گنجور

بخش ۱۲۴ - حکایت خرگوشان کی خرگوشی راپیش پیل فرستادند کی بگو کی من رسول ماه آسمانم پیش تو کی ازین چشمه آب حذر کن چنانک در کتاب کلیله تمام گفته است

این بدان ماند که خرگوشی بگفت
من رسول ماهم و با ماه جفت
کز رمهٔ پیلان بر آن چشمهٔ زلال
جمله نخجیران بدند اندر وبال
جمله محروم و ز خوف از چشمه دور
حیله‌ای کردند چون کم بود زور
از سر که بانگ زد خرگوش زال
سوی پیلان در شب غرهٔ هلال
که بیا رابع عشر ای شاه‌پیل
تا درون چشمه یابی این دلیل
شاه‌پیلا من رسولم پیش بیست
بر رسولان بند و زجر و خشم نیست
ماه می‌گوید که ای پیلان روید
چشمه آن ماست زین یکسو شوید
ورنه منتان کور گردانم ستم
گفتم از گردن برون انداختم
ترک این چشمه بگویید و روید
تا ز زخم تیغ مه ایمن شوید
نک نشان آنست کاندر چشمه ماه
مضطرب گردد ز پیل آب‌خواه
آن فلان شب حاضر آ ای شاه‌پیل
تا درون چشمه یابی زین دلیل
چونک هفت و هشت از مه بگذرید
شاه‌پیل آمد ز چشمه می‌چرید
چونک زد خرطوم پیل آن شب درآب
مضطرب شد آب ومه کرد اضطراب
پیل باور کرد از وی آن خطاب
چون درون چشمه مه کرد اضطراب
مانه زان پیلان گولیم ای گروه
که اضطراب ماه آردمان شکوه
انبیا گفتند آوه پند جان
سخت‌تر کرد ای سفیهان بندتان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این بدان ماند که خرگوشی بگفت
من رسول ماهم و با ماه جفت
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که خرگوشی ادعا می‌کند که فرستاده ماست و با ماه همسر است. به عبارت دیگر، خرگوش در تلاش است تا خود را مهم و ویژه نشان دهد و ارتباطی خیالی با ماه برقرار کند.
کز رمهٔ پیلان بر آن چشمهٔ زلال
جمله نخجیران بدند اندر وبال
هوش مصنوعی: از گروه فیل‌ها در کنار آن چشمه‌ی زلال، همه شکارچیان به دام افتاده‌اند.
جمله محروم و ز خوف از چشمه دور
حیله‌ای کردند چون کم بود زور
هوش مصنوعی: همه به دلیل ترس از چشمه، نقشه‌ای کشیدند، زیرا قدرتشان کم بود.
از سر که بانگ زد خرگوش زال
سوی پیلان در شب غرهٔ هلال
هوش مصنوعی: وقتی خرگوش زال در شب روشن هلالی به صدای بلند فراخوانی کرد، به سمت فیل‌ها رفت.
که بیا رابع عشر ای شاه‌پیل
تا درون چشمه یابی این دلیل
هوش مصنوعی: بیا ای پادشاه بزرگ، به چشمه بیا تا بتوانی نشانه‌های خود را درون آن ببینی.
شاه‌پیلا من رسولم پیش بیست
بر رسولان بند و زجر و خشم نیست
هوش مصنوعی: من پیام‌آورم و در پیشگاه خداوند، هیچ گونه قید و زنجیری وجود ندارد و تحت فشار و خشم قرار نمی‌گیرم.
ماه می‌گوید که ای پیلان روید
چشمه آن ماست زین یکسو شوید
هوش مصنوعی: ماه می‌گوید که ای فیل‌ها، به سمت چشمه‌ای که منبع ماست است بروید و از این سمت دور شوید.
ورنه منتان کور گردانم ستم
گفتم از گردن برون انداختم
هوش مصنوعی: اگر شما را در طلب خودم نادیده بگیرم، دیگر از خودم رد می‌شوم و به همه زحمات و سختی‌ها پایان می‌دهم.
ترک این چشمه بگویید و روید
تا ز زخم تیغ مه ایمن شوید
هوش مصنوعی: بهتر است از این چشمه دور شوید و برگردید، تا از آسیب تیغ ماه در امان بمانید.
نک نشان آنست کاندر چشمه ماه
مضطرب گردد ز پیل آب‌خواه
هوش مصنوعی: اشاره به این دارد که اگر در دل ماه چشمه‌ای وجود داشته باشد، آن چشمه به قدری زیبا و پرتوان است که حتا فیل را هم به شدت به هیجان می‌آورد و به سمت آب می‌کشاند. در واقع، زیبایی و جذابیت یک چیز می‌تواند حتی موجودات بزرگ و قوی را تحت تأثیر قرار دهد و به حرکت وادارد.
آن فلان شب حاضر آ ای شاه‌پیل
تا درون چشمه یابی زین دلیل
هوش مصنوعی: ای شاه‌پیل، آن شب در کنار تو حاضر شدم تا به عمق چشمه برسم، چون به این دلیل آمده‌ام.
چونک هفت و هشت از مه بگذرید
شاه‌پیل آمد ز چشمه می‌چرید
هوش مصنوعی: وقتی که ماه در روزهای هفتم و هشتم به پایان می‌رسد، شاه‌پیل (نوعی پرنده) از چشمه‌ای آب می‌نوشد.
چونک زد خرطوم پیل آن شب درآب
مضطرب شد آب ومه کرد اضطراب
هوش مصنوعی: زمانی که فیل با خرطومش به آب زد، آب به شدت به هم ریخت و دچار اضطراب شد.
پیل باور کرد از وی آن خطاب
چون درون چشمه مه کرد اضطراب
هوش مصنوعی: فیل تصور کرد که آن حرف از اوست، چون درون چشمه، تصویرش را با ناامیدی دید.
مانه زان پیلان گولیم ای گروه
که اضطراب ماه آردمان شکوه
هوش مصنوعی: ای گروه، از آن فیل‌های نیرومند دوری کنید؛ زیرا آشفتگی ماه، برای ما سبب ناخوشی و نگرانی می‌شود.
انبیا گفتند آوه پند جان
سخت‌تر کرد ای سفیهان بندتان
هوش مصنوعی: پیامبران گفتند که ای نادانان، پندهایتان را نادیده گرفتید و خود را سخت‌تر در بند مشکلات انداختید.

حاشیه ها

1389/08/25 21:10
حجت

تا ز زخم تیغ مه ایمن شوید... به جای امن
---
پاسخ: با تشکر، مطابق نظر شما و مقابله با نسخهٔ چاپی «آمن» با «ایمن» جایگزین شد.

1399/11/14 08:02
معین

«ماه می‌گوید که ای پیلان روید***چشمه آن ماست زین یکسو شوید»
ماه به فیلها پیغام داده که (از روی چشمه) بروید؛ این چشمه مال من است، به یک سمت و سویی (دیگر) بروید.
«ورنه منتان کور گردانم ستم***گفتم از گردن برون انداختم»
و گر نرفتید، من شما را کور می کنم، از روی ستم. بهتون این نکته رو گوشزد کردم و مسئولیتش گردن خودتونه و مسئولیتی بر عهده من نیست.