برگردان به زبان ساده
سیزده پیغامبر آنجا آمدند
گمرهان را جمله رهبر میشدند
هوش مصنوعی: سیزده پیامبر در آنجا آمدند و کسانی که گمراه بودند را رهبری کردند و به سوی راه درست هدایت کردند.
که هله نعمت فزون شد شکر کو
مرکب شکر ار بخسپد حرکوا
هوش مصنوعی: ببین، وقتی که نعمتها زیادتر میشوند، باید شکرگزاری بیشتری کرد؛ چون اگر نمیدانی چگونه سپاسگزاری کنی، ممکن است از دستت برود.
شکر منعم واجب آید در خرد
ورنه بگشاید در خشم ابد
هوش مصنوعی: تشکر از نعمتها و بخششهای خداوند، برای انسان ضرورت دارد؛ زیرا اگر انسان قدردان نباشد، ممکن است درهای رحمت الهی به روی او بسته شود و در نتیجه، عذاب و خشم ابدی را تجربه کند.
هین کرم بینید وین خود کس کند
کز چنین نعمت به شکری بس کند
هوش مصنوعی: ببینید چقدر لطف و بخشش وجود دارد و کسی که از این نعمتها بهرهمند شود، تنها با چند بار شکرگزاری نمیتواند حق این همه احسان را ادا کند.
سر ببخشد شکر خواهد سجدهای
پا ببخشد شکر خواهد قعدهای
هوش مصنوعی: اگر سر را فدای کسی کنی، شکرگزاری آن در سجده کردن است و اگر پا را فدای او کنی، شکرگزاریاش در نشستن و آرامش یافتن خواهد بود.
قوم گفته شکر ما را برد غول
ما شدیم از شکر و از نعمت ملول
هوش مصنوعی: مردم گفتند که شکر و نعمت ما را گرفتهاند، اما ما از این نعمتها خسته و بیرمق شدهایم.
ما چنان پژمرده گشتیم ازعطا
که نه طاعتمان خوش آید نه خطا
هوش مصنوعی: ما آنقدر از بخشش و فراوانی نعمتها ناامید و پژمرده شدهایم که نه انجام کارهای نیک برایمان لذتی دارد و نه خطا و گناه برایمان جایز است.
ما نمیخواهیم نعمتها و باغ
ما نمیخواهیم اسباب و فراغ
هوش مصنوعی: ما خواستار نعمتها و باغهای دنیا نیستیم و همچنین از وسایل و آسایش زندگی چیزی نمیخواهیم.
انبیا گفتند در دل علتیست
که از آن در حقشناسی آفتیست
هوش مصنوعی: پیامبران بیان کردند که در دل انسان دلیلی وجود دارد که موجب میشود هنگام حقشناسی دچار مشکل و کاستی شود.
نعمت از وی جملگی علت شود
طعمه در بیمار کی قوت شود
هوش مصنوعی: نعمت از سوی اوست و همه چیز به او وابسته است. آیا در دل بیمار گرسنه میتواند قوت و نیرو پیدا شود؟
چند خوش پیش تو آمد ای مصر
جمله ناخوش گشت و صاف او کدر
هوش مصنوعی: چند بار که به تو نزدیک شدم، ای مصر، همه چیز ناخوشایند و تیره و تار شد.
تو عدو این خوشیها آمدی
گشت ناخوش هر چه بر وی کف زدی
هوش مصنوعی: تو که دشمن این خوشیها هستی، هر چه بر سرش بزنی، خوشحالیاش از بین میرود.
هر که اوشد آشنا و یار تو
شد حقیر و خوار در دیدار تو
هوش مصنوعی: هر کسی که به تو نزدیک و دوست و یار شود، در نگاه تو بیمقدار و نزول پیدا میکند.
هر که او بیگانه باشد با تو هم
پیش تو او بس مهاست و محترم
هوش مصنوعی: هر کسی که با تو بیگانه باشد، در حضور تو بسیار بزرگ و محترم به نظر میرسد.
