گنجور

بخش ۴۵ - تملق کردن دیوانه جالینوس را و ترسیدن جالینوس

گفت جالینوس با اصحاب خود
مر مرا تا آن فلان دارو دهد
پس بدو گفت آن یکی ای ذو فنون
این دوا خواهند از بهر جنون
دور از عقل تو این دیگر مگو
گفت در من کرد یک دیوانه رو
ساعتی در روی من خوش بنگرید
چشمکم زد آستین من درید
گرنه جنسیت بدی در من ازو
کی رخ آوردی به من آن زشت‌رو
گر ندیدی جنس خود کی آمدی
کی به غیر جنس خود را بر زدی
چون دو کس بر هم زند بی‌هیچ شک
در میانشان هست قدر مشترک
کی پرد مرغی مگر با جنس خود
صحبت ناجنس گورست و لحد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفت جالینوس با اصحاب خود
مر مرا تا آن فلان دارو دهد
هوش مصنوعی: جالینوس به دوستانش گفت که تا آن داروی خاص را به من بدهند.
پس بدو گفت آن یکی ای ذو فنون
این دوا خواهند از بهر جنون
هوش مصنوعی: یکی از آن‌ها به دیگری گفت: ای کسی که در همه فنون مهارت داری، این دارو را برای درمان جنون خواهند خواست.
دور از عقل تو این دیگر مگو
گفت در من کرد یک دیوانه رو
هوش مصنوعی: این جمله می‌گوید که دور از عقل و منطق تو، دیگر حرفی نزن. زیرا در درون من، یک دیوانه وجود دارد که تاثیراتش را می‌گذارد.
ساعتی در روی من خوش بنگرید
چشمکم زد آستین من درید
هوش مصنوعی: لحظاتی به چهره من نیک بنگرید، که در این مدت چشمان من بی‌درنگ آستینم را پاره کرد.
گرنه جنسیت بدی در من ازو
کی رخ آوردی به من آن زشت‌رو
هوش مصنوعی: اگر تو این را نداشتی، چگونه می‌توانستی در من آن زشت‌رو را به وجود آوری؟
گر ندیدی جنس خود کی آمدی
کی به غیر جنس خود را بر زدی
هوش مصنوعی: اگر خودت را نشناختی، چطور می‌خواهی بفهمی که چه زمانی به چیزی غیر از خودت وابسته شدی؟
چون دو کس بر هم زند بی‌هیچ شک
در میانشان هست قدر مشترک
هوش مصنوعی: وقتی دو نفر درگیر یا بحث می‌شوند، بدون شک بین آن‌ها نقطه مشترکی وجود دارد.
کی پرد مرغی مگر با جنس خود
صحبت ناجنس گورست و لحد
هوش مصنوعی: آیا پرنده‌ای که از یک جنس است، هرگز با چیزی که همجنس آن نیست، گفت و گو می‌کند؟ قبر و خاکی که زیر آن است، مناسب زندگی نیست.

حاشیه ها

1396/06/20 08:09
آرش تبرستانی

روزی جالینوس به دوست خود گفت فلان دارو را به من بده دوستش جواب داد آن دارو برای دیوانگان است تو چرا آن را می خواهی؟ گفت دیوانه ای به سمت من آمد و با من شوخی و بازی کرد اگر من سالم هستم پس چرا او جذب من شد؟ در این بخش و بخش های پیرامون مولوی اشاره می کند که هر چیزی هم جنس خود را جذب و تایید می کند و از مخالف خود گریزان است
گر ندیدی جنس خود کی آمدی
کی بغیر جنس خود را بر زدی
چون دو کس بر هم زند بی‌هیچ شک
در میانشان هست قدر مشترک
کی پرد مرغی مگر با جنس خود
صحبت ناجنس گورست و لحد
بنابراین اگر شخص نادانی از ما به بدی یاد کرد نباید رنجیده خاطر شد بلکه می توان اطمینان بیشتری حاصل کرد که در راه درستی گام بر میداریم
پس اگر ابلیس هم ساجد شدی
او نبودی آدم او غیری بدی
پس سجود هر ملک میزان اوست
هم جحود آن عدو برهان اوست
هم گواه اوست اقرار ملک
هم گواه اوست کفران سگک
اشاره می کند که اگر شیطان به آدم سجده می کرد باید به مقام انسان شک می کردیم ولی سجده فرشتگان و دشمنی شیطان هر دو به معنای تایید انسان هست

1402/11/10 11:02
علی مرادی

زنده باد احسنت