بخش ۱۰۸ - سخن گفتن به زبان حال و فهم کردن آن
ماجرای شمع با پروانه تو
بشنو و معنی گزین ز افسانه تو
گرچه گفتی نیست سِرّ گفت هست
هین به بالا پر مپر چون جغد پست
گفت در شطرنج کین خانهٔ رُخ است
گفت خانه از کجاش آمد به دست؟
خانه را بخرید یا میراث یافت؟
فرخ آنکس کو سوی معنی شتافت
گفت نحوی زید عمروا قد ضرب
گفت چونش کرد بی جرمی ادب
عمرو را جرمش چه بد کان زید خام
بی گنه او را بزد همچون غلام
گفت این پیمانهٔ معنی بود
گندمی بستان که پیمانهست رد
زید و عمروا، ز بهر اعرابست و ساز
گر دروغست آن تو با اعراب ساز
گفت نی من آن ندانم عمرو را
زید چون زد بیگناه و بیخطا
گفت از ناچار و لاغی بر گشود
عمرو یک واو فزون دزدیده بود
زید واقف گشت دزدش را بزد
چونک از حد برد او را حد سزد
بخش ۱۰۷ - جواب اشکال: این بداند کانک اهل خاطرستبخش ۱۰۹ - پذیرا آمدن سخن باطل در دل باطلان: گفت اینک راست پَذْرُفتم به جان
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ماجرای شمع با پروانه تو
بشنو و معنی گزین ز افسانه تو
هوش مصنوعی: داستان شمع و پروانه را بشنو و از افسانهات معنی بگیر.
گرچه گفتی نیست سِرّ گفت هست
هین به بالا پر مپر چون جغد پست
هوش مصنوعی: هرچند که تو گفتی راز و دلی در کار نیست، اما باید بدانی که در حقیقت چیزی وجود دارد. بنابراین، خود را پایین نگهمدار و مانند جغدی که در زمین میزند نپندار.
گفت در شطرنج کین خانهٔ رُخ است
گفت خانه از کجاش آمد به دست؟
هوش مصنوعی: در بازی شطرنج، گفتند که این خانه متعلق به مهرهٔ رخ است. پرسیدند که این خانه از کجا به دست آمد؟
خانه را بخرید یا میراث یافت؟
فرخ آنکس کو سوی معنی شتافت
هوش مصنوعی: آیا خانه را خریدید یا ارث بردید؟ خوشا به حال کسی که به دنبال معنا و مفهوم واقعی زندگی رفت.
گفت نحوی زید عمروا قد ضرب
گفت چونش کرد بی جرمی ادب
هوش مصنوعی: نحوی (زبانشناس) گفت: «زید، عمر را مورد ضرب و شتم قرار داده است.» اما به او پاسخ دادند که: «چگونه میتوان او را بیدلیل و بیجرم ادب کرد؟»
عمرو را جرمش چه بد کان زید خام
بی گنه او را بزد همچون غلام
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که عمر هزاران گناه و خطا دارد، اما زید، که بیگناه است، به مانند یک غلام تنبیه میشود. در واقع، به نادرستی رفتار با افراد بیگناه اشاره دارد و نشان میدهد که گاهی اوقات کسانی که دخالتی ندارند، سزاوار مجازات میشوند.
گفت این پیمانهٔ معنی بود
گندمی بستان که پیمانهست رد
هوش مصنوعی: این پیمانهای که در دست داری، نماد معنای عمیقتری است. مانند گندمی که باید برداشت شود، اما این فقط یک پیمانه است و نمیتواند کل مفهوم را انتقال دهد.
زید و عمروا، ز بهر اعرابست و ساز
گر دروغست آن تو با اعراب ساز
هوش مصنوعی: زید و عمرو به خاطر اعراب تلاش میکنند و اگر کسی دروغ میگوید تو هم به آنها بپیوند.
گفت نی من آن ندانم عمرو را
زید چون زد بیگناه و بیخطا
هوش مصنوعی: گفت: من نمیدانم، عمر زید را چگونه به ظلم و بدون هیچگونه خطا و گناهی مورد ضرب و شتم قرار داد.
گفت از ناچار و لاغی بر گشود
عمرو یک واو فزون دزدیده بود
هوش مصنوعی: عمرو به خاطر اجبار و کمبود قدرت، یک حرف اضافی را از نظر پنهان کرده بود.
زید واقف گشت دزدش را بزد
چونک از حد برد او را حد سزد
هوش مصنوعی: زید متوجه شد که دزد به سرقت مشغول است و به همین خاطر او را تنبیه کرد، زیرا دزد از خط قرمز عبور کرده بود و باید مجازات میشد.
خوانش ها
بخش ۱۰۸ - سخن گفتن به زبان حال و فهم کردن آن به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1392/04/09 18:07
گویا مولوی خلاصه ی حکایتی را می گوید که در لطائف الطوائف هم آمده است. قاضی شهری از دنیا رفت. برای ملاحظه حقوق پدر، پسر بی سوادش را قاضی کردند. نزدیکان قاضی تصمیم گرفتند برایش معلمی بگیرند تا مقدمات عربی را نزد او بیاموزد. معلم گفت: "ضرب زید عمروا. یعنی زید عمرو را زد". پرسید: "چرا او را زده است؟ آنها را بیاورید تا محاکمه کنیم...". یا می خواستند به او شطرنج یاد بدهند. گفتند: "این خانه ی رخ است." پرسید: "خانه را خریده؟ یا به او ارث رسیده؟..."
پیوند به وبگاه بیرونی

مولانا