برگردان به زبان ساده
بعد از آن در سِرّ موسی حق نهفت
رازهایی گفت کان ناید به گفت
هوش مصنوعی: در ادامه، در عمق وجود موسی، حقایق و رازهایی مخفی شده است که گفتنشان مناسب نیست و نمیتوان آنها را به زبان آورد.
بر دل موسی سخنها ریختند
دیدن و گفتن به هم آمیختند
هوش مصنوعی: بر دل موسی سخنهای بسیاری القا کردند و او با دیدن و گفتن، این دو را به هم پیوند زد.
چند بیخود گشت و چند آمد به خوَد
چند پَرّید از ازل سوی ابد
هوش مصنوعی: مدت زیادی بیدلیل به سرگردانی گذشت و بارها به خود آمد. چند بار از آغاز جهانی به سوی ابدیت پرواز کرد.
بعد از این گر شرح گویم ابلهیست
زانک شرح این ورای آگهیست
هوش مصنوعی: از این به بعد اگر بخواهم چیزی بگویم، نادانی است، زیرا توضیح این موضوع فراتر از درک و آگاهی است.
ور بگویم عقلها را برکَند
ور نویسم بس قلمها بشکند
هوش مصنوعی: اگر بخوام عقلها را تحت تأثیر قرار دهم، باعث لزوم دوری از عقل میشود و اگر بخواهم بنویسم، قلمها شکست میخورند.
چون که موسی این عتاب از حق شنید
در بیابان در پی چوپان دوید
هوش مصنوعی: زمانی که موسی این سرزنش را از خداوند شنید، در بیابان به دنبال چوپانی شتافت.
بر نشان پای آن سرگشته راند
گرد از پرّهٔ بیابان برفشاند
هوش مصنوعی: پای آن سرگشته بر زمین نشانی گذاشته که از گوشهٔ بیابان برف را میپاشد.
گام پای مردم شوریده خوَد
هم ز گام دیگران پیدا بوَد
هوش مصنوعی: پایشان افرادی که در حال حرکت و شیدایی هستند، به گونهای است که از قدمهای دیگران نیز تأثیر میپذیرد.
یک قدم چون رخ ز بالا تا نشیب
یک قدم چون پیل رفته بر وریب
هوش مصنوعی: یک قدم مثل چهرهای که از بالا به پایین میآید، و یک قدم مانند فیل است که بر روی زمین حرکت میکند.
گاه چون موجی بر افرازان عَلَم
گاه چون ماهی روانه بر شکم
هوش مصنوعی: گاهی مانند موجی هستم که بر افراشته میشود، و گاهی مانند ماهیای هستم که در آب شنا میکند.
گاه بر خاکی نبشته حال خْوَد
همچو رمالی که رملی بر زند
هوش مصنوعی: گاه بر خاک، حال خود را نوشتهام مانند یک رمال که بر روی شنها خطی میکشد.
عاقبت دریافت او را و بدید
گفت مژده ده که دستوری رسید
هوش مصنوعی: در نهایت، او را ملاقات کرد و وقتی دیدش، گفت که به دیگران خبر بدهید که دستوری به ما رسیده است.
هیچ آدابی و ترتیبی مجو
هرچه میخواهد دل تنگت بگو
هوش مصنوعی: هیچ نیازی نیست که قوانین خاصی را رعایت کنی، هرچه در دلت میگذرد را به راحتی بیان کن.
کفر تو دین است و دینت نور جان
آمنی وز تو جهانی در امان
هوش مصنوعی: ای کفر تو برای من همچون دینی ارزشمند است و ایمان تو، نوری است که جانم را روشن میکند. به خاطر تو، جهانی در امنیت و آرامش قرار دارد.
ای معاف یفعل الله ما یشا
بیمحابا رو زبان را برگشا
هوش مصنوعی: ای محبوب، خداوند هر آنچه بخواهد انجام میدهد، بیپروا سخن بگو و زبانت را باز کن.
