گنجور

بخش ۲۸ - حکایت

همچنان کاینجا مغول حیله‌دان
گفت می‌جویم کسی از مصریان
مصریان را جمع آرید این طرف
تا در آید آنک می‌باید به کف
هر که می‌آمد بگفتا نیست این
هین در آ خواجه در آن گوشه نشین
تا بدین شیوه همه جمع آمدند
گردن ایشان بدین حیلت زدند
شومی آنک سوی بانگ نماز
داعی الله را نبردندی نیاز
دعوت مکارشان اندر کشید
الحذر از مکر شیطان ای رشید
بانگ درویشان و محتاجان بنوش
تا نگیرد بانگ محتالیت گوش
گر گدایان طامع‌اند و زشت‌خو
در شکم‌خواران تو صاحب‌دل بجو
در تگ دریا گهر با سنگهاست
فخرها اندر میان ننگهاست
پس بجوشیدند اسرائیلیان
از پگه تا جانب میدان دوان
چون به حیلتشان به میدان برد او
روی خود بنمودشان بس تازه‌رو
کرد دلداری و بخششها بداد
هم عطا هم وعده‌ها کرد آن قباد
بعد از آن گفت از برای جانتان
جمله در میدان بخسپید امشبان
پاسخش دادند که خدمت کنیم
گر تو خواهی یک مه اینجا ساکنیم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همچنان کاینجا مغول حیله‌دان
گفت می‌جویم کسی از مصریان
هوش مصنوعی: شخصی در اینجا که با زیرکی و فریبندگی رفتار می‌کند، به جستجوی فردی از مصریان می‌پردازد.
مصریان را جمع آرید این طرف
تا در آید آنک می‌باید به کف
هوش مصنوعی: مصرها را جمع کنید در این سمت تا آن کس که باید، بیاید و در دسترس باشد.
هر که می‌آمد بگفتا نیست این
هین در آ خواجه در آن گوشه نشین
هوش مصنوعی: هر کسی که به آنجا می‌آمد می‌گفت اینجا خبری نیست، بیا و ببین که آقا در آن گوشه نشسته است.
تا بدین شیوه همه جمع آمدند
گردن ایشان بدین حیلت زدند
هوش مصنوعی: همه به این روش گردهم آمدند و به همین ترفند بر گردن آن‌ها افتادند.
شومی آنک سوی بانگ نماز
داعی الله را نبردندی نیاز
هوش مصنوعی: بدبختی این است که کسی که دعوت به نماز و ارتباط با خدا می‌کند، به سمت آن نرود و درخواستش را اجابت نکند.
دعوت مکارشان اندر کشید
الحذر از مکر شیطان ای رشید
هوش مصنوعی: همه جا را با احتیاط بگرد، زیرا فریبکاری آنان تو را به خطر می‌اندازد و باید از مکر شیطان هم هوشیار باشی، ای مرد بااراده.
بانگ درویشان و محتاجان بنوش
تا نگیرد بانگ محتالیت گوش
هوش مصنوعی: صدای درویشان و نیازمندان را بشنو و به آن توجه کن تا صدای فریب‌کاری تو شنیده نشود.
گر گدایان طامع‌اند و زشت‌خو
در شکم‌خواران تو صاحب‌دل بجو
هوش مصنوعی: اگر گداها طماع و بدخلق هستند و در دل رذالت غرق‌اند، تو در میان کسانی که شکم‌خوارند، دل‌رحمت را پیدا کن.
در تگ دریا گهر با سنگهاست
فخرها اندر میان ننگهاست
هوش مصنوعی: در میان سنگ‌ها در دریا، جواهرات و گوهرها وجود دارد و به همین ترتیب، افتخارات و شایستگی‌ها در میان ننگ‌ها و بدی‌ها قرار دارند.
پس بجوشیدند اسرائیلیان
از پگه تا جانب میدان دوان
هوش مصنوعی: در اینجا، بنی‌اسرائیل به سرعت و با هیجان از محل خود به سمت میدان حرکت کردند.
چون به حیلتشان به میدان برد او
روی خود بنمودشان بس تازه‌رو
هوش مصنوعی: زمانی که او با نیرنگ و فریب به میدان آورد، چهره‌ای تازه و نو از خود به آنها نشان داد.
کرد دلداری و بخششها بداد
هم عطا هم وعده‌ها کرد آن قباد
هوش مصنوعی: او دلداری داد و بخشش‌های زیادی کرد؛ هم نعمت‌هایی بخشید و هم وعده‌هایی داد.
بعد از آن گفت از برای جانتان
جمله در میدان بخسپید امشبان
هوش مصنوعی: سپس فرمود که برای نجات جانتان، امشب همه در میدان آماده باشید و مراقب باشید.
پاسخش دادند که خدمت کنیم
گر تو خواهی یک مه اینجا ساکنیم
هوش مصنوعی: جواب دادند که اگر تو بخواهی، ما یک ماه در اینجا می‌مانیم تا به تو خدمت کنیم.

حاشیه ها

1396/10/28 23:12
سلام

روی خود بنمودشان بس تازه رو----صحیح است
لطفا اصلاح کنید

1399/08/29 12:10
امیر رضا

در شکم خواران تو صاحب دل بجو یعنی چه؟

1403/05/19 14:08
شهاب عمرانی

احتمالا نوعی طعنه است به این معنی که اگر میگویی که درویشان گدا هستند و طماع و زشت خو، خب از میان شکم خواران تو صاحب دل بجو دراصل تفاوتی نداره و در کف دریا هم دُر و گوهر و سنگ معمولی وجود داره.