بخش ۱۱۴ - برون رفتن به سوی آن درخت
چون برون رفتند سوی آن درخت
گفت دستش را سپس بندید سخت
تا گناه و جرم او پیدا کنم
تا لوای عدل بر صحرا زنم
گفت ای سگ جد او را کشتهای
تو غلامی خواجه زین رو گشتهای
خواجه را کشتی و بردی مال او
کرد یزدان آشکارا حال او
آن زنت او را کنیزک بوده است
با همین خواجه جفا بنموده است
هر چه زو زایید ماده یا که نر
ملک وارث باشد آنها سر بهسر
تو غلامی کسب و کارت ملک اوست
شرع جستی شرع بستان رو نکوست
خواجه را کشتی باستم زار زار
هم برینجا خواجه گویان زینهار
کارد از اشتاب کردی زیر خاک
از خیالی که بدیدی سهمناک
نک سرش با کارد در زیر زمین
باز کاوید این زمین را همچنین
نام این سگ هم نبشته کارد بر
کرد با خواجه چنین مکر و ضرر
همچنان کردند چون بشکافتند
در زمین آن کارد و سر را یافتند
ولوله در خلق افتاد آن زمان
هر یکی زنار ببرید از میان
بعد از آن گفتش بیا ای دادخواه
داد خود بستان بدان روی سیاه
بخش ۱۱۳ - گواهی دادن دست و پا و زبان بر سر ظالم هم در دنیا: پس همینجا دست و پایت در گزندبخش ۱۱۵ - قصاص فرمودن داود علیه السلام خونی را بعد از الزام حجت برو: هم بدان تیغش بفرمود او قصاص
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون برون رفتند سوی آن درخت
گفت دستش را سپس بندید سخت
هوش مصنوعی: وقتی به سمت آن درخت رفتند، دستش را محکم بستند.
تا گناه و جرم او پیدا کنم
تا لوای عدل بر صحرا زنم
هوش مصنوعی: میخواهم گناه و عیب او را آشکار کنم تا بتوانم پیام عدالت را در دنیا مطرح کنم.
گفت ای سگ جد او را کشتهای
تو غلامی خواجه زین رو گشتهای
هوش مصنوعی: گفت ای سگ، تو جد او را کشتهای و به همین دلیل حالا تو غلام خواجه شدهای.
خواجه را کشتی و بردی مال او
کرد یزدان آشکارا حال او
هوش مصنوعی: خداوند حال خواجه را آشکارا میسازد، در حالی که او را کشته و اموالش را بردهاند.
آن زنت او را کنیزک بوده است
با همین خواجه جفا بنموده است
هوش مصنوعی: زن تو، کنیزکی بوده که با این خواجه، به او بیاحترامی کرده است.
هر چه زو زایید ماده یا که نر
ملک وارث باشد آنها سر بهسر
هوش مصنوعی: هر چه از او متولد شود، چه ماده و چه نر، همه بهعنوان وارث ملک به شمار میروند.
تو غلامی کسب و کارت ملک اوست
شرع جستی شرع بستان رو نکوست
هوش مصنوعی: تو در زندگی به خدمت دیگران مشغولی و کار تو مرتبط با آنهاست. اگر به دنبال راه درست و اصول اخلاقی هستی، این را پیدا کن و درک کن که این هدف خوبی است.
خواجه را کشتی باستم زار زار
هم برینجا خواجه گویان زینهار
هوش مصنوعی: آقای نازنین با صدای بلند در حال ناله و فریاد است و در اینجا دیگران هم به او میگویند که مراقب باشد.
کارد از اشتاب کردی زیر خاک
از خیالی که بدیدی سهمناک
هوش مصنوعی: تو به خاطر خیالی که ترسناک بود و تو را به اشتباه انداخت، زیر خاک پنهان شدی.
نک سرش با کارد در زیر زمین
باز کاوید این زمین را همچنین
هوش مصنوعی: سر او را با کارد در زیر زمین جستجو کن و همانطور که این زمین را میکاوی.
نام این سگ هم نبشته کارد بر
کرد با خواجه چنین مکر و ضرر
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی اشاره به خیانت و فریبکاری دارد. به نظر میرسد که کسی به خاطر منافع شخصی یا نقشهای، به دیگری لطمه میزند و او را فریب میدهد. به عبارت دیگر، این موضوع به رفتار ناپسند و توطئهآمیز اشاره دارد که ممکن است بین افراد در اجتماع یا در روابط شخصی اتفاق بیفتد.
همچنان کردند چون بشکافتند
در زمین آن کارد و سر را یافتند
هوش مصنوعی: آنها به کار خود ادامه دادند تا اینکه در زمین را شکافند و چاقو و سر را پیدا کردند.
ولوله در خلق افتاد آن زمان
هر یکی زنار ببرید از میان
هوش مصنوعی: در آن زمان، شلوغی و هیاهو در میان مردم بهوجود آمد و هر شخصی از گردنبند خود فاصله گرفت.
بعد از آن گفتش بیا ای دادخواه
داد خود بستان بدان روی سیاه
هوش مصنوعی: سپس او به من گفت: ای کسی که به دنبال حق و داد هستی، بیایید و حق خود را بگیرید، به همین خاطر که چهرهاش تیره و سیاه است.