گنجور

بخش ۱۲۲ - معجزه خواستن قوم از پیغامبران

قوم گفتند ای گروه مدعی
کو گواه علم طب و نافعی
چون شما بسته همین خواب و خورید
همچو ما باشید در ده می‌چرید
چون شما در دام این آب و گلید
کی شما صیاد سیمرغ دلید
حب جاه و سروری دارد بر آن
که شمارد خویش از پیغامبران
ما نخواهیم این چنین لاف و دروغ
کردن اندر گوش و افتادن بدوغ
انبیا گفتند کین زان علتست
مایهٔ کوری حجاب ریتست
دعوی ما را شنیدیت و شما
می‌نبینید این گهر در دست ما
امتحانست این گهر مر خلق را
ماش گردانیم گرد چشمها
هر که گوید کو گوا گفتش گواست
کو نمی‌بیند گهر حبس عماست
آفتابی در سخن آمد که خیز
که بر آمد روز بر جه کم ستیز
تو بگویی آفتابا کو گواه
گویدت ای کور از حق دیده خواه
روز روشن هر که او جوید چراغ
عین جستن کوریش دارد بلاغ
ور نمی‌بینی گمانی برده‌ای
که صباحست و تو اندر پرده‌ای
کوری خود را مکن زین گفت فاش
خامش و در انتظار فضل باش
در میان روز گفتن روز کو
خویش رسوا کردنست ای روزجو
صبر و خاموشی جذوب رحمتست
وین نشان جستن نشان علتست
انصتوا بپذیر تا بر جان تو
آید از جانان جزای انصتوا
گر نخواهی نکس پیش این طبیب
بر زمین زن زر و سر را ای لبیب
گفت افزون را تو بفروش و بخر
بذل جان و بذل جاه و بذل زر
تا ثنای تو بگوید فضل هو
که حسد آرد فلک بر جاه تو
چون طبیبان را نگه دارید دل
خود ببینید و شوید ازخود خجل
دفع این کوری بدست خلق نیست
لیک اکرام طبیبان از هدیست
این طبیبان را به جان بنده شوید
تا به مشک و عنبر آکنده شوید

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوم گفتند ای گروه مدعی
کو گواه علم طب و نافعی
هوش مصنوعی: جمعیت گفتند: ای کسانی که ادعا می‌کنید، شاهدی بر علم درمان و مفید بودن آن کجاست؟
چون شما بسته همین خواب و خورید
همچو ما باشید در ده می‌چرید
هوش مصنوعی: اگر شما هم مانند ما به خواب و خوراک مشغول باشید، در دهر و دنیا همانند ما سرگردان خواهید بود.
چون شما در دام این آب و گلید
کی شما صیاد سیمرغ دلید
هوش مصنوعی: شما در این دنیا گرفتار ظواهر مادی هستید و نمی‌توانید به معنای عمیق‌تری دست پیدا کنید.
حب جاه و سروری دارد بر آن
که شمارد خویش از پیغامبران
هوش مصنوعی: عشق به مقام و قدرت، تأثیر خاصی بر کسانی دارد که خود را در صف پیامبران قرار می‌دهند.
ما نخواهیم این چنین لاف و دروغ
کردن اندر گوش و افتادن بدوغ
هوش مصنوعی: ما نمی‌خواهیم به این صورت دروغ بگوییم و افسانه بسازیم و به دیگران ناپسند گوشزد کنیم.
انبیا گفتند کین زان علتست
مایهٔ کوری حجاب ریتست
هوش مصنوعی: پیامبران گفتند که این، به خاطر دلیلی است؛ اینکه منبع کوری، پرده‌پوشی است که از دنیا به وجود می‌آید.
دعوی ما را شنیدیت و شما
می‌نبینید این گهر در دست ما
هوش مصنوعی: شما ادعای ما را شنیده‌اید اما این گوهر را که در دست ماست نمی‌بینید.
امتحانست این گهر مر خلق را
ماش گردانیم گرد چشمها
هوش مصنوعی: این جواهر، آزمونی از مخلوق است که ما آن را مانند گردی در دور چشم‌هایمان به نمایش می‌گذاریم.
هر که گوید کو گوا گفتش گواست
کو نمی‌بیند گهر حبس عماست
هوش مصنوعی: هر کسی که بگوید کجا نشانه‌ای وجود دارد، به او می‌گویند خودش نمی‌بیند، چون در واقع در تاریکی و نادانی به سر می‌برد و نمی‌تواند حقیقت را درک کند.
آفتابی در سخن آمد که خیز
که بر آمد روز بر جه کم ستیز
هوش مصنوعی: آفتابی در کلام ظاهر شد و گفت: برخیز، زیرا روز فرا رسیده و برای کمتر از جنگیدن، وقت است.
تو بگویی آفتابا کو گواه
گویدت ای کور از حق دیده خواه
هوش مصنوعی: تو به من بگو که آفتاب کجاست، تا من بگویم که ای کور، از حق بینا شو.
روز روشن هر که او جوید چراغ
عین جستن کوریش دارد بلاغ
هوش مصنوعی: هر کسی که در روز روشن به دنبال چراغ است، در حقیقت نشان‌دهنده‌ی نادانی اوست و مثل کسی است که در تاریکی به جستجوی نور می‌پردازد.
ور نمی‌بینی گمانی برده‌ای
که صباحست و تو اندر پرده‌ای
هوش مصنوعی: اگر نمی‌بینی، این احتمال را در نظر داشته باش که صبح شده و تو هنوز در خواب و بی‌خبر هستی.
کوری خود را مکن زین گفت فاش
خامش و در انتظار فضل باش
هوش مصنوعی: خودت را نسبت به این موضوع نادیده نگیر و به راحتی سکوت نکن، بلکه به انتظار نعمت‌ها و خوبی‌ها باش.
در میان روز گفتن روز کو
خویش رسوا کردنست ای روزجو
هوش مصنوعی: در طول روز، اگر کسی بگوید امروز کجاست، باعث رسوایی خود را به بار می‌آورد، ای کسی که به دنبال روز هستی.
صبر و خاموشی جذوب رحمتست
وین نشان جستن نشان علتست
هوش مصنوعی: صبر و سکوت موجب جذب رحمت الهی می‌شود، اما در جستجوی نشانه‌ها، دلیل و علت‌ها نهفته است.
انصتوا بپذیر تا بر جان تو
آید از جانان جزای انصتوا
هوش مصنوعی: خاموش باش و گوش بسپار، چون از معشوق جزای سکوت تو به جانت می‌رسد.
گر نخواهی نکس پیش این طبیب
بر زمین زن زر و سر را ای لبیب
هوش مصنوعی: اگر نمی‌خواهی نزد این پزشک بیایی، پس زر و سر خود را بر زمین بیفکن، ای دوست.
گفت افزون را تو بفروش و بخر
بذل جان و بذل جاه و بذل زر
هوش مصنوعی: بفروش هر آنچه که زیاد است و بخر چیزهایی که ارزشمندند؛ جان و مقام و财富 خود را به راحتی بده.
تا ثنای تو بگوید فضل هو
که حسد آرد فلک بر جاه تو
هوش مصنوعی: هرگاه زیبایی‌ها و ویژگی‌های تو ستایش شوند، آنگاه حسادت آسمان‌ها هم به مقام و جایگاه تو می‌رسد.
چون طبیبان را نگه دارید دل
خود ببینید و شوید ازخود خجل
هوش مصنوعی: وقتی با پزشکان و درمانگران روبه‌رو می‌شوید، باید به دل خود نگاه کنید و احساس شرم را از خود دور کنید.
دفع این کوری بدست خلق نیست
لیک اکرام طبیبان از هدیست
هوش مصنوعی: این نابسامانی و عدم بینایی را نمی‌توان به دست مردم عادی رفع کرد، بلکه احترام و توجه به پزشکان و شفاگران، به ویژه در راهنمایی و کمک به درمان، حیاتی است.
این طبیبان را به جان بنده شوید
تا به مشک و عنبر آکنده شوید
هوش مصنوعی: این پزشکان را بر من مسلط کنید تا با عطر خوش مشک و عنبر پر شوند.

