بخش ۱۳۰ - معنی حزم و مثال مرد حازم
یا به حال اولینان بنگرید
یا سوی آخر بحزمی در پرید
حزم چه بود در دو تدبیر احتیاط
از دو آن گیری که دورست از خباط
آن یکی گوید درین ره هفت روز
نیست آب و هست ریگ پایسوز
آن دگر گوید دروغست این بران
که بهر شب چشمهای بینی روان
حزم آن باشد که بر گیری تو آب
تا رهی از ترس و باشی بر صواب
گر بود در راه آب این را بریز
ور نباشد وای بر مرد ستیز
ای خلیفهزادگان دادی کنید
حزم بهر روز میعادی کنید
آن عدوی کز پدرتان کین کشید
سوی زندانش ز علیین کشید
آن شه شطرنج دل را مات کرد
از بهشتش سخرهٔ آفات کرد
چند جا بندش گرفت اندر نبرد
تا بکشتی در فکندش رویزرد
اینچنین کردست با آن پهلوان
سست سستش منگرید ای دیگران
مادر و بابای ما را آن حسود
تاج و پیرایه بچالاکی ربود
کردشان آنجا برهنه و زار و خوار
سالها بگریست آدم زار زار
که ز اشک چشم او رویید نبت
که چرا اندر جریدهٔ لاست ثبت
تو قیاسی گیر طراریش را
که چنان سرور کند زو ریش را
الحذر ای گلپرستان از شرش
تیغ لا حولی زنید اندر سرش
کو همیبیند شما را از کمین
که شما او را نمیبینید هین
دایما صیاد ریزد دانهها
دانه پیدا باشد و پنهان دغا
هر کجا دانه بدیدی الحذر
تا نبندد دام بر تو بال و پر
زانک مرغی کو بترک دانه کرد
دانه از صحرای بی تزویر خورد
هم بدان قانع شد و از دام جست
هیچ دامی پر و بالش را نبست
بخش ۱۲۹ - جواب آن مثل کی منکران گفتند از رسالت خرگوش پیغام به پیل از ماه آسمان: سر آن خرگوش دان دیو فضولبخش ۱۳۱ - وخامت کار آن مرغ کی ترک حزم کرد از حرص و هوا: باز مرغی فوق دیواری نشست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یا به حال اولینان بنگرید
یا سوی آخر بحزمی در پرید
هوش مصنوعی: به گذشته نگاه کنید و به سرنوشت کسانی که در پایان راه هستند توجه کنید.
حزم چه بود در دو تدبیر احتیاط
از دو آن گیری که دورست از خباط
هوش مصنوعی: احتیاط و دوراندیشی در دو تدبیر مهم است، زیرا این تدابیر میتوانند ما را از مشکلات و خطرات دور نگه دارند.
آن یکی گوید درین ره هفت روز
نیست آب و هست ریگ پایسوز
هوش مصنوعی: یکی میگوید در این مسیر هفت روز نه آبی هست و نه آبپاشی، فقط شن و سنگهای داغ زیر پا وجود دارد.
آن دگر گوید دروغست این بران
که بهر شب چشمهای بینی روان
هوش مصنوعی: دیگری میگوید که این ادعا درست نیست، چرا که هر شب چشمهای را جاری میبیند.
حزم آن باشد که بر گیری تو آب
تا رهی از ترس و باشی بر صواب
هوش مصنوعی: حزم به این معناست که باید در هنگام ترس و ناامنی، خود را کنترل کنی و آرامش داشته باشی تا راه درست را پیدا کنی.
گر بود در راه آب این را بریز
ور نباشد وای بر مرد ستیز
هوش مصنوعی: اگر در مسیر آب این را بریزی، اگر نه، بر مردی که مبارزه میکند، افسوس!
ای خلیفهزادگان دادی کنید
حزم بهر روز میعادی کنید
هوش مصنوعی: ای فرزندان خلیفه، برای روز حساب و پاسخگویی آماده باشید و تدبیر کنید.
آن عدوی کز پدرتان کین کشید
سوی زندانش ز علیین کشید
هوش مصنوعی: دشمنی که از پدرتان دشمنی ورزید، به سوی زندان رفت و از عرش پایین کشیده شد.
آن شه شطرنج دل را مات کرد
از بهشتش سخرهٔ آفات کرد
هوش مصنوعی: آن پادشاه که دلها را تحت تاثیر قرار داده بود، با جاذبههای خود باعث شد که آسیبها و مشکلات زندگی را به فراموشی بسپاریم.
چند جا بندش گرفت اندر نبرد
تا بکشتی در فکندش رویزرد
هوش مصنوعی: در چندین مکان، دشمن او را در جنگ به دام انداخت، تا آنکه او را بر زمین انداخت و چهرهاش را بیرنگ و زرد کرد.
اینچنین کردست با آن پهلوان
سست سستش منگرید ای دیگران
هوش مصنوعی: او با آن پهلوان چنین کرد که شما دیگران به او نگاه نکنید و دقت نکنید.
مادر و بابای ما را آن حسود
تاج و پیرایه بچالاکی ربود
هوش مصنوعی: حسود توانست تا با نیرنگ و فریب، مادر و پدر ما را از ما بگیرد.
کردشان آنجا برهنه و زار و خوار
سالها بگریست آدم زار زار
هوش مصنوعی: آنها را در آن مکان در حالی که برهنه و آشفته بودند، مدتها به حال زار و نزار گریسته است آدم.
که ز اشک چشم او رویید نبت
که چرا اندر جریدهٔ لاست ثبت
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اشکهای او مانند گیاهی رشد کرده و از عمق احساسات او بیرون آمدهاند. حالا سوال اینجاست که چرا درد و اندوه او در کاغذ و نوشتهها ثبت نشده است؟
تو قیاسی گیر طراریش را
که چنان سرور کند زو ریش را
هوش مصنوعی: شما میتوانید شکلی را بیابید که وجود او به اندازهای خوشحالی و شادابی ایجاد کند که دیگران از وجود او لذت ببرند.
الحذر ای گلپرستان از شرش
تیغ لا حولی زنید اندر سرش
هوش مصنوعی: ای دوستداران گل، مواظب باشید که او شاخ تیزی دارد، پس بر سر او تندی نکنید.
کو همیبیند شما را از کمین
که شما او را نمیبینید هین
هوش مصنوعی: او شما را از دور میبیند، در حالی که شما او را نمیبینید. پس هوشیار باشید.
دایما صیاد ریزد دانهها
دانه پیدا باشد و پنهان دغا
هوش مصنوعی: صیاد همیشه دانهها را میریزد. بعضی از دانهها به راحتی قابل دیدن هستند و برخی دیگر در زیر زمین و پنهان قرار دارند.
هر کجا دانه بدیدی الحذر
تا نبندد دام بر تو بال و پر
هوش مصنوعی: هر جا دانهای دیدی، مواظب باش تا دام نتواند بر تو گیر بیندازد و آزادیات را بگیرد.
زانک مرغی کو بترک دانه کرد
دانه از صحرای بی تزویر خورد
هوش مصنوعی: پرندهای که به دانه دست پیدا کرد، دانه را از سرزمین خالص و بیریا برداشت.
هم بدان قانع شد و از دام جست
هیچ دامی پر و بالش را نبست
هوش مصنوعی: او به همین نکته راضی شد و از خطرات دوری گزید، هیچ چیزی نتوانست او را محدود کند.