بخش ۱۵۳ - ربودن عقاب موزهٔ مصطفی علیه السلام و بردن بر هوا و نگون کردن و از موزه مار سیاه فرو افتادن
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
چنین ادعائی که مولانا در این شعر میکند برای بشر مدرن زمانی باورکردنی میشود که سندیتی از آن در قرآن ویا احادیث و روایات در روایات بیابیم. ولی از این داستان ویا داستان قبل که طفل کافر شیرخواره با محمد رسول الله حرف میزند ! چنین استنباط میشود که مولانا در شعرمثنوی دست خود را باز گذاشته وبه سندیت موضوع کاری ندارد ودر واقع محمد مصطفی برای او یک شخصیت آشناست وانطور که او را حس میکند بیان میکند ونه آنطور که در اسلام توسط اهل علم ویا تاریخدانان پیامبر را با ذکر مدرک و سند شناسانده اند. بنابراین اینگونه اشعار مثنوی را باید بعنوان نظر شخصی مولوی نسبت به پیامبر دانست با حق برداشت آزاد. مسلما خواننده مولوی میداند که همین شیوه برداشتهای معنوی و الهامی شاعر از دیگر پیامبران الهی مثل موسی و عیسی هم بکرات در اشعار مثنوی معنوی بکار گرفته شده اند مثلا در شعر موسی و شبان. آن قصه تا جایی که ما اطلاع داریم در قرآن نیست و برداشت معنوی مولانا از شخصیت موسی هست که آن قصه را برای ذکر یک مفهوم معنوی بکار گرفته است. اینکه تا جه اندازه مولانا در قرن هفتم هجری مجاز است در شخصیت محمد ص که ممدوح مسلمانان هست وسنتش اسوه حسنه مسلمانان بدلخواه خود دستکاری کند و برداشتهای متفاوت خود و باصطلاح دیدگاه شخصی خود را بدون توجه به نظر تاریخدانان ومتشرعین دیگر در قالب شعر بیان کند بحث دیگریست. بهر حال شاعر در مثنوی معنوی محمد ص را همانند موسی و عیسی و پیامبران دیگر در زمره آشنایان خود درآورده وبا زبان حال با آنها به گفتگو درآمده ودر این راه تفاوتی هم بین بزرگان و پیامبران قائل نشده است. این دیدگاه مولوی برای مسلمان ایرانی امروز قابل تامل است . زیرا که امروزه هرگونه برداشت شخصی از اسلام صدر و خصوصا دخل و تصرف و قصه سازی حول محور شخصیت محمد ص کمابیش ممنوع اعلام شده و حتی پیگرد قانونی دارد . نمونه بارز آن داستان سلمان رشدی بود که با حکم ارتداد روح الله خمینی مواجه شد. !
بشر مدرن امروزی،میداند که واژه به واژه آثار عظیم مولانا،بیهیچ شکی سندیت کامل با قران واحادیث وروایات دارد نقص در ما خوانندگان و منتقدین است که قادر به کشف و بررسی تمام و کمال اسناد نیستیم و نخواهیم بود.اما اگر ذرهای از زلالی مولانا نوشیده باشیم می دانیم این داستان منطبق بر داستان نجات پیامبر به وسیلهی تار عنکبوتی است ودر اینجا عقابی که کفش وی را میدزد و پیامبر از مار مصون می ماند وعقاب به طعمه خود میرسد.مولوی فقیه ومجتهد وعارف وفیلسوف و دانشمند سترگی است که به پیروی از قرآن معارف دینی و آسمانی را در عرصه تخیل وتمثیل ودر قالب داستان برای درک وفهم همگانی به تصویر کشیده است.امام و مقام رهبری و ولایت مرید مولوی هستند وخواهند بود تا ابد.
عکس هر کس را بدان ای جان ببین
پهلوی جنسی که خواهی مینشین
یعنی چه ؟
سلام
عزیزم ابیات قبلی اشاره به اصطلاحا هاله نوری افراد میکنه میفرماید انعکاس اشخاص عارف و وارسته روشن وزیباست وانعکاس ویا به عبارتی هاله افراد سیاه دل همچون دل ایشان سیاه وظلمانی است کوری کنایه از تاریکی است پس عکس یا همان انعکاس یا بقول ایشان عکس بندگان خدا روشن وافراد بیگانه با خدا تاریک است پس ای جان من انعکاس ونور افراد را ببین وتشخیص بده وبا همجنس خود مصاحبت کن
شاد باشی

مولانا