گفت ای موسی از آن بگذشتهام
من کنون در خون دل آغشتهام
هوش مصنوعی: به موسی میگوید که من از آن مرحله فراتر رفتهام و اکنون در عمق اندوه و درد قرار دارم.
من ز سدرهٔ منتهی بگذشتهام
صد هزاران ساله زان سو رفتهام
هوش مصنوعی: من از درختی که در نهایت آسمان قرار دارد، عبور کردهام و سالهای بسیار زیادی است که به سوی دیگری رفتهام.
تازیانه بر زدی اسپم بگشت
گنبدی کرد و ز گردون بر گذشت
هوش مصنوعی: تازیانهای به اسب زدی و آن را به گردش درآوردی، سپس از دور برآمد و به سمت آسمان رفت.
محرم ناسوت ما لاهوت باد
آفرین بر دست و بر بازوت باد
هوش مصنوعی: محرم دنیای ما، جهان الهی است؛ به خاطر قدرت و تواناییات، به تو درود میفرستم.
حال من اکنون برون از گفتن است
اینچ میگویم نه احوال من است
هوش مصنوعی: حالت کنونی من به قدری پیچیده و عمیق است که نمیتوانم به طور دقیق از آن بگویم. بنابراین این کلماتی که میگویم تنها نمایانگر احساسات من نیستند.
نقش میبینی که در آیینهایست
نقش توست آن نقش آن آیینه نیست
هوش مصنوعی: در آینه، تصویری میبینی که متعلق به خود توست، اما آن تصویر صرفاً به دلیل وجود خود آینه هست و خود آینه آن تصویر را نمیسازد.
دم که مرد نایی اندر نای کرد
درخور نایست نه درخورد مرد
هوش مصنوعی: وقتی که دم یک مرد به درون نای فرود میآید، نشانهی ذاتی نای بودن است و این ارتباط به ذات فرد برمیگردد نه به بازخورد مرد.
هان و هان گر حمد گویی گر سپاس
همچو نافرجام آن چوپان شناس
هوش مصنوعی: ای کسانی که حمد و سپاس میگویید، بدانید که شکرگزاری شما ممکن است همانند تلاش بینتیجه آن چوپان باشد.
حمد تو نسبت بدان گر بهترست
لیک آن نسبت به حق هم ابترست
هوش مصنوعی: ستایش تو اگر نسبت به آنها بهتر باشد، اما این نسبت به حق نیز ناقص و ناتمام است.
چند گویی چون غطا برداشتند
کاین نبودهست آنک میپنداشتند
هوش مصنوعی: چرا هنوز درباره آنچه از قبل تصور میکردند صحبت میکنی، وقتی که به وضوح متوجه شدند که چیزی که فکر میکردند وجود دارد، وجود ندارد؟
این قبول ذکر تو از رحمت است
چون نماز مستحاضه رخصت است
هوش مصنوعی: اینکه ذکر و یاد تو پذیرفته میشود، به خاطر رحمت و بخشش توست، همانطور که در حالات خاص، انجام نماز با رخصت و اجازه ویژهای امکانپذیر است.
با نماز او بیالودهست خون
ذکر تو آلودهٔ تشبیه و چون
هوش مصنوعی: نماز او هیچگونه آلودگی ندارد، اما ذکر تو به تشبیه آلوده است و این دو در کیفیت و پاکی متفاوتاند.
خون پلید است و به آبی میرود
لیک باطن را نجاستها بود
هوش مصنوعی: خون آلوده است و به آب میریزد، اما در اصل، درون را ناپاکیها پر کرده است.
کان به غیر آب لطف کردگار
کم نگردد از درون مرد کار
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است انسان در زندگی با سختیها و کمبودها روبرو شود، اما برای او کافی است که لطف خداوند شامل حالش باشد و درونش پر از کار و تلاش باشد.
در سجودت کاش روگردانیی
معنی سبحان ربی دانیی
هوش مصنوعی: کاش در حال سجده، رو برتافته و از چیزی که بر آن هستی، سر برگردانی و بفهمی که چه معنایی در ستایش خداوند نهفته است.
