بخش ۱۰۴ - بیان دعویی که عین آن دعوی گواه صدق خویش است
گر تو هستی آشنای جان من
نیست دعوی گفت معنیلان من
گر بگویم نیمشب پیش توام
هین مترس از شب که من خویش توام
این دو دعوی پیش تو معنی بوَد
چون شناسی بانگ خویشاوندِ خوَد
پیشی و خویشی دو دعوی بود لیک
هر دو معنی بود پیش فهم نیک
قرب آوازش گواهی میدهد
کین دم از نزدیک یاری میجهد
لذت آواز خویشاوند نیز
شد گُوا بر صدقِ آن خویش عزیز
باز بی الهام احمق کو ز جهل
مینداند بانگ بیگانه ز اهل
پیش او دعوی بود گفتار او
جهل او شد مایهٔ انکار او
پیش زیرک کاندرونش نورهاست
عین این آواز معنی بود راست
یا به تازی گفت یک تازیزبان
که همیدانم زبان تازیان
عین تازی گفتنش معنی بود
گرچه تازی گفتنش دعوی بود
یا نویسد کاتبی بر کاغذی
کاتب و خطخوانم و من امجدی
این نوشته گرچه خود دعوی بود
هم نوشته شاهد معنی بود
یا بگوید صوفیی دیدی تو دوش
در میان خواب سجادهبدوش
من بدم آن وآنچ گفتم خواب در
با تو اندر خواب در شرح نظر
گوش کن چون حلقه اندر گوش کن
آن سخن را پیشوای هوش کن
چون تو را یاد آید آن خواب این سخن
معجز نو باشد و زر کهن
گرچه دعوی مینماید این ولی
جان صاحبواقعه گوید بلی
پس چو حکمت ضالهٔ مؤمن بود
آن ز هر که بشنود موقن بود
چونک خود را پیش او یابد فقط
چون بود شک چون کند او را غلط
تشنهای را چون بگویی تو شتاب
در قدح آبست بستان زود آب
هیچ گوید تشنه کین دعویست رو
از برم ای مدعی مهجور شو
یا گواه و حجتی بنما که این
جنس آبست و از آن ماء معین
یا به طفل شیر مادر بانگ زد
که بیا من مادرم هان ای ولد
طفل گوید مادرا حجت بیار
تا که با شیرت بگیرم من قرار
در دل هر امتی کز حق مزهست
روی و آواز پیمبر معجزهست
چون پیمبر از برون بانگی زند
جان امت در درون سجده کند
زانک جنس بانگ او اندر جهان
از کسی نشنیده باشد گوش جان
آن غریب از ذوق آواز غریب
از زبان حق شنود انی قریب
بخش ۱۰۳ - عذر گفتن فقیر به شیخ: پس فقیر آن شیخ را احوال گفتبخش ۱۰۵ - سجده کردن یحیی علیه السلام در شکم مادر مسیح را علیه السلام: مادر یحیی به مریم در نهفت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر تو هستی آشنای جان من
نیست دعوی گفت معنیلان من
هوش مصنوعی: اگر تو واقعا آشنا و نزدیک به روح و جان من هستی، پس نیازی به گفتن معنی این سخنان نیست.
گر بگویم نیمشب پیش توام
هین مترس از شب که من خویش توام
هوش مصنوعی: اگر بگویم که در نیمه شب پیش تو هستم، نترس از شب، چون من خودت را میشناسم و آشنا هستم.
این دو دعوی پیش تو معنی بوَد
چون شناسی بانگ خویشاوندِ خوَد
هوش مصنوعی: این دو ادعا در برابر تو به چه معناست، وقتی که میتوانی صدای آشنای خود را بشناسی.
پیشی و خویشی دو دعوی بود لیک
هر دو معنی بود پیش فهم نیک
هوش مصنوعی: جایگاه دوستی و ارتباط خانوادگی هر دو اهمیت دارند، اما هر کدام به نوعی مفهوم خاصی را منتقل میکنند که نیاز به درک عمیقتری دارد.
قرب آوازش گواهی میدهد
کین دم از نزدیک یاری میجهد
هوش مصنوعی: صدای او نشانهای بر این است که دوستی از نزدیک به سوی ما میآید.
لذت آواز خویشاوند نیز
شد گُوا بر صدقِ آن خویش عزیز
هوش مصنوعی: لذت آواز خویشاوند نیز میتواند شاهدی بر صداقت آن عزیز باشد.
باز بی الهام احمق کو ز جهل
مینداند بانگ بیگانه ز اهل
هوش مصنوعی: کسی که از دانش و آگاهی بیبهره است، نمیتواند صدای غریبه را از صدای آشنا تشخیص دهد. او به دلیل جهلش، تفاوتها را نمیشناسد و در نتیجه از الهام و دانشی که میتواند به او کمک کند، بینصیب است.
پیش او دعوی بود گفتار او
جهل او شد مایهٔ انکار او
هوش مصنوعی: در حضور او، ادعا و سخن گفتن بیپایه به نادانی او انجامید و این نادانی سبب شد که او از حقیقت و واقعیت رو برگرداند.
پیش زیرک کاندرونش نورهاست
عین این آواز معنی بود راست
هوش مصنوعی: پیش فرد باهوش، درون او نورهایی وجود دارد. این آواز هم به طور دقیق، نشاندهندهی حقیقت است.
