گنجور

بخش ۴۵ - خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن از روان پدر حقیقت موسی علیه السلام

بعد از آن گفتند ای مادر بیا
گور بابا کو، تو ما را ره نما
بردشان بر گور او بنمود راه
پس سه‌روزه داشتند از بهر شاه
بعد از آن گفتند ای بابا به ما
شاه پیغامی فرستاد از وجا
که دو مرد او را به تنگ آورده‌اند
آب رویش پیش لشکر برده‌اند
نیست با ایشان سلاح و لشکری
جز عصا و در عصا شور و شری
تو جهان راستان در رفته‌ای
گرچه در صورت به خاکی خفته‌ای
آن اگر سحرست ما را ده خبر
ور خدایی باشد ای جان پدر
هم خبر ده تا که ما سجده کنیم
خویشتن بر کیمیایی بر زنیم
ناامیدانیم و اومیدی رسید
راندگانیم و کرم ما را کشید

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بعد از آن گفتند ای مادر بیا
گور بابا کو، تو ما را ره نما
هوش مصنوعی: بعد از آن گفتند ای مادر بیا، به ما نشان بده گور پدرمان کجاست.
بردشان بر گور او بنمود راه
پس سه‌روزه داشتند از بهر شاه
هوش مصنوعی: آنها مسیر حرکت خود را بر روی گور او نشان دادند و به مدت سه روز به خاطر پادشاه در این راه مشغول بودند.
بعد از آن گفتند ای بابا به ما
شاه پیغامی فرستاد از وجا
هوش مصنوعی: پس از آن گفتند: ای بابا! شاه پیغامی برای ما فرستاده است از جایی.
که دو مرد او را به تنگ آورده‌اند
آب رویش پیش لشکر برده‌اند
هوش مصنوعی: دو مرد او را به شدت تحت فشار قرار داده‌اند و آبرو و حیثیتش را در مقابل سپاه برده‌اند.
نیست با ایشان سلاح و لشکری
جز عصا و در عصا شور و شری
هوش مصنوعی: این افراد هیچ سلاح و نیرویی ندارند جز یک عصا، و در دل آن عصا، شور و هیجان نهفته است.
تو جهان راستان در رفته‌ای
گرچه در صورت به خاکی خفته‌ای
هوش مصنوعی: تو در جهانی راست و درست قرار داری، هر چند که در ظاهر به نظر می‌رسد که در خاک خوابیده‌ای.
آن اگر سحرست ما را ده خبر
ور خدایی باشد ای جان پدر
هوش مصنوعی: اگر این صبحگاهان، خبر خوشی به ما بدهی، و اگر واقعاً خدایی باشد، ای عزیزم، پدر.
هم خبر ده تا که ما سجده کنیم
خویشتن بر کیمیایی بر زنیم
هوش مصنوعی: هم خبر بده که ما در برابر چیزی باارزش سجده کنیم و خود را به آن تقدیم کنیم.
ناامیدانیم و اومیدی رسید
راندگانیم و کرم ما را کشید
هوش مصنوعی: ما ناامید بودیم، اما امیدی به ما رسید. ما در مسیر زندگی حرکت می‌کنیم و لطف خداوند ما را به جلو می‌برد.