گنجور

بخش ۲۹ - بازگشتن فرعون از میدان به شهر شاد بتفریق بنی اسرائیل از زنانشان در شب حمل

شه شبانگه باز آمد شادمان
کامشبان حملست و دورند از زنان
خازنش عمران هم اندر خدمتش
هم به شهر آمد قرین صحبتش
گفت ای عمران برین در خسپ تو
هین مرو سوی زن و صحبت مجو
گفت خسپم هم برین درگاه تو
هیچ نندیشم به جز دلخواه تو
بود عمران هم ز اسرائیلیان
لیک مر فرعون را دل بود و جان
کی گمان بردی که او عصیان کند
آنک خوف جان فرعون آن کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شه شبانگه باز آمد شادمان
کامشبان حملست و دورند از زنان
هوش مصنوعی: شهر در شب بازگشته و شادمان است. در این شب، امیدها و آرزوها به بار نشسته و دوری از زنان احساس می‌شود.
خازنش عمران هم اندر خدمتش
هم به شهر آمد قرین صحبتش
هوش مصنوعی: خازن عمران به معنای ذخیره و نگهداری عمران و آبادانی است. در این بیت، به شخصیت یا فردی اشاره می‌شود که هم در خدمت دیگران است و هم به شهر آمده و در کنار آنهاست، به نوعی زندگی اجتماعی و همکاری را نشان می‌دهد. این شخص به نوعی حس همبستگی و ارتباط با دیگران را تداعی می‌کند.
گفت ای عمران برین در خسپ تو
هین مرو سوی زن و صحبت مجو
هوش مصنوعی: ای عمران، در اینجا دراز بکش و به جایی نرو و از معاشرت با زنان دوری کن.
گفت خسپم هم برین درگاه تو
هیچ نندیشم به جز دلخواه تو
هوش مصنوعی: گفت: من در این درگاه آرام می‌گیرم و به جز آنچه که برای تو خوشایند است، هیچ فکری نخواهم کرد.
بود عمران هم ز اسرائیلیان
لیک مر فرعون را دل بود و جان
هوش مصنوعی: در میان مردم اسرائیل، عمران هم وجود داشت، اما فرعون دارای قلب و روحی متفاوت بود.
کی گمان بردی که او عصیان کند
آنک خوف جان فرعون آن کند
هوش مصنوعی: کی فکر می‌کردی که او سرکشی کند، در حالی که ترس از جان فرعون او را به این کار وادار می‌کند؟

حاشیه ها

1404/02/04 22:05
افسانه چراغی

این مصرع بخشی از ابیاتی است که با آوای خوش همایون شجریان و محمد معتمدی در اپرای عروسکی دیدار شمس و مولانا به زیبایی خوانده شده:

هیچ نندیشم به جز دلخواه تو