این هم از تاثیر آن بیماریست
زهر او در جمله جفتان ساریست
هوش مصنوعی: این هم به خاطر تأثیر آن بیماری است که زهر آن در تمام جفتها پخش شده است.
دفع آن علت بباید کرد زود
که شکر با آن حدث خواهد نمود
هوش مصنوعی: باید هر چه سریعتر آن علت را برطرف کنیم، زیرا این باعث میشود که شیرینیاش به زودی خراب شود.
هر خوشی کاید به تو ناخوش شود
آب حیوان گر رسد آتش شود
هوش مصنوعی: هر شادی که به تو برسد، اگر آب حیات به آن بیفزاید، تبدیل به آتش میشود.
کیمیای مرگ و جسکست آن صفت
مرگ گردد زان حیاتت عاقبت
هوش مصنوعی: اگرچه زندگی تو حیات را به همراه دارد، اما در نهایت باید با مرگ روبهرو شوی و این فرایند، همانند جستجوی گنجی نادر است که به آن دست پیدا میکنی؛ زیرا مرگ بخشی از چرخه وجود توست و در نهایت به سرنوشت خود میرسد.
بس غدایی که ز وی دل زنده شد
چون بیامد در تن تو گنده شد
هوش مصنوعی: بسیار غذایی که جان را زنده میکند، اما وقتی در بدن تو قرار میگیرد، بیارزش و بیمزه میشود.
بس عزیزی که بناز اشکار شد
چون شکارت شد بر تو خوار شد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شخصی که بسیار عزیز و محترم بوده، وقتی خود را به نمایش گذاشته و به دیگران معرفی کرده است، ممکن است دچار افت و ذلت شود. در واقع، گاهی اوقات خودنمایی باعث کاهش ارزش و مقام فرد میشود و او را در چشم دیگران کوچک میکند.
آشنایی عقل با عقل از صفا
چون شود هر دم فزون باشد ولا
هوش مصنوعی: هنگامی که عقل با عقل دیگر آشنا میشود و این آشنایی از صفای درونی سرچشمه میگیرد، هر لحظه بیشتر و بیشتر خواهد شد و پیوسته اوضاع و احوال را بهبود میبخشد.
آشنایی نفس با هر نفس پست
تو یقین میدان که دم دم کمترست
هوش مصنوعی: هر بار که نفس میکشی، باید بدانی که هر لحظه به سوی پایان نزدیکتر میشوی.
زانک نفسش گرد علت میتند
معرفت را زود فاسد میکند
هوش مصنوعی: زیرا نفس او به دنبال علتهاست و این موضوع باعث میشود که شناخت و آگاهی او به سرعت دچار فساد و خرابی شود.
گر نخواهی دوست را فردا نفیر
دوستی با عاقل و با عقل گیر
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهی که دوستت را فردا در افسوس و غم ببینی، باید به عقل و حکمت خود در دوستی و روابط توجه کنی و از آن بهرهگیری.
از سموم نفس چون با علتی
هر چه گیری تو مرض را آلتی
هوش مصنوعی: وقتی نفس و روح آدمی تحت تأثیر سموم و مشکلات قرار میگیرد، هرچه بتوانی انجام دهی، آن بیماری به نوعی به وجود خواهد آمد.
گر بگیری گوهری سنگی شود
ور بگیری مهر دل جنگی شود
هوش مصنوعی: اگر جواهری را بگیری، سنگی خواهد شد و اگر مهر و محبت دل را بگیری، به جنگی تبدیل خواهد شد. این بیان نشاندهنده تأثیر محبت و ارزشها بر زندگی است.
ور بگیری نکتهٔ بکری لطیف
بعد درکت گشت بیذوق و کثیف
هوش مصنوعی: اگر نکتهٔ خوب و جدیدی را درک کنی، اما بعد از آن به دلایل بیحوصلگی و ناپختگی، آن را به طرز زشتی فهمیده و بیان کنی، ارزش آن نکته از بین میرود.
