گنجور

بخش ۲۰ - چرب کردن مرد لافی لب و سبلت خود را هر بامداد به پوست دنبه و بیرون آمدن میان حریفان کی من چنین خورده‌ام و چنان

پوست دنبه یافت شخصی مستهان
هر صباحی چرب کردی سبلتان
در میان منعمان رفتی که من
لوت چربی خورده‌ام در انجمن
دست بر سبلت نهادی در نوید
رمز، یعنی سوی سبلت بنگرید
کین گواه صدق گفتار منست
وین نشان چرب و شیرین خوردنست
اشکمش گفتی جواب بی‌طنین
که اباد الله کید الکاذبین
لاف تو ما را بر آتش بر نهاد
کان سبال چرب تو بر کنده باد
گر نبودی لاف زشتت ای گدا
یک کریمی رحم افکندی به ما
ور نمودی عیب و کژ کم باختی
یک طبیبی داروی او ساختی
گفت حق که کژ مجنبان گوش و دم
ینفعن الصادقین صدقهم
گفت اندر کژ مخسپ ای محتلم
آنچ داری وا نما و فاستقم
ور نگویی عیب خود باری خمش
از نمایش وز دغل خود را مکش
گر تو نقدی یافتی مگشا دهان
هست در ره سنگهای امتحان
سنگهای امتحان را نیز پیش
امتحانها هست در احوال خویش
گفت یزدان از ولادت تا بحین
یفتنون کل عام مرتین
امتحان در امتحانست ای پدر
هین به کمتر امتحان خود را مخر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پوست دنبه یافت شخصی مستهان
هر صباحی چرب کردی سبلتان
هوش مصنوعی: شخصی روزانه پوست چربی را به دست می‌آورد و هر بار آن را نرم و چرب می‌کند.
در میان منعمان رفتی که من
لوت چربی خورده‌ام در انجمن
هوش مصنوعی: شما در جمع افرادی که من را ممنوع کرده‌اند، حضور دارید و من هم به خاطر چاقی و تن پروری‌ام، در این جمع احساس extraño می‌کنم.
دست بر سبلت نهادی در نوید
رمز، یعنی سوی سبلت بنگرید
هوش مصنوعی: دستت را بر روی تار موی او گذاشتی و با این کار، وعده‌ای را که در آن رمز پنهان است به او می‌دهی. یعنی به سمت موهای او نگاه کن و به معنای عمیق‌تر آن توجه کن.
کین گواه صدق گفتار منست
وین نشان چرب و شیرین خوردنست
هوش مصنوعی: این نشانه‌ای است از راستگویی من و این هم نشان‌دهندهٔ لذتی است که از زندگی و خوردن مفرح می‌برم.
اشکمش گفتی جواب بی‌طنین
که اباد الله کید الکاذبین
هوش مصنوعی: او به من گفت که پاسخ بی‌صدایی را بده که خداوند نقشه‌های دروغگویان را به هم می‌زند.
لاف تو ما را بر آتش بر نهاد
کان سبال چرب تو بر کنده باد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که ادعاهای تو نتوانسته ما را تحت تأثیر قرار دهد و به جای آن، ما به راحتی نادیده‌ات می‌گیریم. در واقع، ما از آنچه که تو می‌گویی بی‌تفاوت هستیم و به دنبال حقیقت هستیم.
گر نبودی لاف زشتت ای گدا
یک کریمی رحم افکندی به ما
هوش مصنوعی: اگر این فضاحت را نداشتی ای گدا، شاید یک بخشنده‌ای بر ما رحم می‌کرد.
ور نمودی عیب و کژ کم باختی
یک طبیبی داروی او ساختی
هوش مصنوعی: اگر عیب و نقصی را نشان دهی و به آن بپردازی، در واقع خود را به مشکل می‌اندازی، زیرا کسی که با عیب دیگران مواجه می‌شود، در حقیقت در حال ایجاد دارویی برای درمان آن نقص است.
گفت حق که کژ مجنبان گوش و دم
ینفعن الصادقین صدقهم
هوش مصنوعی: سخن حق به ما می‌گوید که افرادی که منحرف و کج‌راه باشند، نه گوش و نه زبان آنها سودی نخواهد داشت، بلکه صداقت درستکاران به آنها نفع می‌رساند.
گفت اندر کژ مخسپ ای محتلم
آنچ داری وا نما و فاستقم
هوش مصنوعی: به خواب نرود، در دل خود حقایق را نشان بده و اگر در خواب هستی، خود را به هوش بیاور.
ور نگویی عیب خود باری خمش
از نمایش وز دغل خود را مکش
هوش مصنوعی: اگر عیب خود را نگویی، نباید از دیگران پنهان کنی و خودت را به بازی گرفتن و فریب دادن را فراموش کن.
گر تو نقدی یافتی مگشا دهان
هست در ره سنگهای امتحان
هوش مصنوعی: اگر به چیزی ارزشمند دست یافتی، احتیاط کن و زبانت را باز نکن. در مسیر آزمایشات و مشکلات، ممکن است با سنگ‌هایی مواجه شوی که آزمون دشواری برای تو باشند.
سنگهای امتحان را نیز پیش
امتحانها هست در احوال خویش
هوش مصنوعی: در زندگی، حتی سختی‌ها و چالش‌های بزرگ‌تر از آزمون‌های دیگر، خود را در شرایط مختلف نشان می‌دهند.
گفت یزدان از ولادت تا بحین
یفتنون کل عام مرتین
هوش مصنوعی: یزدان می‌فرماید: از زمان تولد تا اکنون، هر سال دو بار مردم آزمایش می‌شوند.
امتحان در امتحانست ای پدر
هین به کمتر امتحان خود را مخر
هوش مصنوعی: پدرجان، توجه کن که هر امتحان در واقع امتحان دیگری است. بنابراین، خودت را به خاطر یک امتحان کوچک خسته نکن.