حاشیه ها

1397/09/19 20:12
محمدعلی رضائی

صبر و خاموشی جذوب رحمت است گر ندانی و نپذیری دلیلش علت است
اگر این معنا که صبر و خاموشی جذوب رحمت الهی است را قبول نداشته باشی و نپذیری ، دلیلش بیماری توست زیرا فقط کسی که با صبر و خاموشی رحمت الهی را در خود احساس کرده این مطلب را قبول دارد و کسی که نمی پذیرد هیچگاه این را تجربه نکرده و کسانی که این مهم را تجربه نکرده اند بیمار معنوی اند

1400/04/10 03:07
کوروش

گر نخواهی نکس پیش این طبیب

بر زمین زن زر و سر را ای لبیب

گفت افزون را تو بفروش و بخر

بذل جان و بذل جاه و بذل زر

 

این دوتا بیت رو کسی میتونه تفسیر کنه ؟؟؟

1400/04/10 10:07
nabavar

گرامی کورش

گر نخواهی نکس پیش این طبیب

بر زمین زن زر و سر را ای لبیب

گفت افزون را تو بفروش و بخر

بذل جان و بذل جاه و بذل زر

تا ثنای تو بگوید فضل هو

که حسد آرد فلک بر جاه تو

گویا چنین باشد:اگر میخواهی شرمنده نباشی از مال و کبر و غرور بگذر، و چون گذشتی، هم جان و مقام و ثروت فراهم کرده ای و هم رضای خدا را،  به جایگاهی خواهی رسید که گردون به حال تو غبطه خواهد خورد.

1400/04/12 09:07
کوروش

خیلی ممنون

1401/04/19 04:07
کوروش

گر نخواهی نکس پیش این طبیب

بر زمین زن زر و سر را ای لبیب

 

 

نکس یعنی چی

در ضمن معنی این بیت چی میشه

1402/01/18 12:04
شاهرخ کاطمی

نکس عودبیماری را گویند

یعنی همانیدگی ووابستگیت 

را بده بره این علت یا بیماری

عود نکنه پبش این طبیب یا

خداوند ولبیب هم ای دانا

ای خرد مند