یا به تازی گفت یک تازیزبان
که همیدانم زبان تازیان
هوش مصنوعی: یک عرب زبان به زبان عربی گفت: "میدانم زبان عربها را."
عین تازی گفتنش معنی بود
گرچه تازی گفتنش دعوی بود
هوش مصنوعی: اگرچه کلماتی که به زبان عربی بیان شدهاند، فقط ادعایی هستند، اما در واقع آنچه گفته شده معنی و مفهوم عمیقتری دارد.
یا نویسد کاتبی بر کاغذی
کاتب و خطخوانم و من امجدی
هوش مصنوعی: شاید نویسندهای بر روی کاغذ چیزی بنویسد که من هم بخوانم و به آن پی ببرم.
این نوشته گرچه خود دعوی بود
هم نوشته شاهد معنی بود
هوش مصنوعی: این نوشته اگرچه خودش یک ادعاست، اما همچنان به عنوان شاهدی بر معنای موردنظر است.
یا بگوید صوفیی دیدی تو دوش
در میان خواب سجادهبدوش
هوش مصنوعی: شاید دیشب در خواب کسی را دیدهای که در حال عبادت و ذکر ذکر میکرد و فرشی بر دوش داشت.
من بدم آن وآنچ گفتم خواب در
با تو اندر خواب در شرح نظر
هوش مصنوعی: من خودم بد هستم و آنچه که دربارهاش گفتم، در واقع خواب و خیالی بیش نیست. در کنار تو، تمامی آن خوابها به وضوح نشاندهندهی نظر و دیدگاه من هستند.
گوش کن چون حلقه اندر گوش کن
آن سخن را پیشوای هوش کن
هوش مصنوعی: تعقل کن و گوش فرا بده، همانطور که حلقهای در گوش است. به آن سخن توجه کن که راهنمای هوش توست.
چون تو را یاد آید آن خواب این سخن
معجز نو باشد و زر کهن
هوش مصنوعی: وقتی به یاد تو میافتم، آن خوابِ پیشین معنای جدید و شگفتآوری دارد، همچون سخنی تازه و زر قدیمی.
گرچه دعوی مینماید این ولی
جان صاحبواقعه گوید بلی
هوش مصنوعی: هرچند او به ادعای خود مبالغه میکند، ولی روح حقیقت به وضوح تأیید میکند.
پس چو حکمت ضالهٔ مؤمن بود
آن ز هر که بشنود موقن بود
هوش مصنوعی: اگر حکمت و دانش گمشده متعلق به مؤمن باشد، هر کسی که آن را بشنود به آن یقین خواهد داشت.
چونک خود را پیش او یابد فقط
چون بود شک چون کند او را غلط
هوش مصنوعی: وقتی کسی به خدا نزدیک میشود و خود را در مقابل او میبیند، از آنجا که شک و تردید در وجودش برطرف میشود، دیگر دلیلی برای اشتباه کردن ندارد.
تشنهای را چون بگویی تو شتاب
در قدح آبست بستان زود آب
هوش مصنوعی: اگر به شخص تشنهای بگویی که با سرعت به سمت ظرف آب برود، او بیمعطلی و با عجله به سمت آب میرود تا تشنگیاش را برطرف کند.
هیچ گوید تشنه کین دعویست رو
از برم ای مدعی مهجور شو
هوش مصنوعی: هرگز نمیگوید که تشنه است، زیرا این دعوایی است. بنابراین، ای مدعی، دور شو از نزد من.
یا گواه و حجتی بنما که این
جنس آبست و از آن ماء معین
هوش مصنوعی: لطفاً یک نشانه یا دلیلی ارائه بده که نشان دهد این جنس (محصول) آماده و در حال تولید است و از نوع خاصی از آب (ماده) میباشد.
یا به طفل شیر مادر بانگ زد
که بیا من مادرم هان ای ولد
هوش مصنوعی: شاید مادر به کودک خود بفهماند که من مادر تو هستم و تو باید به من نزدیک شوی.
طفل گوید مادرا حجت بیار
تا که با شیرت بگیرم من قرار
هوش مصنوعی: کودک از مادرش میخواهد که دلیلی برای او بیاورد تا با شیر او آرامش پیدا کند.
در دل هر امتی کز حق مزهست
روی و آواز پیمبر معجزهست
هوش مصنوعی: در قلب هر امتی که به حق گرایش دارد، نشانههایی از زیبایی و صدای پیامبر وجود دارد که خود معجزهای شگفتانگیز است.
چون پیمبر از برون بانگی زند
جان امت در درون سجده کند
هوش مصنوعی: وقتی پیامبر از بیرون صدا بزند، روح مردم در درون خود به سجده میافتد.
زانک جنس بانگ او اندر جهان
از کسی نشنیده باشد گوش جان
هوش مصنوعی: چون صدای او در جهان از کسی نشنیده شده، گوش جان نمیتواند آن را درک کند.
آن غریب از ذوق آواز غریب
از زبان حق شنود انی قریب
هوش مصنوعی: آن شخص دور افتاده از شوق و لذت آواز، صدای حق را از نزدیک میشنود.
خوانش ها
بخش ۱۰۴ - بیان دعویی که عین آن دعوی گواه صدق خویش است به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1392/03/19 06:06
Mohsen Maesumi
در بیت 19 "پس چو حکمت ضاله مومن بود آن ز هر ک بشنود موقن بود "
بر مبنای چاپ انتشارات بهنود سال 1373

مولانا