احوال تو
آن خیالش اندکی افزون شود
کز خیالی عاقلی مجنون شود
آن سوم و آن چارم و پنجم چنین
در پی ما غم نمایند و حنین
تا چو سی کودک تواتر این خبر
متفق گویند یابد مستقر
هر یکی گفتش که شاباش ای ذکی
باد بختت بر عنایت متکی
متفق گشتند در عهد وثیق
که نگرداند سخن را یک رفیق
بعد از آن سوگند داد او جمله را
تا که غمازی نگوید ماجرا
رای آن کودک بهچربید از همه
عقل او در پیش میرفت از رمه
آن تفاوت هست در عقل بشر
که میان شاهدان اندر صور
زین قبل فرمود احمد در مقال
در زبان پنهان بود حسن رجال
بخش ۵۷ - بیان آنک علم را دو پرست و گمان را یک پرست ناقص آمد ظن به پرواز ابترست مثال ظن و یقین در علم: علم را دو پَر، گمان را یک پرستبخش ۵۹ - عقول خلق متفاوتست در اصل فطرت و نزد معتزله متساویست تفاوت عقول از تحصیل علم است: اختلاف عقلها در اصل بود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کودکان مکتبی از اوستاد
رنج دیدند از ملال و اجتهاد
هوش مصنوعی: کودکان مکتب از سختیها و تلاشهای استاد رنج بردند و از این خستگیها و کوششها احساس ناخوشی کردند.
مشورت کردند در تعویق کار
تا معلم در فتد در اضطرار
هوش مصنوعی: آنها در خصوص به تعویق انداختن کارها گفتگو کردند تا معلم در شرایط سختی قرار نگیرد.
چون نمیآید ورا رنجوریی
که بگیرد چند روز او دوریی
هوش مصنوعی: وقتی او نمیآید، رنج و غم به دل میآید و این دوری، چند روز به طول میانجامد.
تا رهیم از حبس و تنگی و ز کار
هست او چون سنگ خارا بر قرار
هوش مصنوعی: تا زمانی که از محدودیتها و سختیها عبور کنیم، او مانند سنگی محکم و استوار در جای خود باقی میماند.
آن یکی زیرکتر این تدبیر کرد
که بگوید اوستا چونی تو زرد
هوش مصنوعی: یکی از آنها با زیرکی تدبیری اندیشید و گفت: "ای استاد، تو چطور هستی، ای زرد؟"
خیر باشد رنگ تو بر جای نیست
این اثر یا از هوا یا از تبیست
هوش مصنوعی: به نظر میرسد رنگ چهرهات ثابت نیست؛ شاید ناشی از هوای محیط است یا به خاطر تب و بیماری است.
اندکی اندر خیال افتد ازین
تو برادر هم مدد کن اینچنین
هوش مصنوعی: کمی در خیال به فکر فرو برو و برادر، در این مسیر به من کمک کن.
چون درآیی از در مکتب بگو
خیر باشد اوستا احوال تو
هوش مصنوعی: زمانی که به کلاس درس وارد میشوی، با احترام بگو که حال استاد خوب باشد.
آن خیالش اندکی افزون شود
کز خیالی عاقلی مجنون شود
هوش مصنوعی: وقتی که خیال کسی بیشتر و قویتر شود، ممکن است او را از حالت عقلانی خارج کند و به نوعی دیوانگی بکشاند.
آن سوم و آن چارم و پنجم چنین
در پی ما غم نمایند و حنین
هوش مصنوعی: سوم و چهارم و پنجم در پی ما غم و اندوهی را نشان میدهند و ناله و نوای غمگینی را سر میدهند.
تا چو سی کودک تواتر این خبر
متفق گویند یابد مستقر
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که زمانی که خبر یا موضوعی به حدی شناخته و معتبر شود که همه به طور یکسان و یکصدا دربارهاش صحبت کنند، آن موضوع به یک واقعیت ثابت و پایدار تبدیل میشود.
هر یکی گفتش که شاباش ای ذکی
باد بختت بر عنایت متکی
هوش مصنوعی: هر کسی به او گفت شاد باش، ای دانا! بخت تو به لطف و توجهی که داری وابسته است.
متفق گشتند در عهد وثیق
که نگرداند سخن را یک رفیق
هوش مصنوعی: همه در توافقی محکم قرار گذاشتند که هیچ دوستی را اجازه ندهند که حرف را به انحراف ببرد.
بعد از آن سوگند داد او جمله را
تا که غمازی نگوید ماجرا
هوش مصنوعی: پس از آن، او همه را قسم داد که هیچیک از آنان دربارهی این ماجرا غیبت نکنند.
رای آن کودک بهچربید از همه
عقل او در پیش میرفت از رمه
هوش مصنوعی: عقل کودک به وسوسههایش غلبه میکند و او را از دنبال کردن رهبری گروه گوسفندها بازمیدارد.
آن تفاوت هست در عقل بشر
که میان شاهدان اندر صور
هوش مصنوعی: درک و فهم انسانها متفاوت است، همانطور که در میان افرادی که شاهد یک واقعه هستند، نظرات و برداشتهای گوناگونی وجود دارد.
زین قبل فرمود احمد در مقال
در زبان پنهان بود حسن رجال
هوش مصنوعی: از قبل، احمد در سخنرانی خود اشاره کرده بود که در زبان، ویژگیهای خوب مردان پنهان است.
حاشیه ها
1399/06/02 14:09
معین آهنگ
سلام و درود
حکایت این روزهای بیماری کرونا (سرماخوردگی) که منجر به مرگ انسانها میشود
1402/12/24 02:02
کوروش
خدایی چه ربطی داشت
1399/11/23 23:01
مازیار درکه
عجب داستان جالبی دارد
1400/01/08 00:04
باتشکر از دست اندر کاران محترم سایت ارزشمند گنجور.
با سلام و درود به آقای معین آهنگ هیچ ارتباطی بین این شعر با حکایت بیماری کرونا وجود نداره.اگر اشتباه میگم لطفا مرا اصلاح کنید.
1400/10/25 15:12
شهاب پرویزی
هر کسی از ظن خود شد یار من
1403/07/08 18:10
امیرحسین برنا