کای سجودم چون وجودم ناسزا
مر بدی را تو نکویی ده جزا
هوش مصنوعی: ای پروردگارا، سجدهام بیارزش شده و وجودم ناپسند. جزای بدیها را به نیکی تبدیل کن.
این زمین از حلمِ حق دارد اثر
تا نجاست بُرد و گلها داد بَر
هوش مصنوعی: این زمین به علت صبر و مهربانی خداوند اثراتی دارد که موجب میشود ناپاکیها را دور کند و گلها و زیباییها را به وجود آورد.
تا بپوشد او پلیدیهای ما
در عوض بر روید از وی غنچهها
هوش مصنوعی: او باید معصیتها و زشتیهای ما را بپوشاند تا به جای آن، زیباییها و نیکیها از او پدیدار شود.
پس چو کافر دید کاو در داد و جود
کمتر و بیمایهتر از خاک بود
مولانا در این بیت میگوید: وقتی انسان (کافر، یعنی کسی که ناسپاس است) میبیند که در عین بخشش و سخاوتِ دیگران، خودش پایینتر و بیارزشتر از خاک است، تازه به حقارت خود پی میبرد.
از وجود او گل و میوه نَرُست
جز فساد جمله پاکیها نجُست
هوش مصنوعی: وجود او نمیتواند نتیجهای جز فساد داشته باشد و از پاکیها چیزی نمیتواند به وجود آورد.
گفت واپس رفتهام من در ذهاب
حَسْرَتا، یا لَیْتَنی کُنْتُ تُراب
مصرع دوم اشاره به آیهٔ ۴۰ سوره نبا: «... يَقُولُ ٱلْکَافِرُ يَٰا لَيْتَنِي کُنتُ تُرَٰابًا، یعنی: کافر میگويد: ای کاش خاک بودم » دارد.
کاش از خاکی سفر نگزیدمی
همچو خاکی دانهای میچیدمی
هوش مصنوعی: ای کاش هرگز از این خاک دور نمیشدم و مانند دانهای در خاک میماندم.
چون سفر کردم، مرا راه آزمود
زین سفرکردن رهآوردم چه بود؟
هوش مصنوعی: وقتی که سفر کردم، مسیر مرا امتحان کرد. حالا از این سفر چه چیز به دست آوردهام؟
زان همه میلش سوی خاک است کو
در سفر سودی نبیند پیش رو
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه به خاک و زمین تمایل دارد، در سفر کردن هیچ بهرهای نمیبیند و چشماندازهای روشنی برایش وجود ندارد.
روی واپس کردنش آن حرص و آز
روی در ره کردنش صدق و نیاز
هوش مصنوعی: توجه به میل و اشتیاقی که به دست آوردن چیزها داریم، باعث میشود که در انسان صداقت و نیازمندی از بین برود.
هر گیا را کش بود میلِ عُلا
در مَزید است و حیات و در نُما
هوش مصنوعی: هر گیاهی که به سمت رشد و زندگی تمایل دارد، به دنبال کمال و زیبایی است.
چونک گردانید سر سوی زمین
در کمی و خشکی و نقص و غبین
هوش مصنوعی: زمانی که سر خود را به سمت زمین میچرخاند، در آنجا با کمبود، خشکی و نقصهایی مواجه میشود.
میل روحت چون سوی بالا بود
در تَزایُد مرجعت آنجا بود
هوش مصنوعی: اگر روح تو به سمت بالا تمایل داشته باشد، بازگشتت نیز در همان راستا خواهد بود.
ور نگوساری سرت سوی زمین
آفِلی، حَق لا یُحِبُّ الْآفِلین
در مصرع دوم: لا یحب الآفلین یعنی «نابودشوندگان (/ناپدیدشوندگان) را دوست نمیدارد» (اقتباس از آیهٔ ۷۶ سورهٔ انعام)