گنجور

بخش ۱۳۹ - حکمت آفریدن دوزخ آن جهان و زندان این جهان تا معبد متکبّران باشد کی ائتیا طوعا او کرها

که لئیمان در جفا صافی شوند
چون وفا بینند خود جافی شوند
مسجد طاعاتشان پس دوزخست
پای‌بند مرغ بیگانه فخست
هست زندان صومعهٔ دزد و لئیم
کاندرو ذاکر شود حق را مقیم
چون عبادت بود مقصود از بشر
شد عبادتگاه گردن‌کش سقر
آدمی را هست در هر کار دست
لیک ازو مقصود این خدمت بدست
ما خلقت الجن و الانس این بخوان
جز عبادت نیست مقصود از جهان
گرچه مقصود از کتاب آن فن بود
گر توش بالش کنی هم می‌شود
لیک ازو مقصود این بالش نبود
علم بود و دانش و ارشاد سود
گر تو میخی ساختی شمشیر را
برگزیدی بر ظفر ادبار را
گرچه مقصود از بشر علم و هدیست
لیک هر یک آدمی را معبدیست
معبد مرد کریم اکرمته
معبد مرد لئیم اسقمته
مر لئیمان را بزن تا سر نهند
مر کریمان را بده تا بر دهند
لاجرم حق هر دو مسجد آفرید
دوزخ آنها را و اینها را مزید
ساخت موسی قدس در باب صغیر
تا فرود آرند سر قوم زحیر
زآنک جباران بدند و سرفراز
دوزخ آن باب صغیرست و نیاز

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

که لئیمان در جفا صافی شوند
چون وفا بینند خود جافی شوند
هوش مصنوعی: افرادی که بدی و ظلم می‌کنند، وقتی وفاداری و صداقت را ببینند، خودشان هم به بدی رو می‌آورند.
مسجد طاعاتشان پس دوزخست
پای‌بند مرغ بیگانه فخست
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که عبادت و نمازهای آنها مانند آتش جهنم است و بر خلاف آن، روح و نفس آزاد و پروازکننده‌ای خواهند بود. به عبارتی دیگر، در این تصویر، عمل خالص و عاری از نفاق به جهنم شباهت دارد و زندگی به لحاظ معنوی می‌تواند پر از آزادی و شکفتگی باشد.
هست زندان صومعهٔ دزد و لئیم
کاندرو ذاکر شود حق را مقیم
هوش مصنوعی: در صومعه‌ای که دزدان و بداندیشان حضور دارند، یاد خداوند در آنجا به طور ثابت و همیشگی نخواهد بود.
چون عبادت بود مقصود از بشر
شد عبادتگاه گردن‌کش سقر
هوش مصنوعی: از آنجا که هدف از آفرینش انسان عبادت است، گردن‌کشان و سرکش‌ها به جایی می‌رسند که خودشان عبادتگاه می‌شوند، اما در سقر، جایی که عذاب و تنبیه در انتظار آن‌هاست.
آدمی را هست در هر کار دست
لیک ازو مقصود این خدمت بدست
هوش مصنوعی: آدمی در هر کاری که انجام می‌دهد، تلاش و زحمت می‌کشد، اما هدف اصلی‌اش از این تلاش‌ها به دست آوردن نتیجه و استفاده از آن خدمت است.
ما خلقت الجن و الانس این بخوان
جز عبادت نیست مقصود از جهان
هوش مصنوعی: هدف از آفریدن جن و انسان تنها عبادت است. جز این هدف، چیزی در این دنیا وجود ندارد.
گرچه مقصود از کتاب آن فن بود
گر توش بالش کنی هم می‌شود
هوش مصنوعی: هرچند که هدف اصلی کتاب بیان یک علم و فن خاص است، اما اگر به طور درست و با دقت مطالعه کنی، می‌توانی به خوبی از آن بهره‌برداری کنی.
لیک ازو مقصود این بالش نبود
علم بود و دانش و ارشاد سود
هوش مصنوعی: اما هدف این پرواز فقط نداشتن بال نیست، بلکه علم، دانش و راهنمایی واقعی اهمیت دارد.
گر تو میخی ساختی شمشیر را
برگزیدی بر ظفر ادبار را
هوش مصنوعی: اگر تو می‌خواهی به موفقیت برسی، باید ابزار و وسایل لازم را به درستی انتخاب کنی، چون در غیر این صورت با مشکلات و ناکامی‌ها روبرو خواهی شد.
گرچه مقصود از بشر علم و هدیست
لیک هر یک آدمی را معبدیست
هوش مصنوعی: هرچند هدف از انسانیت علم و هدایت است، اما هر فردی در درون خود یک مکان مقدس و ویژه دارد.
معبد مرد کریم اکرمته
معبد مرد لئیم اسقمته
هوش مصنوعی: معبد مرد بخشنده، مکانی است که او را بزرگ می‌دارد و عبادت می‌کند. اما معبد مرد خسیس، جایی است که او را به زحمت می‌اندازد و به اجبار به او آب می‌دهد.
مر لئیمان را بزن تا سر نهند
مر کریمان را بده تا بر دهند
هوش مصنوعی: به لئیمان (افراد پست و بی‌پناه) ضربه بزن تا به خیال خود مغرور نشوند، و به کریمان (افراد بزرگوار و بخشنده) عطا کن تا به کرامت و سخاوتشان ادامه دهند.
لاجرم حق هر دو مسجد آفرید
دوزخ آنها را و اینها را مزید
هوش مصنوعی: بنابراین، خداوند برای هر دو مکان عبادت (مسجد) جایی برای عذاب در دوزخ ایجاد کرده است و این فضا برای آن‌ها افزون بر این عذاب است.
ساخت موسی قدس در باب صغیر
تا فرود آرند سر قوم زحیر
هوش مصنوعی: موسی‌بن‌عمر، شخصیت بزرگ و الهی، در مسائل سخت و مشکلات، به ما راهنمایی می‌کند تا بتوانیم از قله‌های دشوار پایین بیاییم و بر مشکلات غلبه کنیم. این اشاره به اهمیت بصیرت و رهبری در مواقع بحران و چگونگی مدیریت خطرات دارد.
زآنک جباران بدند و سرفراز
دوزخ آن باب صغیرست و نیاز
هوش مصنوعی: زیرا که افرادی ستمگر و خودپسند وجود دارند، جهنم آن دوران دروازه‌ای کوچک و نیازمند است.

