اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مشورت میرفت در ایجاد خلق
جانشان در بحر قدرت تا به حلق
هوش مصنوعی: مشورت به این معناست که در خلق جان انسانها، در عمق قدرت و توانایی، در حال انجام و شکلگیری است.
چون ملایک مانع آن میشدند
بر ملایک خفیه خنبک میزدند
هوش مصنوعی: وقتی فرشتگان مانع ورود برخی چیزها میشدند، فرشتگان دیگر به صورت پنهانی به انجام کارها میپرداختند.
مطلع بر نقش هر که هست شد
پیش از آن کین نفس کل پابست شد
هوش مصنوعی: کسی که قبل از اینکه نفسش در دام بیفتد، به ظواهر و نشانهها واقف شود، میتواند به درستی عمل کند.
پیشتر ز افلاک کیوان دیدهاند
پیشتر از دانهها نان دیدهاند
هوش مصنوعی: قبلاً از ستارهها و سیارات بالا، مشاهده کردهاند، و همچنین قبل از اینکه دانهها به شکل نان درآیند، نان را دیدهاند.
بی دماغ و دل پر از فکرت بدند
بی سپاه و جنگ بر نصرت زدند
هوش مصنوعی: آنها بدون توانایی و دل پر از اندیشههای نادرست هستند و بدون داشتن نیروی نظامی و جنگ، به یاری و کمک میشتابند.
آن عیان نسبت بایشان فکرتست
ورنه خود نسبت بدوران رؤیتست
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که آنچه که به وضوح دیده میشود، به تفکر و اندیشه مربوط میشود، و اگر نه، خود این دیدن به دورانی مربوط است که از آن برخوردار هستیم. به عبارت دیگر، بینش و فکری که داریم، تأثیر زیادی بر نحوه دیدن و درک ما از واقعیت دارد.
فکرت از ماضی و مستقبل بود
چون ازین دو رست مشکل حل شود
هوش مصنوعی: فکر تو در گذشته و آینده سرگردان است، اما اگر از این دو رها شوی، مسائل حل خواهد شد.
دیده چون بیکیف هر باکیف را
دیده پیش از کان صحیح و زیف را
هوش مصنوعی: چشم، هنگامی که از کیفیت مناسب بیبهره است، نمیتواند هیچ چیز با کیفیتی را مشاهده کند و تنها میتواند پیش از درک درست، اشیا را به شکل نادرست ببیند.
پیشتر از خلقت انگورها
خورده میها و نموده شورها
هوش مصنوعی: قبل از آن که انگورها خلق شوند، مینوشید و از خوشحالی سرشار میبودید.
در تموز گرم میبینند دی
در شعاع شمس میبینند فی
هوش مصنوعی: در گرمای تابستان هر کسی دیماه را زیر نور خورشید میبیند.
در دل انگور می را دیدهاند
در فنای محض شی را دیدهاند
هوش مصنوعی: در دل انگور، شراب نشانی از وجود دارد و در دیوانگی کامل، حقیقت را میتوان مشاهده کرد.
آسمان در دور ایشان جرعهنوش
آفتاب از جودشان زربفتپوش
هوش مصنوعی: آسمان در اطراف آنها مانند جامی است که از نور آفتاب پر شده و به خاطر بخشندگی آنها، به زیبایی و شکوهی دست یافته است.
چون ازیشان مجتمع بینی دو یار
هم یکی باشند و هم ششصد هزار
هوش مصنوعی: وقتی دو دوست را کنار هم ببینی، به گونهای هستند که همزمان میتوانند یکی به نظر برسند و در عین حال به تعداد زیادی از افراد مختلف نیز تعبیر شوند.
بر مثال موجها اعدادشان
در عدد آورده باشد بادشان
هوش مصنوعی: مانند امواج دریا، عددهایشان به هم پیوسته و با وزش باد، به حرکت درآمدهاند.
مفترق شد آفتاب جانها
در درون روزن ابدان ما
هوش مصنوعی: خورشید جانها در درون بدن ما تقسیم شد و از هم جدا گشت.
چون نظر در قرص داری خود یکیست
وانک شد محجوب ابدان در شکیست
هوش مصنوعی: زمانی که به ماه کامل نگاه میکنی، خودت یکی است؛ اما اگر در بدنها گرفتار شک شوی، از حقیقت دور میمانی.
تفرقه در روح حیوانی بود
نفس واحد روح انسانی بود
هوش مصنوعی: اختلاف و جدایی میان موجودات حیوانی ناشی از نفس و روح آنهاست، در حالی که روح انسان واحد و یکپارچه است.
چونک حق رش علیهم نوره
مفترق هرگز نگردد نور او
هوش مصنوعی: زمانی که حق، نور خود را بر آنها میتاباند، نور او هرگز پراکنده نمیشود.
یک زمان بگذار ای همره ملال
تا بگویم وصف خالی زان جمال
هوش مصنوعی: لحظهای صبر کن ای همراه دلگیر، تا من بتوانم از زیبایی خالی صحبت کنم.
