گنجور

بخش ۷۵ - تتمهٔ اقرار ابلیس به معاویه مکر خود را

پس عزازیلش بگفت ای میر راد
مکر خود اندر میان باید نهاد
گر نمازت فوت می‌شد آن زمان
می‌زدی از درد دل آه و فغان
آن تاسف و آن فغان و آن نیاز
درگذشتی از دو صد ذکر و نماز
من تو را بیدار کردم از نهیب
تا نسوزاند چنان آهی حجاب
تا چنان آهی نباشد مر تو را
تا بدان راهی نباشد مر تو را
من حسودم از حسد کردم چنین
من عدوم کار من مکرست و کین
گفت اکنون راست گفتی صادقی
از تو این آید تو این را لایقی
عنکبوتی تو مگس داری شکار
من نیم ای سگ مگس زحمت میار
باز اسپیدم شکارم شه کند
عنکبوتی کی بگرد ما تند
رو مگس می‌گیر تا توانی هلا
سوی دوغی زن مگسها را صلا
ور بخوانی تو به سوی انگبین
هم دروغ و دوغ باشد آن یقین
تو مرا بیدار کردی خواب بود
تو نمودی کشتی آن گرداب بود
تو مرا در خیر زان می‌خواندی
تا مرا از خیر بهتر راندی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پس عزازیلش بگفت ای میر راد
مکر خود اندر میان باید نهاد
هوش مصنوعی: عزازیل به او گفت: ای سرور رادمرد، باید در وسط کار خود نیرنگی به کار ببندی.
گر نمازت فوت می‌شد آن زمان
می‌زدی از درد دل آه و فغان
هوش مصنوعی: اگر نمازی که می‌خواندی قضا می‌شد، آن وقت به خاطر غم و اندوهت ناله و زاری می‌کردی.
آن تاسف و آن فغان و آن نیاز
درگذشتی از دو صد ذکر و نماز
هوش مصنوعی: همه‌ی آن اندوه و ناله و نیاز تو، بی‌توجهی به صدها ذکر و نماز را نشان می‌دهد.
من تو را بیدار کردم از نهیب
تا نسوزاند چنان آهی حجاب
ابلیس می گوید من تو را بیدار کردم که نماز بخوانی و به خاطر از دست دادن نماز آه نکشی چون آه خالصانه تو حجاب های بین تو و خدا را می سوزاند
تا چنان آهی نباشد مر تو را
تا بدان راهی نباشد مر تو را
ابلیس می گوید من نمی خواهم تو به آن آه خالصانه که از نماز بالاتر است برسی که راهی به سوی خدا پیدا کنی
من حسودم از حسد کردم چنین
من عدوم کار من مکرست و کین
هوش مصنوعی: من به خاطر حسادت، اینگونه رفتار می‌کنم. دشمن من هستم و کارم پر از نیرنگ و کینه است.
گفت اکنون راست گفتی صادقی
از تو این آید تو این را لایقی
هوش مصنوعی: او گفت: حالا درست صحبت کردی و صادقانه سخن گفتی، از تو این کلمات برمی‌آید و تو شایسته این گفته‌ها هستی.
عنکبوتی تو مگس داری شکار
من نیم ای سگ مگس زحمت میار
معاویه به ابلیس می گوید تو مثل عنکبوت هستی که شکار تو مگس است فکر نکن که من مثل مگس در دام تو می افتم پس بیهوده زحمت نکش
باز اسپیدم شکارم شه کند
عنکبوتی کی بگرد ما تند
هوش مصنوعی: باز من که به چنگ آوردنم، مانند عنکبوتی است که عجله دارد تا به دور ما بچرخد.
رو مگس می‌گیر تا توانی هلا
سوی دوغی زن مگسها را صلا
هوش مصنوعی: هر زمان که می‌خواهی مگسی را بگیری، تا جایی که می‌توانی این کار را انجام بده. سپس به آن کسی که دوغ می‌زند، بگو که مگس‌ها را صدا کند.
ور بخوانی تو به سوی انگبین
هم دروغ و دوغ باشد آن یقین
هوش مصنوعی: اگر به سمت عسل هم بروی، باز هم ممکن است که دروغ و بی‌اساسی وجود داشته باشد.
تو مرا بیدار کردی خواب بود
تو نمودی کشتی آن گرداب بود
هوش مصنوعی: تو مرا از خواب بیدار کردی، در حالی که تو چون کشتی در دل آن گرداب به جلو می‌رفتی.
تو مرا در خیر زان می‌خواندی
تا مرا از خیر بهتر راندی
هوش مصنوعی: تو همیشه به من می‌گفتی که کارهای نیک را انجام دهم، اما در واقع می‌خواستیش که از بهتر کردن خودم دور بمانم.

حاشیه ها

1404/01/24 11:03
حسن جعفری

با درود فراوان، معانی که هوش مصنوعی انجام میده گاهی از درک مفهوم اصلی دور شده و حتی گمراه کننده است. به ویژه در اشعار عرفانی توجه به لفظ کافی نیست؛ معنی ساده دو بیت را می نویسم  که به گمانم هوش مصنوعی از آن دور شده:

 من تو را بیدار کردم از نهیب

تا نسوزاند چنان آهی حجاب

ابلیس می گوید من تو را بیدار کردم که نماز بخوانی و به خاطر از دست دادن نماز آه نکشی چون آه خالصانه تو حجاب های بین تو و خدا را می سوزاند.

... عنکبوتی تو مگس داری شکار

من نیم ای سگ مگس زحمت میار

معاویه به ابلیس می گوید تو مثل عنکبوت هستی که شکار تو مگس است فکر نکن که من مثل مگس در دام تو می افتم پس بیهوده زحمت نکش

1404/01/24 11:03
حسن جعفری

در ضمن قافیه حجاب در متن اصلی شعر باید حجیب درج شود که در واقع حجیب ممال حجاب است، مثل حساب و حسیب