حاشیه ها

1394/09/18 14:12
مجتبی خراسانی

بسم الله خیر الاسماء
ما خلقت الجن و الانس این بخوان/جز عبادت نیست مقصود از جهان
جز عبادت نیست: یعنی اعم از عبادت قلبی و جوارحی، لیعبدون را مفسرون به معنی لیعرفون گرفته اند و معلوم است که عمل مقصود اولی و غایت بالعرض است و وجوب توصلی دارد و معرفت عیانی وجوب اصالی دارد و حق الیقین غایت اخیره است والطرق الی الله بعدد انفاس الخلایق و الخلایق یفنون فی اسمائه اللطیفه و القهریه و اسماوه تفنی فی ذاته
«الا الی الله تصیرُ الامور» و قول جلال الدین: گرچه مقصود از بشر علم و هدی است
بمنه و کرمه

1394/09/18 20:12
ن آ

”شمس شیرازی پس آن چَشمی که می گفتی چه شد
قلب من از دیدن آن چَشم از جا کنده شد
گفتی از نامحرمان دوری گزینی جان من
باز هم پای مبارک سویشان لغزیده شد
آن جنابش حوزه ی قم را به یکجا خورده است
بارها از سوی آگاهان ما سنجیده شد
با عربها داد و استد ها فراوان می کند
شاید آنجا که عرب انداخت نی بالیده شد
رِندَکی گفتا چرا هی ناله بلغور می کنی
هر چه گشتم از زبانت فارسی نشنیده شد
اینکه در هر جمله ات الفاظ ها نا آشناست
چون که فارسی نیست جانم ، گرد غم پاشیده شد
لیک کو گوشی که اینها بشنود با گوش جان
هرچه گفتم ، سوره یس بر دو گوشش خوانده شد
نامیدم من ز درگاهش ، به امید خدا
من نبینم دُمب او بر پای تو پیچیده شد
یس به معنای یاسین , yes

