گنجور

بخش ۵۲ - گفتن شیخ ابویزید را کی کعبه منم گرد من طوافی می‌کن

سوی مکه شیخ امت بایزید
از برای حج و عمره می‌دوید
او به هر شهری که رفتی از نخست
مر عزیزان را بکردی بازجست
گرد می‌گشتی که اندر شهر کیست
کو بر ارکان بصیرت متکیست
گفت حق اندر سفر هر جا روی
باید اول طالب مردی شوی
قصد گنجی کن که این سود و زیان
در تبع آید تو آن را فرع دان
هر که کارد قصد گندم باشدش
کاه خود اندر تبع می‌آیدش
کَه بکاری بر نیاید گندمی
مردمی جو مردمی جو مردمی
قصد کعبه کن چو وقت حج بود
چونک رفتی مکه هم دیده شود
قصد در معراج دید دوست بود
درتبع عرش و ملایک هم نمود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سوی مکه شیخ امت بایزید
از برای حج و عمره می‌دوید
هوش مصنوعی: شیخ بایزید به سوی مکه می‌شتابد تا مناسک حج و عمره را انجام دهد.
او به هر شهری که رفتی از نخست
مر عزیزان را بکردی بازجست
هوش مصنوعی: هر کجا که رفتی، از همان ابتدا به دنبال عزیزان خود می‌گشتی و آن‌ها را جست‌وجو می‌کردی.
گرد می‌گشتی که اندر شهر کیست
کو بر ارکان بصیرت متکیست
هوش مصنوعی: تو در جهان به جستجوی کسی می‌پرداختی که بر پایه‌ی درک و بینش قوی خود ایستاده است و بر پایه‌ی آگاهی و بصیرت خود در جامعه حضور دارد.
گفت حق اندر سفر هر جا روی
باید اول طالب مردی شوی
هوش مصنوعی: در سفر و در هر مکان که بروی، لازم است که ابتدا به دنبال کسب ویژگی‌های مردانگی باشی.
قصد گنجی کن که این سود و زیان
در تبع آید تو آن را فرع دان
هوش مصنوعی: اگر به دنبال دستیابی به گنجی باشی، در این مسیر سود و زیان‌های آن به‌طور طبیعی اتفاق می‌افتد و باید آنها را چیزهایی فرعی در نظر بگیری.
هر که کارد قصد گندم باشدش
کاه خود اندر تبع می‌آیدش
هدف اصلي از کشت و کار گندم است و کسي که کشت مي کند به هدف برداشت گندم کشت مي کند. کاه محصول جانبي است که همراه گندم برداشت مي شود. 
کَه بکاری بر نیاید گندمی
مردمی جو مردمی جو مردمی
اگر کاه بکاری ، مسلماََ گندم بدست نخواهی آورد . پس خواهان یافتن مردِ حق باش . مرد حق ، مردِ حق را بطلب .
قصد کعبه کن چو وقت حج بود
چونک رفتی مکه هم دیده شود
هوش مصنوعی: زمانی که برای انجام مناسک حج آماده می‌شوی، نیتت را به سمت کعبه قرار ده. وقتی به مکه رسیدی، خود کعبه را خواهی دید.
قصد در معراج دید دوست بود
درتبع عرش و ملایک هم نمود
هوش مصنوعی: هدف از این سفر آسمانی، مشاهدهٔ محبوب و دوست بود و در این روند، فرشتگان نیز خود را نشان دادند.

حاشیه ها

1398/07/01 10:10

حکایت حح و طواف بایزید بسطامی به دور پیر
بایزید مانند دیگر عارفان نامی(چون شمس)در جستجوی پیر مسافرت می کرد.در میانه راه پیری روشن ضمیر دید که درویشی فقیر بود. از بایزید پرسید کجا می روی؟ پاسخ داد به زیارت حج می روم.زاد و توشه چه داری؟ گفت دویست درهم نقره.
پیر گفت درهم ها را به من بده و هفت بار به دورم بگرد و بازگرد.این طواف از طواف حج بهتر است.با بزید نیز چنان کرد.
سوی مکه شیخ امت با یزید
از برای حج و عمره می دوید
گرد می گشتی که اندر شهر کیست
کو بر ارکان بصیرت متکی است2220
مقصود از سفر یافتن گنج است که همان یافتن اولیای خداوند است.
تمثیلات :-مقصود یافتن گنج است و سود و زیان فرع است.
-مقصود به دست آوردن گندم است و کاه به دنبال آن به دست می اید.اما اگر کاه بکاری گندم به دست نمی آید پس در جستجوی انسان (پیر) باش.
-مقصود دیدن کعبه هست به دنبال آن مکه هم دیده می شود.
-مقصود از معراج دیدن دوست است به دنبال آن عرش و ملایک هم دیده می شوند.
دو نکته:-حکایات عارفان خودپرستانه نیست گاهی بایزید می گوید به دورم بچرخید و گاهی خود بر گرد دیگری می چرخد(دل عارف کامل خانه حقیقی خداست).
-این حکایات مانند حکایات سعدی و شیوه مقامه گویی می تواند جنبه تعلیمی و تمثیلی داشته باشد و واقعا اتفاق نیفتاده باشد.
آمد از وی بابزید اندر مزید
منتهی در منتها آخر رسید
سرانجام کامل در هدف خود محو شد.
آرامش و پرواز روح(کانال و وبلاگ)
arameshsahafian@

1401/05/10 15:08
دکتر امین لو

با توجه به بیت 4 که می فرماید به هر شهری وارد شدی طالب یافتن یک مرد (فرزانه) باش بنابراین خوانش مصرع دوم بیت 7 به صورت زیر صحیح تر به نظر می رسد.

مرد می جو مرد می جو مردمی

 

1401/05/20 19:08
امیر علیرضایی

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت جناب دکتر امین لو عزیز، ممنون میشوم اگر یک راه ارتباطی به بنده پیشنهاد کنید تا بیشتر بتوانیم از حضورتان استفاده کنیم.