بخش ۲۰۰ - عذر گفتن کدبانو با نخود و حکمت در جوش داشتن کدبانو نخود را
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
مولوی تو بیت هشتم و نهم چقدر قشنگ سیرت زیبای یک عارف رو به تصویر میکشه.
البته منظور مولوی مشخص هست که قومی درون چه شدند یعنی چه. حالا سوال من اینه که آیا مولوی این حرف رو کلی زده یا اون زمان خودش به قومی خاص اشاره داشته است؟
خدایا به همه ی مسلمانان توفیق داشتن سودای سربالا عنایت کن.
زمان مولوی مصادف بوده است با تاخت وتاز های اقوام مغول، ترک وتاتار که بسیاری از اینها مثل تیمورلنگ و محمود غزنوی کشتارغارتگری های خود را به نام اسلام تحت عنواینی به نام جنگ با کفار و جهادو نشر دین خدا انجام میدادند، من فکر میکنم در زمان مولوی مصداق های زیادی برای این شعر وجود داشته است
به اعتقاد من مولانا در بیت زانک از قرآن بسی گمره.... اشاره ایست به خود قرآن که اشاره میکند به این موضوع در کلام حق تعالی در متن قرآن که ما قوم زیادی را بوسیله همین قرآن گمراه کردیم(یذلون به کثیرا....) و در واقع اشاره خداوند به مسلمانانی است که در کلام خدا تفکر نمی کنند و برداشت سطحی از کلام خدا دارند و بسیار قشری هستند. داستانی نیز از رسول خدا نقل است که در معراج افراد بسیاری را شیون کنان دید که به دوزخ ره سپارند و پرسید که اینان چه کسانی هستند گفتند که اینان کسانی هستند که قرآن زیاد خواندند ولی تفکر در محتوای آن نکردند به عبارتی گمراهانند, از این دسته افراد امروز زیادند که سودای سربالا ندارند و کلام حق تعالی را دست آویز قرار داده اند به نظر من بیشتر کسانی هستند که فکر ثوابند و بده بستان بیشتر مادی, خداوند قرآن را برای برداشت های انسان دوستانه و راه خیر نازل کرده در حالی که قشریون برداشتی عبوس وعنود از آن میکنند, متاسفانه در مراجعه با قوانین و حقوق مدرن نیز افراد زیادی هستند که همین گونه رفتار میکنند و اولین برداشت سطحی خود از قانون را پیاده میکنند در حالی که نفس هر قانونی اعم از قانون الهی بطور مثال قرآن و هر قانون بشری, به نوعی انسانی و خیرخواهانه میتواند باشد, آقای کاتوزیان پدر حقوق در ایران همیشه به حقوقدانان توصیه میکرد که از متن قانون انسانیت و رحم و مروت و رواداری استخراج و تفسیر کنید, این یعنی همان سودای سربالا
منظور از گمراه شدن بوسیله ی قرآن بسیار مشخص است.مولوی دین را به طناب تشبیه کرده.عده ای این طناب را میگیرند و از چاه و تاریکی و گمراهی نجات پیدا میکنند عده ای طناب را میگیرند و به درون چاه میروند مانند ابلهانی که قرآن میخوانند و همزمان سر میبرند مانند داعش بقول مولوی سودای آدمی (هدف،مسیر)مهم است.
منظور از گمراه شدن بوسیله ی قرآن بسیار مشخص است.مولوی دین را به طناب تشبیه کرده.عده ای این طناب را میگیرند و از چاه و تاریکی و گمراهی نجات پیدا میکنند عده ای طناب را میگیرند و به درون چاه میروند مانند ابلهانی که قرآن میخوانند و همزمان سر میبرند مانند داعش بقول مولوی سودای آدمی روشن بینی )مهم است.
زانکه از قرآن بسی گمره شدند : یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا و ما یضل به الا الفاسقین. ایه 26 بقره
چون بنوشیدم جهاد آذری
پس پذیرا گشتم و اندر خوری
یعنی چه
جهاد آذری = کوشش آتشین
اندرخور = شایسته، سزاوار
من هم مانند تو آتش نوشیدهام /// تا یک شخص درخور و شایستهای شدم

مولانا