اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن یکی میرفت در مسجد درون
مردم از مسجد همیآمد برون
هوش مصنوعی: یکی از افراد به داخل مسجد میرفت و در حالی که مردم از مسجد خارج میشدند، او همواره در حال رفت و آمد بود.
گشت پرسان که جماعت را چه بود
که ز مسجد می برون آیند زود
هوش مصنوعی: از دیگران میپرسید که چه دلیلی دارد که مردم زود از مسجد بیرون میآیند.
آن یکی گفتش که پیغامبر نماز
با جماعت کرد و فارغ شد ز راز
هوش مصنوعی: یک نفر به دیگری گفت که پیامبر نماز را به جماعت برگزار کرد و از اسرار آن فارغ شد.
تو کجا در میروی ای مرد خام
چونک پیغامبر بدادست السلام
هوش مصنوعی: ای مرد نادان، کجا میروی؟ زیرا پیامبر درود و سلام فرستاده است.
گفت آه و دود از آن اه شد برون
آه او میداد از دل بوی خون
هوش مصنوعی: او آه و دود را از دل خود بیرون داد و این آه نشاندهندهی دردش بود که بوی خون را در دل به همراه داشت.
آن یکی گفتا بده آن آه را
وین نماز من تو را بادا عطا
هوش مصنوعی: یکی گفت: آن آه را به من بده و من در عوض این نماز را برای تو میآورم.
گفت دادم آه و پذرفتم نماز
او ستد آن آه را با صد نیاز
هوش مصنوعی: گفتم که از دل درد و غصه نالیدم و او در پاسخ، دعایم را پذیرفت. آن دعا را با تمام شعف و نیازهای قلبیام دریافت کرد.
شب بخواب اندر بگفتش هاتفی
که خریدی آب حیوان و شفا
هوش مصنوعی: در شب، صدایی شنید که به او گفت: تو آب حیات و درمان را خریدی.
حرمت این اختیار و این دخول
شد نماز جملهٔ خلقان قبول
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که احترام و ارزش این انتخاب و این ورود، باعث پذیرش نماز همه موجودات میشود. در واقع، بیان میکند که اگر این انتخاب و ورود با احترام انجام شود، نتیجهاش قبول شدن عبادات و اعمال دیگران خواهد بود.
حاشیه ها
1393/07/09 23:10
امیر نقوی نیا
فکر کنم اشتباه قرار داده اید برخی کلمات را و نیز یک بیت را لحاظ نکرده اید :
آن یکی میرفت در مسجد درون
مردم از مسجد همی آمد برون
گفت پرسان که جماعت را چه بود ؟
که ز مسجد می برون آیند زود
آن یکی گفتش که پیغمبر نماز
با جماعت کرد و فارغ شد ز راز
تو کجا در میروی ای مرد خام
چونکه پیغمبر بدادست السلام
گفت آه و دود از آن آمد برون
آه او میداد از دل بوی خون
آن یکی از جمع گفت، این آه را
تو به من ده، آن نماز من تو را
گفت دادم آه و پذرفتم نماز
او ستد آن آه را با صد نیاز
با نیاز و با تضرع بازگشت
باز بود و در پی شهباز گشت
شب بخواب اندر بگفتش هاتفی
که خریدی آب حیوان و شفی
حرمت این اختیار و این دخول
شد نماز جمله ی خلقان قبول
مولانا در این ایات از زبان ابلیس میخواهد بین روح عبادات و قالب انها تفکیک قایل شود لذا میفرماید شوق راز ونیاز با معشوق و حسرت فوت ان برای کسی که عاشق و مشتاق حضرت دوست است از انجام اعمال ظاهری عباذات برتر است. در واقع انچه که ارزش واقعی دارد روح اعمال و عباذات و شوقی است که به انجام انها داریم نه قالب انها با این توضیح که قالب را هم در ایات دیکر نفی نمیکند اما اصالتی به انها قایل نیست .