مولانابخش ۴۹ - وحی کردن حق تعالی به موسی علیه السلام کی چرا به عیادت من نیامدی
آمد از حق سوی موسی این عتاب
کای طلوع ماه دیده تو ز جیب
مشرقت کردم ز نور ایزدی
من حقم رنجور گشتم نامدی
گفت سبحانا تو پاکی از زیان
این چه رمزست این بکن یا رب بیان
باز فرمودش که در رنجوریم
چون نپرسیدی تو از روی کرم
گفت یا رب نیست نقصانی تو را
عقل گم شد این سخن را برگشا
گفت آری بندهٔ خاص گزین
گشت رنجور، او منم نیکو ببین
هست معذوریش معذوری من
هست رنجوریش رنجوری من
هر که خواهد همنشینی خدا
تا نشیند در حضور اولیا
از حضور اولیا گر بسکلی
تو هلاکی زانک جزوی بی کلی
هر که را دیو از کریمان وا برد
بی کسش یابد سرش را او خورد
یک بدست از جمع رفتن یک زمان
مکر دیوست بشنو و نیکو بدان
بخش ۴۸ - رفتن مصطفی علیه السلام به عیادت صحابی و بیان فایدهٔ عیادت: از صحابه خواجه‌ای بیمار شدبخش ۵۰ - تنها کردن باغبان صوفی و فقیه و علوی را از همدیگر: باغبانی چون نظر در باغ کرد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آمد از حق سوی موسی این عتاب
کای طلوع ماه دیده تو ز جیب
هوش مصنوعی: خداوند پیامدهای سختی را به موسی فرستاد و به او گفت که زیبایی و نور وجود تو همچون طلوع ماه است که از آستینت بیرون می‌آید.
مشرقت کردم ز نور ایزدی
من حقم رنجور گشتم نامدی
هوش مصنوعی: من از نور خداوند روشن شدم و در نتیجه، حالا رنج می‌کشم. تو نزد من نیامدی.
گفت سبحانا تو پاکی از زیان
این چه رمزست این بکن یا رب بیان
هوش مصنوعی: خداوند، تو از هر آلودگی و زیان پاک هستی. این چه رازی است که این گونه بر ما آشکار شده است؟ ای پروردگار، این را برای ما روشن کن.
باز فرمودش که در رنجوریم
چون نپرسیدی تو از روی کرم
هوش مصنوعی: او دوباره به او گفت: چرا از حال من که در رنج و درد هستم نپرسیدی، این کار نشانی از محبت و ملاحظه‌کاری است.
گفت یا رب نیست نقصانی تو را
عقل گم شد این سخن را برگشا
هوش مصنوعی: پروردگارا، آیا در وجود تو کمبودی وجود دارد؟ عقل من گم شده و من به این سخن نیاز دارم که آن را روشن کنی.
گفت آری بندهٔ خاص گزین
گشت رنجور، او منم نیکو ببین
هوش مصنوعی: او می‌گوید: “آری، من بنده‌ای خاص هستم که در حال حاضر رنجور شده‌ام؛ ولی به یاد داشته باشید که من انسان نیکویی هستم.”
هست معذوریش معذوری من
هست رنجوریش رنجوری من
هوش مصنوعی: به خاطر بیماری او، من هم مجاز به ناراحتی هستم.
هر که خواهد همنشینی خدا
تا نشیند در حضور اولیا
هوش مصنوعی: هرکسی که می‌خواهد در کنار خداوند باشد و از نزدیکی اولیای الهی بهره‌مند شود، باید مسیر درست را بپیماید.
از حضور اولیا گر بسکلی
تو هلاکی زانک جزوی بی کلی
هوش مصنوعی: اگر از وجود شخصیت‌های بزرگ و اولیا دوری کنی، ممکن است به خطر بیفتی؛ زیرا چیزی که جزئی است و بدون کلیت، نمی‌تواند به زندگی تو معنا ببخشد.
هر که را دیو از کریمان وا برد
بی کسش یابد سرش را او خورد
هوش مصنوعی: هر کسی که دیو (شر یا بدی) از جمع نیکان و بخشندگان دور کند، در نهایت تنها و بی‌کس خواهد ماند و سرنوشت او به نابودی خواهد انجامید.
یک بدست از جمع رفتن یک زمان
مکر دیوست بشنو و نیکو بدان
هوش مصنوعی: در یک زمان، بدست آوردن جمع و هر چیزی که به صورت مکرر در حال تغییر و حرکت است، شبیه به شیطنت‌های دیو است؛ بنابراین با دقت و خوب گوش کن تا این مطلب را درک کنی.
حاشیه ها
1392/02/20 09:05
فریدون
در شرح مثنوی گلپینارلی آورده
از حضور اولیا گر بُسکلی
1392/02/20 12:05
امین کیخا
افریدونا سکلیدن همان گسیلدن است
1402/08/20 18:11
کوروش
یک بدست از جمع رفتن یک زمان
مکر دیوست بشنو و نیکو بدان
مصرع اول یعنی چه ؟
1402/08/21 11:11
رضا از کرمان
سلام آقا کوروش
مصرع دوم به این صورت هم آمده
مکر شیطان باشد ،این نیکو بدان
یک زمان یعنی یک آن ، یک لحضه و یک بدست یعنی به اندازه یک دست حالا معنی بیت راحته میگه:" ای موسی این را بخوبی بدان که هرلحضه به اندازه یک وجب از محضر من دور بشی این از مکر شیطان یا همان دیو است ".
شاد باشی
1402/08/21 16:11
کوروش
ممنون