در بیان ناید جمال حال او
هر دو عالم چیست عکس خال او
هوش مصنوعی: ظاهر زیبایی و حال او را نمیتوان به طور کامل بیان کرد. هر دو جهان (گیتی و آخرت) در برابر زیبایی او تنها یک سایه هستند.
چونک من از خال خوبش دم زنم
نطق میخواهد که بشکافد تنم
هوش مصنوعی: وقتی که من از زیبایی او سخن میگویم، به کلامی نیاز دارم که بتواند وجودم را بشکافد و درونم را بیان کند.
همچو موری اندرین خرمن خوشم
تا فزون از خویش باری میکشم
هوش مصنوعی: من همچون موری در این خوشه هستم و تا جایی که بتوانم، بار بیشتری را بر دوش میکشم.
حاشیه ها
تفرقه درروح حیوانی بود نفس واحدروح حیوانی بود
به اندازه تعدادناپاکان:ناپاکی وجودداردپس تعدادآنهازیاداست ولی پاکان چون یک پاک واحدراپرستش میکنندتعدادازمیان آنهاکنارمیرودوهمه یکی میشوند
1392/08/07 01:11
امین کیخا
در بیت 8 پیش کان صحیح و زیف را یعنی پیش از کان و معدن زر او طلای سره و ناسره را از هم می داند .اینجا زیف عربی است یعنی ناسره و نبهره که صفت طلا است اما مثل بیشتر لغات یک لغت فارسی به این ترتیب فراموش شده است و ان زیف پهلوی است که معنی گناه و بویژه کناه و بی ادبی در گفتار معنی می دهد .مثلا از من چه زیفی دیده اید ؟ یعنی سخن بی پایه اما از جفنگ و چرند محترمانه تر است . اما دو لغت دیگر برای گناه داریم یکی گناهی که کسی مرتکب شود و ان بزه است و دیگری مانید که گناهی است که از ترک واجب دامنگیر کسی شود اما لغت جناح در قران هم امده است و معرب گناه است .
1392/08/07 01:11
امین کیخا
مانید همان قصور است
1392/08/07 01:11
امین کیخا
رش به معنی ریختن است و گویا از ریزیدن باشد و ریشه فارسی دارد . به لکی رش دقیقا معنی ریختن می دهد و البته سیاه هم معنی دارد .
1392/08/07 01:11
امین کیخا
برای عکس لغت رخش با ضمه اول در لغت فرس امده است
چونک حق رش علیهم نوره
مفترق هرگز نگردد نور او
این بیت اینطور درست است:
چونک حق رش علیهم نورهو
مفترق هرگز نگردد نور او
سلام، فکر میکنم درسته چون عربی هست میشه: نورَهو (خوانده میشه نورَهو: نورِ او را، نورش را)
1397/03/27 21:05
برگ بی برگی
دکتر سروش در شرح مثنوی جلسه دوم به تفصیل در باب این اثر مولانا صحبت میکند .
خیلی خیلی خیلی صحبت پر مغز و عجیب و حیرت اندر حیرتی است که به سختی سخن مولانا را درک کرده در حالی که بیشتر آنرا درنمیابم و هر بار از شراب سر و سخنی چنین آسمانی مست و حیران میشوم..عجیب است عجیب ...
ویژگی عارف:
در دل انگور می را دیدهاند
در فنای محض شی را دیدهاند
ویژگی خدا:
چون ازیشان مجتمع بینی دو یار
هم یکی باشند و هم ششصد هزار
ویژگی مولانا:
همچو موری اندرین خرمن خوشم
تا فزون از خویش باری میکشم
و با تشکر فراوان از دکتر کیخای عزیز استاد بی نظیر فرهنگ واژگان پارسی و ذخیره های زبانی آن (کردی، لکی و..) که بنده خود لک هستم و توضیحات ایشان در سراسر گنجور دقیق دقیق است
در ظاهر فکر میکنم شعر مینویسم . .. چقدر خود را بی بضاعت می بینم. همچنین عرض خسته نباشید به استاد کیخا
سلام
به گمانم مولانا در اینجا از موضوعی صحبت میکند که کمتر راجع به آن گفته شده و آن پیرانِ نزد خداوند است. یعنی کسانی که عقل و ایمان و عشقشان معادل جمیع آدمیان است. اینها نه شرکای خدا بلکه بندگان خدا هستند و چه بندگانی! اینها میتوانند بگویند ما خدا را اندکی میشناسیم. زیرا قیامتها را دیدهاند و پیش از خلقت جهانِ جدید نزد خدا روزی میخوردند. در کتاب مکاشفه یوحنا به موضوع پیران نیز اشاره رفته است.
مفترق شد آفتاب جانها
در درون روزن ابدان ما
از معدود افرادی هستم که این بیت رو فهمیدم
1403/09/27 06:11
بهرام خاراباف
(همچوموری اندرین خرمن خوشم
تافزون ازخویش باری می کشم)
درخرمن وجودم بیشترازوجودم بارمی کشم.وبه این خوشم که موری هستم درخرمن وجودم