1394/09/19 19:12
Hamishe bidar

روزی شیخ ابوالحسن خرقانی نماز می خواند. آوازی شنید : که ای ابوالحسن، خواهی که آنچه از تو می ‌دانم با خلق بگویم تا سنگسارت کنند؟
شیخ گفت: بار خدایا! خواهی آنچه را که از "رحمت" تو می‌دانم و از "بخشایش" تو می‌بینم با خلق بگویم تا دیگر هیچکس سجده‌ات نکند؟
آواز آمد : نه از تو؛ نه از من.
تذکره الاولیاء عطار نیشابوری

1394/09/19 19:12
Hamishe bidar

شیخ ابوالحسن علی بن‌ جعفر بن سلمان خرقانی فرمود: مرید من آنست که بر کنار دوزخ‌ بایستد و هرکه را خواهند به‌ دوزخ برند دستش گیرد و به‌ بهشت فرستد و خود به جای او به دوزخ رود.

1394/09/20 18:12
مجتبی خراسانی

هو الله الحی القیوم
بسم الله الرحمن الرحیم
مسجد طاعاتشان پس دوزخ است/پای بند مرغ بیگانه فخ است
مسجد طاعاتشان: آن چه در دوزخ به آنان می رسد لوازم و غایات افعال دنیویه ایشانست و آن جا دارالجزاء و نشاۀ وصول به غایات است که طاعت حرکت و عمل است و دارالعمل دنیاست، الدنیا مزرعة الاخرة والاخرة یوم الحصاد، پس مراد از طاعات، طاعات تکوینیه است نه تکلیفیه چنان که در دنیا نیز طاعت تکلیفیه را گر چه به جا نیاورند ولی تکوینیه را داشتند که امر کُن وجودی را همه مطیعند و راهی به تمرد آن نیست و به آن جهت فرموده: «و قضی ربک الا تعبدون الا ایاه» بر قرائت بعضی و نیز عایت شیئی کامل از آن شیئی است چنان که غایت سریر که جلوس سلطان است صورت کامله آن است که تا سلطان به عدل و داد بر آن ننشسته است هنوز صورت کامله نپذیرفته است پس غایات اخرویه به این معنی هم عمل و طاعت است، دیگر آن که دنیا حقیقت دوزخ است و دوزخ صورت آن است و هر چه در سقر است معنیش در دنیاست، حق فرموده: «ان جهنم لمحیطة بالکافرین» و این جا دارالعمل است و آنچه این جا می بیند مثل صور منامیه است و آن چه آن جا دریابد مانند تعبیر است و الان در نارند و حمیم و زقوم و ضریح می آشامند، و معبد عبادات تکوینیه است و نیز چون دنیا سجن است، سجن معبد مجرمانست چنانکه می فرماید: هست زندان صومعۀ دزد لئیم.
فخ: عربی تله است.
بمنه و کرمه

1394/09/20 22:12
مجتبی خراسانی

بسم الله الرحمن الرحیم
بزرگوارید همیشه بیدار...
الدنیا مزرعة الاخرة والاخرة یوم الحصاد
(دنیا، مزرعه آخرت است و آخرت، روز برداشت محصول است)
و قضی ربک الا تعبدون الا ایاه، سورۀ اسراء آیۀ 23
(و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید) سورۀ اسراء آیۀ
ان جهنم لمحیطة بالکافرین، سورۀ توبه آیۀ 49
(جهنم به کافران احاطه دارد)

1394/09/20 22:12
همیشه بیدار

اجرتان با مولا!

1395/01/02 22:04
سیدمحمد

بسم الله الرحمن الرحیم
ما خلقت الجن و الانس این بخوان
جز عبادت نیست مقصود از جهان
این بیت اشاره دارد یا بهتر بگویم ترجمه ایست از آیه ی
ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ ، در سوره ی مبارک ذاریات
یعنی : ما جن و انسان را نیافریدیم مگر برای پرستش
به همین سادگی
اگر جناب خراسانی اینقدر دور از ذهن نمی نوشتند کسی اعتراضی نداشت
من گمانم برین است که رادمرد و شیوا و اخیراً حسام الدین مشکل شخصی و قدیمی با دیگران دارند
و عقده گشایی میکنند
اگر صحبتی با مدیر گنجور دارید ، ایمیل ایشان هست ، با ایشان تماس بگیرید ، چرااینجا به نظرات دیگران اعتراض می کنید
درج حاشیه در اختیار ایشان است ، شما دارید تعیین تکلیف میکنید و این از ادب به دور است