خوانش ها

بخش ۲۰ - چرب کردن مرد لافی لب و سبلت خود را هر بامداد به پوست دنبه و بیرون آمدن میان حریفان کی من چنین خورده‌ام و چنان به خوانش مبینا جهانشاهی

حاشیه ها

1392/09/27 02:11
تاوتک

در بیت سوم مراد از آوردن نوید چیست؟ میفرماید در هنگام سخنرانی دست بر سبیل خود میکشد و با رمز و اشاره میفهماند که به سبیل چربم نگاه کنید اما نوید این وسط چه کاره است؟

1392/09/27 02:11
تاوتک

فکر میکنم نوید اینجا یعنی میهمانی چون علامه دهخدا نویدگری را دعوت به میهمانی دانسته اند

1392/09/27 02:11
تاوتک

درباب این حکایت و اینکه انسان از مقامی دم زند که هنوز به آن نرسیده -در اینجا سیری-خوارزمی فرموده است ارباب حالات و اصحاب مهمات گفته اند که خداوند تعالی او را از رسیدن به آن مقام محروم میکند و باز میدارد و این با باورهای امروزه ما که هر رابطه ای است بین افکار و اوضاع و همچنین به زبان بیاور تا بدست بیاوری تناقض دارد

1392/09/28 13:11
تاوتک

استاد واژه چقدر مهم است.حالا میفهمم خلقت با واژه شروع شده یعنی چه .استاد عزیزم کاش اجازه میفرمودید من هم معنی واژه مینوشتم تا شرح و توضیح .چون فکر میکنم نخست باید واژه بدانیم و پیرو آن شرح و تفسیر خودخواهد آمد

1392/09/28 17:11
تاوتک

استاد عزیزم من فکر میکنم باید نوید (میهمانی )را پذیرفت.علامه دهخدا و دکتر معین هم به ترتیب مقابل نویدگری و نویدگر ،دعوت به میهمانی و دعوت کننده به میهمانی را آورده اند

1392/09/28 21:11
امین کیخا

لغت نوید در بن و ریشه از وید است که معنی دانستن می دهد در فارسی اوستایی چنانچه ویدا هم همین ریشه را دارد

1392/09/28 21:11
امین کیخا

افزون کنم که از همین بن است پدید .پدیده . و نیز لغت عربی بدیهی که از پدید درست شده است و معنی اشکار و پدیدار می دهد .

1392/09/28 22:11
امین کیخا

بدیهی از بداهه است و بداهیات رو خودم می دونستم لطفا گوشزد نفرمایید

1393/11/26 13:01
روفیا

گر نبودی لاف زشتت ای گدا
یک کریمی رحم افکندی به ما
چه بسیار ادمایی که دارن از گرسنگی و تشنگی معرفت می میرن ولی ماسک فضل و بزرگی به چهره میزنن و را رو برای جریان معرفت به سوی خودشون میبندن !

1403/01/12 07:04
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com

تنها و تنها صداقت و راستی درونی خودم با خودم راه گشای زندگی من خواهد بود.

تا زمانی،که من با نادیده گرفتن نیازهای واقعی و طبیعی ام ، به فریب خود و دیگران مشغولم ، گرسنگی مادی و معنوی من برطرف نخواهد شد.

1404/02/28 09:04
Mohsen Dousti

باعرض سلام خدمت همه دوستان

برای تفسیر ابیات مثنوی کتابهای آقای کریم زمانی بسیار جامع و ساده بیان شده است