بخش ۵۲ - گفتن شیخ ابویزید را کی کعبه منم گرد من طوافی میکن
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
حکایت حح و طواف بایزید بسطامی به دور پیر
بایزید مانند دیگر عارفان نامی(چون شمس)در جستجوی پیر مسافرت می کرد.در میانه راه پیری روشن ضمیر دید که درویشی فقیر بود. از بایزید پرسید کجا می روی؟ پاسخ داد به زیارت حج می روم.زاد و توشه چه داری؟ گفت دویست درهم نقره.
پیر گفت درهم ها را به من بده و هفت بار به دورم بگرد و بازگرد.این طواف از طواف حج بهتر است.با بزید نیز چنان کرد.
سوی مکه شیخ امت با یزید
از برای حج و عمره می دوید
گرد می گشتی که اندر شهر کیست
کو بر ارکان بصیرت متکی است2220
مقصود از سفر یافتن گنج است که همان یافتن اولیای خداوند است.
تمثیلات :-مقصود یافتن گنج است و سود و زیان فرع است.
-مقصود به دست آوردن گندم است و کاه به دنبال آن به دست می اید.اما اگر کاه بکاری گندم به دست نمی آید پس در جستجوی انسان (پیر) باش.
-مقصود دیدن کعبه هست به دنبال آن مکه هم دیده می شود.
-مقصود از معراج دیدن دوست است به دنبال آن عرش و ملایک هم دیده می شوند.
دو نکته:-حکایات عارفان خودپرستانه نیست گاهی بایزید می گوید به دورم بچرخید و گاهی خود بر گرد دیگری می چرخد(دل عارف کامل خانه حقیقی خداست).
-این حکایات مانند حکایات سعدی و شیوه مقامه گویی می تواند جنبه تعلیمی و تمثیلی داشته باشد و واقعا اتفاق نیفتاده باشد.
آمد از وی بابزید اندر مزید
منتهی در منتها آخر رسید
سرانجام کامل در هدف خود محو شد.
آرامش و پرواز روح(کانال و وبلاگ)
arameshsahafian@
با توجه به بیت 4 که می فرماید به هر شهری وارد شدی طالب یافتن یک مرد (فرزانه) باش بنابراین خوانش مصرع دوم بیت 7 به صورت زیر صحیح تر به نظر می رسد.
مرد می جو مرد می جو مردمی
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت جناب دکتر امین لو عزیز، ممنون میشوم اگر یک راه ارتباطی به بنده پیشنهاد کنید تا بیشتر بتوانیم از حضورتان استفاده کنیم.