که من این را بس شنیدم کهنه شد
چیز دیگر گو به جز آن ای عضد
هوش مصنوعی: من این را به قدری شنیدهام که قدیمی شده و چیز دیگری بگو، به جز این، ای عضد.
چیز دیگر تازه و نو گفته گیر
باز فردا زان شوی سیر و نفیر
هوش مصنوعی: چیز تازه و جدیدی را بپذیر، چون فردا احساس خستگی و ناراحتی خواهی کرد.
دفع علت کن چو علت خو شود
هرحدیثی کهنه پیشت نو شود
هوش مصنوعی: اگر علت مشکل را برطرف کنی، وقتی علت رفع شد، هر داستان و موضوعی که قبلاً تکراری و قدیمی به نظر میرسید، برای تو تازه و جدید خواهد شد.
تا که از کهنه برآرد برگ نو
بشکفاند کهنه صد خوشه ز گو
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی که از چیزهای قدیمی و کهنه، قابلیتهای جدید و نو به وجود آید، میتوان آن را به عنوان یک نشانه از پرباری و باروری در نظر گرفت. به عبارت دیگر، از دل تجربهها و گذشتههای کهنه، ممکن است چیزهای جدید و زیبایی زاییده شود.
ما طبیبانیم شاگردان حق
بحر قلزم دید ما را فانفلق
هوش مصنوعی: ما پزشکانی هستیم که به علم الهی و حقیقت آشنا هستیم، همچون دریایی عمیق که نگاه ما به آن، به روشنایی و آگاهی میانجامد.
آن طبیبان طبیعت دیگرند
که به دل از راه نبضی بنگرند
هوش مصنوعی: آن پزشکان طبیعت کسانی هستند که به جای معاینه فیزیکی، با توجه به احساسات و حال درونی افراد، وضعیت آنها را تشخیص میدهند.
ما به دل بی واسطه خوش بنگریم
کز فراست ما به عالی منظریم
هوش مصنوعی: ما به دل و احساسات خود به طور مستقیم نگاه میکنیم، زیرا از درک و عقلم به زیباییهای بلند و والایی دست مییابیم.
آن طبیبان غذااند و ثمار
جان حیوانی بدیشان استوار
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که پزشکان و طبیبان مشابه غذایی برای جان و روح انسان هستند و وجود انسان به آنها وابسته است.
ما طبیبان فعالیم و مقال
ملهم ما پرتو نور جلال
هوش مصنوعی: ما پزشکان پرکار و با انگیزهای هستیم و سخنان ما از الهام و نور عظمت پر شده است.
کین چنین فعلی ترا نافع بود
و آنچنان فعلی ز ره قاطع بود
هوش مصنوعی: این عمل برای تو مفید بود و آن عمل دیگر، مسیر را قطع کرد.
اینچنین قولی ترا پیش آورد
و آنچنان قولی ترا نیش آورد
هوش مصنوعی: این گونه وعدههایی تو را به جلو میبرند و وعدههای دیگری میتوانند به تو آسیب برسانند.
آن طبیبان را بود بولی دلیل
وین دلیل ما بود وحی جلیل
هوش مصنوعی: طبیبان برای تشخیص بیماریها از نشانهها و علائم مشخصی استفاده میکنند، ولی دلیل ما برای شناخت حقیقت و درک عمیق، وحی الهی و پیامهای بزرگ و شگرف است.
دستمزدی می نخواهیم از کسی
دستمزد ما رسد از حق بسی
هوش مصنوعی: ما از هیچکس طلب پول و پاداش نداریم، چرا که پاداش واقعی ما از سوی حق و از سرچشمهی الهی به ما میرسد.
هین صلا بیماری ناسور را
داروی ما یک بیک رنجور را
هوش مصنوعی: بشنو که بیماری سخت و کشنده، ما درمانی داریم برای یک انسان دردمند.