بخش ۱۱۵ - قصاص فرمودن داود علیه السلام خونی را بعد از الزام حجت برو
هم بدان تیغش بفرمود او قصاص
کی کند مکرش ز علم حق خلاص؟
حلم حق گرچه مواساها کند
لیک چون از حد بشد پیدا کند
خون نخسپد درفتد در هر دلی
میل جست و جوی و کشف مشکلی
اقتضای داوری رب دین
سَر بر آرد از ضمیر آن و این
کان فلان چون شد چه شد حالش چه گشت
همچنانک جوشد از گلزار کشت
جوشش خون باشد آن وا جستها
خارش دلها و بحث و ماجرا
چونک پیداگشت سِر کار او
معجزه داود شد فاش و دوتو
خلق جمله سر برهنه آمدند
سر به سجده بر زمینها میزدند
ما همه کوران اصلی بودهایم
از تو ما صد گون عجایب دیدهایم
سنگ با تو در سخن آمد شهیر
کز برای غزو طالوتم بگیر
تو به سه سنگ و فلاخن آمدی
صد هزاران مرد را بر هم زدی
سنگهایت صدهزاران پاره شد
هر یکی هر خصم را خونخواره شد
آهن اندر دست تو چون موم شد
چون زرهسازی تورا معلوم شد
کوهها با تو رسایل شد شکور
با تو میخوانند چون مقری زبور
صد هزاران چشم دل بگشاده شد
از دم تو غیب را آماده شد
و آن قویتر زان همه کین دایمست
زندگی بخشی که سرمد قایمست
جان جملهٔ معجزات اینست خود
کو ببخشد مرده را جان ابد
کشته شد ظالم جهانی زنده شد
هر یکی از نو خدا را بنده شد
بخش ۱۱۴ - برون رفتن به سوی آن درخت: چون برون رفتند سوی آن درختبخش ۱۱۶ - بیان آنک نفس آدمی بجای آن خونیست کی مدعی گاو گشته بود و آن گاو کشنده عقلست و داود حقست یا شیخ کی نایب حق است کی بقوت و یاری او تواند ظالم را کشتن و توانگر شدن به روزی بیکسب و بیحساب: نفسِ خود را کُش جهان را زنده کُن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هم بدان تیغش بفرمود او قصاص
کی کند مکرش ز علم حق خلاص؟
هوش مصنوعی: او با همان تیغی که به دستش داده است، دستور میدهد که قصاص کند. پس چه کسی میتواند مکر و فریب او را با علم و حقیقت از بین ببرد؟
حلم حق گرچه مواساها کند
لیک چون از حد بشد پیدا کند
هوش مصنوعی: صبر و بردباری حق، حتی اگر کمک و همدردی کند، اما زمانی که از حد خود فراتر رود، خود را نشان میدهد.
خون نخسپد درفتد در هر دلی
میل جست و جوی و کشف مشکلی
هوش مصنوعی: عشق و علاقه در دلها به وجود میآید و همواره انسانها به دنبال حل مشکلات و کشف حقیقتهای زندگی هستند.
اقتضای داوری رب دین
سَر بر آرد از ضمیر آن و این
هوش مصنوعی: قضاوت الهی باعث میشود که حقیقت از درون انسانها آشکار شود و در نهایت سرنوشت آنها مشخص گردد.
کان فلان چون شد چه شد حالش چه گشت
همچنانک جوشد از گلزار کشت
هوش مصنوعی: شخص مورد نظر وقتی به وضعیتی رسید، حالش چه تغییراتی کرد، همانطور که از زمینهای کشاورزی، آب به جوش و خروش میآید و جاری میشود.
جوشش خون باشد آن وا جستها
خارش دلها و بحث و ماجرا
هوش مصنوعی: خونی که به جوش آمده نشانهای از عواطف و احساسات شدید است و این احساسات باعث میشود که دلها به تپش بیفتند و بحث و گفتگوهای زیادی به وجود آید.
چونک پیداگشت سِر کار او
معجزه داود شد فاش و دوتو
هوش مصنوعی: زمانی که راز کار او آشکار شد، معجزه داود به وضوح نمایان گشت و دو چیز با هم مشخص شد.
خلق جمله سر برهنه آمدند
سر به سجده بر زمینها میزدند
هوش مصنوعی: مردم به طور کامل و بدون زینت آمده بودند و سرهایشان را به نشانه عبادت بر زمین گذاشته بودند.
ما همه کوران اصلی بودهایم
از تو ما صد گون عجایب دیدهایم
هوش مصنوعی: ما همه از تو دریافتهای نادر و شگفتانگیز زیادی داشتهایم، در حالی که در حقیقت خودمان بیخبر بودهایم.
سنگ با تو در سخن آمد شهیر
کز برای غزو طالوتم بگیر
هوش مصنوعی: سنگ به تو گفت که تو معروف هستی و به خاطر جنگ با طلا، به من حمله کن.
تو به سه سنگ و فلاخن آمدی
صد هزاران مرد را بر هم زدی
هوش مصنوعی: تو با یک فلاخن و سه سنگ به میدان آمدهای و توانستهای صدها هزار نفر را شکست دهی.
سنگهایت صدهزاران پاره شد
هر یکی هر خصم را خونخواره شد
هوش مصنوعی: سنگهای تو که صدهزار تکه شدند، هر کدام از آنها دشمنان را تشنهی خون کردند.
آهن اندر دست تو چون موم شد
چون زرهسازی تورا معلوم شد
هوش مصنوعی: آهن در دستان تو مانند موم نرم و قابل شکلگیری است، چون مهارت و هنر زرهسازی تو را نشان میدهد.
کوهها با تو رسایل شد شکور
با تو میخوانند چون مقری زبور
هوش مصنوعی: کوهها به وجود تو شاداب و سرزنده شدهاند و همچون ندای دلنشین، آواهایی زیبا را با تو میسرایند.
صد هزاران چشم دل بگشاده شد
از دم تو غیب را آماده شد
هوش مصنوعی: صدها هزار چشم دل از لطافت وجود تو روشن و بیدار شدهاند و جهانی ناپیدا به واسطه تو آماده ظهور و ظهورات شده است.
و آن قویتر زان همه کین دایمست
زندگی بخشی که سرمد قایمست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که قدرت واقعی در زندگی بخشیدن و ادامه دادن زندگی نهفته است. چیزی که پایدار و همیشگی است، همانند یک منبع قوی که همواره به انسان زندگی میدهد.
جان جملهٔ معجزات اینست خود
کو ببخشد مرده را جان ابد
هوش مصنوعی: این ابیات به این معناست که تمام معجزات به قدرت احیا و بخشش جان به موجودات مربوط میشود؛ همانطور که میتواند انسانی مرده را به حیات جاویدان بازگرداند.
کشته شد ظالم جهانی زنده شد
هر یکی از نو خدا را بنده شد
هوش مصنوعی: ظالم در جهان نابود شد و هر یک از انسانها دوباره به زندگی برگشتند و خدا را بندگی کردند.
حاشیه ها
1402/12/18 05:03
کوروش
کوهها با تو رسایل شد شکور
با تو میخوانند چون مقری زبور
یعنی چه