بخش ۱۰۶ - شنیدن داود علیه السلام سخن هر دو خصم وسال کردن از مدعی علیه
چونک داود نبی آمد برون
گفت هین چونست این احوال چون
مدعی گفت ای نبی الله داد
گاو من در خانه او در فتاد
کشت گاوم را بپرسش که چرا
گاو من کشت او بیان کن ماجرا
گفت داودش بگو ای بوالکرم
چون تلف کردی تو ملک محترم
هین پراکنده مگو حجت بیار
تا به یک سو گردد این دعوی و کار
گفت ای داود بودم هفت سال
روز و شب اندر دعا و در سؤال
این همیجستم ز یزدان کای خدا
روزیی خواهم حلال و بی عنا
مرد و زن بر ناله من واقفاند
کودکان این ماجرا را واصفاند
تو بپرس از هر که خواهی این خبر
تا بگوید بی شکنجه بی ضرر
هم هویدا پرس و هم پنهان ز خلق
که چه میگفت این گدای ژندهدلق
بعد این جمله دعا و این فغان
گاوی اندر خانه دیدم ناگهان
چشم من تاریک شد نه بهر لوت
شادی آن که قبول آمد قنوت
کشتم آن را تا دهم در شکر آن
که دعای من شنود آن غیبدان
بخش ۱۰۵ - رفتن هر دو خصم نزد داود علیه السلام: میکشیدش تا به داود نبیبخش ۱۰۷ - حکم کردن داود علیه السلام برکشندهٔ گاو: گفت داود این سخنها را بشو
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چونک داود نبی آمد برون
گفت هین چونست این احوال چون
هوش مصنوعی: وقتی داوود نبی بیرون آمد، گفت: «این وضعیت چیست و چه خبر است؟»
مدعی گفت ای نبی الله داد
گاو من در خانه او در فتاد
هوش مصنوعی: مدعی گفت: ای فرستاده خدا! گاوم در خانه او افتاده و از من کمک خواسته است.
کشت گاوم را بپرسش که چرا
گاو من کشت او بیان کن ماجرا
هوش مصنوعی: از گاو بپرس که چرا کشتن او برای گاو من اتفاق افتاده و ماجرا را توضیح بده.
گفت داودش بگو ای بوالکرم
چون تلف کردی تو ملک محترم
هوش مصنوعی: داود به او میگوید: ای بوالکرم، چرا مملکت محترم را خراب کردی؟
هین پراکنده مگو حجت بیار
تا به یک سو گردد این دعوی و کار
هوش مصنوعی: شتاب نکن و بیدلیل صحبت نکن، دلیل و برهان بیاور تا بتوانیم این بحث و اختلاف را سامان دهیم و به یک نتیجه مشخص برسیم.
گفت ای داود بودم هفت سال
روز و شب اندر دعا و در سؤال
هوش مصنوعی: گفت: ای داود، من هفت سال شب و روز مشغول دعا و درخواست از خدا بودم.
این همیجستم ز یزدان کای خدا
روزیی خواهم حلال و بی عنا
هوش مصنوعی: من از خدا میخواهم که روزی حلال و بدون اذیت و رنجی به من بدهد.
مرد و زن بر ناله من واقفاند
کودکان این ماجرا را واصفاند
هوش مصنوعی: مردان و زنان به گله و ناراحتی من آگاهی دارند و کودکان هم داستان این ماجرا را به خوبی توصیف میکنند.
تو بپرس از هر که خواهی این خبر
تا بگوید بی شکنجه بی ضرر
هوش مصنوعی: هر کسی را که میخواهی بپرس، این خبر را به تو خواهد گفت، بدون اینکه نیازی به زجر و آسیب باشد.
هم هویدا پرس و هم پنهان ز خلق
که چه میگفت این گدای ژندهدلق
هوش مصنوعی: از افراد جامعه بپرس که این گدای فقیر و ضعيف چه میگوید، هم آشکار است و هم پنهان.
بعد این جمله دعا و این فغان
گاوی اندر خانه دیدم ناگهان
هوش مصنوعی: پس از آن دعایی که خواندم و زاریای که کردم، ناگهان دیدم که گاوی در خانه بود.
چشم من تاریک شد نه بهر لوت
شادی آن که قبول آمد قنوت
هوش مصنوعی: چشم من از غم و اندوه تاریک شد، نه به خاطر خوشی و شادی، بلکه به خاطر اینکه دعای من مورد قبول واقع نشد.
کشتم آن را تا دهم در شکر آن
که دعای من شنود آن غیبدان
هوش مصنوعی: من آن را از بین بردم تا بتوانم در ازای آن شکرگزار باشم، چرا که دعای من را آن کسی که از غیب آگاه است، شنید.
حاشیه ها
1394/12/02 02:03
مصطفی جلالی
در تیتر اشتباه سؤال به جای سال را اصلاح نمائید.
1403/03/16 10:06
رضا از کرمان
سلام
در این بیت ( ملک محترم ) بنظر شما اضافه وصفی است یا اضافه ملکی ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.