گنجور

بخش ۱۵۹ - خجل گشتن خروس پیش سگ به سبب دروغ شدن در آن سه وعده

چند چند آخر دروغ و مکر تو
خود نپرد جز دروغ از وکر تو
گفت حاشا از من و از جنس من
که بگردیم از دروغی ممتحن
ما خروسان چون مؤذن راست‌گوی
هم رقیب آفتاب و وقت‌جوی
پاسبان آفتابیم از درون
گر کنی بالای ما طشتی نگون
پاسبان آفتابند اولیا
در بشر واقف ز اسرار خدا
اصل ما را حق پی بانگ نماز
داد هدیه آدمی را در جهاز
گر بناهنگام سهوی‌مان رود
در اذان آن مقتل ما می‌شود
گفت ناهنگام حی عل فلاح
خون ما را می‌کند خوار و مباح
آنک معصوم آمد و پاک از غلط
آن خروس جان وحی آمد فقط
آن غلامش مرد پیش مشتری
شد زیان مشتری آن یکسری
او گریزانید مالش را ولیک
خون خود را ریخت اندر یاب نیک
یک زیان دفع زیانها می‌شدی
جسم و مال ماست جانها را فدی
پیش شاهان در سیاست‌گستری
می‌دهی تو مال و سر را می‌خری
اعجمی چون گشته‌ای اندر قضا
می‌گریزانی ز داور مال را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چند چند آخر دروغ و مکر تو
خود نپرد جز دروغ از وکر تو
هوش مصنوعی: دیگر چه سودی از دروغ و فریبت می‌برم؟ جز این که خودت را به دروغ و فریب می‌زنم؟
گفت حاشا از من و از جنس من
که بگردیم از دروغی ممتحن
هوش مصنوعی: من حقیقت را از دروغ دور می‌کنم و هیچ‌گاه به فریب و نیرنگ تن نمی‌دهم.
ما خروسان چون مؤذن راست‌گوی
هم رقیب آفتاب و وقت‌جوی
هوش مصنوعی: ما مانند خروس‌ها هستیم که به درستی آواز می‌زنند و در رقابت با آفتاب و زمان، برای بیدار کردن دیگران تلاش می‌کنیم.
پاسبان آفتابیم از درون
گر کنی بالای ما طشتی نگون
هوش مصنوعی: ما نگهبان آفتابیم و اگر از درون ما به بلندی نگاه کنی، چشمت به جایی خواهد افتاد که در حال افول است.
پاسبان آفتابند اولیا
در بشر واقف ز اسرار خدا
هوش مصنوعی: اولیا و بندگان ویژه خدا مانند پاسبانانی هستند که از اسرار و رازهای الهی آگاهند و در میان مردم حضور دارند.
اصل ما را حق پی بانگ نماز
داد هدیه آدمی را در جهاز
هوش مصنوعی: ما به خاطر اصل وجودیمان، صدای نماز را از حق دریافت کردیم. این صدا هدیه‌ای است که انسان را در مسیر زندگی راهنمایی می‌کند.
گر بناهنگام سهوی‌مان رود
در اذان آن مقتل ما می‌شود
هوش مصنوعی: اگر در زمان اذان به طور ناخواسته بمیریم، آنجا مکان مرگ ما خواهد شد.
گفت ناهنگام حی عل فلاح
خون ما را می‌کند خوار و مباح
هوش مصنوعی: در شرایطی که در زمان نامناسبی سخن از موفقیت و پیروزی به میان می‌آید، احساس می‌کنیم که خون و جان ما بی‌ارزش و براح می‌شود.
آنک معصوم آمد و پاک از غلط
آن خروس جان وحی آمد فقط
هوش مصنوعی: این شخص معصوم و نیکوکار به دنیا آمده است و مانند خروسی که نشانه‌ای از حقیقت و وحی است، تنها خودِ وحی را به ما معرفی می‌کند.
آن غلامش مرد پیش مشتری
شد زیان مشتری آن یکسری
هوش مصنوعی: غلامش به پیش مشتری رفت و ضرر مشتری به خاطر آن یکی اصلی شد.
او گریزانید مالش را ولیک
خون خود را ریخت اندر یاب نیک
هوش مصنوعی: او مال و ثروتش را از دست می‌دهد، اما در عوض، خون خود را در راه هدفی بزرگ، نیکو و ارزشمند فدای می‌کند.
یک زیان دفع زیانها می‌شدی
جسم و مال ماست جانها را فدی
هوش مصنوعی: اگر یک ضرر برطرف شود، بتوانیم از خسارات دیگر جلوگیری کنیم. جسم و مال ما قربانی جان‌های ما می‌شود.
پیش شاهان در سیاست‌گستری
می‌دهی تو مال و سر را می‌خری
هوش مصنوعی: در میان سلاطین و در کارهای سیاست، تو اموال خود را می‌دهی و به جای آن جان و زندگی‌ات را به دست می‌آوری.
اعجمی چون گشته‌ای اندر قضا
می‌گریزانی ز داور مال را
هوش مصنوعی: ای بیگانه، چرا در برابر تقدیر و قضا فرار می‌کنی و از داور مال خود می‌گریزی؟

حاشیه ها

1393/01/31 03:03
محسن

بیت سوم، مصرع اول، «موذن» درست است، که به اشتباه مذن نوشته شده.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1403/01/13 01:04
کوروش

پاسبان آفتابیم از درون

 

گر کنی بالای ما طشتی نگون

 

یعنی چه

 

 

 

1403/01/13 08:04
رضا از کرمان

سلام 

 چون پیشگویی خروس در مورد مرگ اسب واستر وغلام خواجه اشتباه در آمد( البته در منزل خواجه  ) سگ به خروس تهمت دروغگویی زد در این بیت خروس میگه  ماخروسان ،کنایه از اولیا الله هرگز دروغ نمیگوییم واگر بی موقع بخوانیم مصداق خروس بیمحل میشیم که کشتن ما واجب میشه وحتی اگر ما را در زیر طشتی هم مخفی کنند باز ما ازدرون دل از زمان طلوع خورشید آگاهیم  واین را خداوند در اصل ما به ودیعه گذاشته است . 

 

 شاد باشی عزیز

1403/09/26 20:11
علی جمشیدیان

معنی کامل این شعر چیست؟ در هیچ سایتی پیدا نکردم