1395/01/04 17:04
روفیا

که لءیمان در جفا صافی شوند
دون مایگان هنگامی که بر آنان جفا رود نفسشان صفا می یابد.
البته بنده در مورد صحت این ادعا تردید دارم.
چون وفا بینند خود جافی شوند
به عبارت خودمانی خوبی کردن به ایشان نیامده!
در مقابل وفا و حق دوستی را به کمال به جای آوردن، جفا پیشه میکنند،
اینجا یکی از ویژگیهای فرومایگان را شناختیم،
پاسخ وفا را با جفا می دهند،
مسجد طاعاتشان خود دوزخ است
چون اینجا سر به سجده بر نیاوردند و در برابر کردگار طاعت به جای نیاوردند یک سری به دوزخ فرستاده می شوند تا در آن جا مفهوم عبودیت و سر تسلیم فرود آوردن را دریابند،
پای بند مرغ بیگانه فخ است
فخ گوییا نوعی دام است، اما نمیدانم مراد مولانا از مرغ بیگانه چیست،
مرغی که از حقیقت آفرینش و هستی و عبودیت و بندگی بیگانه است؟!
یا چه؟؟
پای بند چنین مرغی دام است؟ چون خود تسلیم نشد به دامش می اندازند؟؟
شاید اشارتی است به سوره فصلت آیه

1395/01/04 17:04
روفیا

پوزش می خواهم :
آیه یازده:
ثمَّ اسْتَوَیٰ إِلَی السَّمَاءِ وَهِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ
مسجد طاعاتشان خود دوزخ است
پای بند مرغ بیگانه فخ است

1395/05/02 15:08
نادر

مقصود از مصرع
پایبند مرغ بیگانه فخ است
اینستکه مرغهائی که در نهایت یگانگی هستند با یگانگی و وحدت از بند خلاص میشوند ولی مرغی که یگانگی و وحدت و اخوت در مرام او نیست و تک رو است سزاوار است که در بند بیافتد!

1396/04/11 14:07
...

ساخت موسی قدس در باب صغیر / تا فرود آرند سر قوم زحیر
باب صغیر در اینجا ظاهرا به باب الحطه اشاره داره. حطه از ریشه «ح ط ط» به معنای فرو آمدن و پایین آمدن و ریزش هست. یکی از درهای مسجد الاقصی که ارتفاعش از قد انسان کمتر بوده و برای عبور از این در باید سر رو خم کرد.
از طرفی هم بنی اسراییل با عبور از این در به جایگاهی برای توبه می رسیدن و به طور کلی خضوع و خشوع و شکستن نفس در این نامگذاری لحاظ شده. در واقع انسان برای توبه باید ابتدا تکبر رو کنار بذاره.
به طور کلی مولوی معتقده در مقابل عاصیان و گردن کشان صفات جلالیه حق به کار میاد و برای افتادگان و مطیعان، صفات جمالیه. البته مولوی دیدگاهش این نیست که برای مجازات عاصیان باید اونها رو درگیر خشم و ابهت حق کرد. در واقع نظرش انتقام جویانه نیست. بلکه معتقده این خشونت و سخت گیری، عاصیان و جباران رو به حق نزدیکتر می کنه و در واقع عطوفت الهی بر اینها اثری نداره. تنها راهی که میشه گردنکشان رو به حق نزدیکتر کرد همین خشم و خشونت الهی هست، چه در دوزخ آن جهان و چه در زندان این جهان.
با احترام.

1400/08/27 13:10
مجید امیری

در بیت: گر تو میخی ساختی شمشیر را     برگزیدی بر ظفر ادبار را
صحیح اِدبیر است نه ادبار(از نظر وزنی)
ادبیر. [ اِ ] (از ع ، اِمص ، ص ) (بیاء مجهول و گاه برای رعایت قافیه بیای معروف نیز خوانند). (غیاث ). ممال ادبار، بمعنی منحوس ، نحوست ، بدبختی و غیره . رجوع به ادبار شود :
نی پدر از نصح کنعان سیر شد
نی دمی در گوش آن ادبیر شد.

مولوی .