بخش ۷ - بسته شدن تقریر معنی حکایت به سبب میل مستمع به استماع ظاهر صورت حکایت
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۷ - بسته شدن تقریر معنی حکایت به سبب میل مستمع به استماع ظاهر صورت حکایت به خوانش بامشاد لطف آبادی
بخش ۷ - بسته شدن تقریر معنی حکایت به سبب میل مستمع به استماع ظاهر صورت حکایت به خوانش عندلیب
بخش ۷ - بسته شدن تقریر معنی حکایت به سبب میل مستمع به استماع ظاهر صورت حکایت به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
فرض به پهلوی فریز بوده است .و ریشه فرض فارسی است
طبق همان تبوک است و خوشبختانه این را واژه یاب هم نوشته است . به لری ظروف انباشتن ارد و غله را تاپو می گویند که شاید تاپوک هم با همین تبوک پیوستگی داشته باشد
(پیمانه پرازخالی)
جسم، جوزومویزست ای پسر
گرتومردی زین دوچیزاندرگذر
#مولوی
نه ازجوزمی شودگذشت نه ازممیز.ممیزرا باچای لاهیجان همدمی است.جوزرا با پنیرلیقوان.واین هردوتا لازمه جان گرفتن جسم خراسانی است ازبرای جان دادن به نشاط.نشاط صبحگاهی.صبح آذرماهی.آذرماهی ای که خودخورشیدی است ماه.(موووووووووووووووووووووووچ)
وگردونه پستش چنان بلنداست که خوررابه بخورمی رساند وگرمای تب را به سرمای سرفه .وازفین فین دماغش ،مثنوی می سازد. تا این جسم به جان آمده، گرفتاردرکشمکش تن وگردکان گنبدمعجوج،
درآستانه تولدبی زادوبی ولدش
دیشلمه تلخش راهمی نوشدو
درداغی تنش،
مولودی صبحگاهی اش شود:
جان جانم را جنانم همچنان
درجنانم ،جان جانم همچنان
گرجنونم درجِنَم ورجانی ام
جیم جنّم و جَمانم* همچنان
۸آذر۴۰۳
#بهرام_خاراباف
جمان=جمام=پیمانه راتاسرپرکردن.منی اشباع شده اسبی که لقاح نتواندکرد
*نمی دانیداین چندبیت آخرراباچه جون کندنی پَت کردم
برای شاشیدن سگ برجان مجنونم