گنجور

بخش ۱۰۲ - تشنیع صوفیان بر آن صوفی کی پیش شیخ بسیار می‌گوید

صوفیان بر صوفیی شنعه زدند
پیش شیخ خانقاهی آمدند
شیخ را گفتند داد جان ما
تو ازین صوفی بجو ای پیشوا
گفت آخر چه گله‌ست ای صوفیان
گفت این صوفی سه خو دارد گران
در سخن بسیارگو همچون جرس
در خورش افزون خورد از بیست کس
ور بخسپد هست چون اصحاب کهف
صوفیان کردند پیش شیخ زحف
شیخ رو آورد سوی آن فقیر
که ز هر حالی که هست اوساط گیر
در خبر خیر الامور اوساطها
نافع آمد ز اعتدال اخلاطها
گر یکی خلطی فزون شد از عرض
در تن مردم پدید آید مرض
بر قرین خویش مفزا در صفت
کان فراق آرد یقین در عاقبت
نطق موسی بد بر اندازه ولیک
هم فزون آمد ز گفت یار نیک
آن فزونی با خضر آمد شقاق
گفت رو تو مکثری هذا فراق
موسیا بسیارگویی دور شو
ور نه با من گنگ باش و کور شو
ور نرفتی وز ستیزه شسته‌ای
تو به معنی رفته‌ای بگسسته‌ای
چون حدث کردی تو ناگه در نماز
گویدت سوی طهارت رو بتاز
ور نرفتی خشک خنبان می‌شوی
خود نمازت رفت پیشین ای غوی
رو بر آنها که هم‌جفت توند
عاشقان و تشنهٔ گفت توند
پاسبان بر خوابناکان بر فزود
ماهیان را پاسبان حاجت نبود
جامه‌پوشان را نظر بر گازرست
جان عریان را تجلی زیورست
یا ز عریانان به یکسو باز رو
یا چو ایشان فارغ از تنجامه شو
ور نمی‌توانی که کل عریان شوی
جامه کم کن تا ره اوسط روی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صوفیان بر صوفیی شنعه زدند
پیش شیخ خانقاهی آمدند
هوش مصنوعی: صوفی‌ها در مورد یکی از خودشان صحبت کردند و به محضر شیخی در خانقاه رفتند.
شیخ را گفتند داد جان ما
تو ازین صوفی بجو ای پیشوا
هوش مصنوعی: به شیخ گفتند که ما جان خود را فدای تو می‌کنیم، پس از این صوفی بخواه که در پیشبرد امور ما کمک کند.
گفت آخر چه گله‌ست ای صوفیان
گفت این صوفی سه خو دارد گران
هوش مصنوعی: صوفیان، چه ناراحتی‌ای داری؟ این صوفی سه نوع خواب دارد که به شدت بر او تأثیر می‌گذارد.
در سخن بسیارگو همچون جرس
در خورش افزون خورد از بیست کس
هوش مصنوعی: کسی که در سخن زیاد صحبت می‌کند، مانند زنگ جرس است که به ازای صدای خود، از چندین نفر بیشتر تأثیر می‌گیرد.
ور بخسپد هست چون اصحاب کهف
صوفیان کردند پیش شیخ زحف
هوش مصنوعی: اگر کسی بخوابد، وجودش مانند اصحاب کهف خواهد بود که در زمان‌های گذشته به دست شیخ صوفی دچار زحمت شده‌اند.
شیخ رو آورد سوی آن فقیر
که ز هر حالی که هست اوساط گیر
هوش مصنوعی: شیخ به سوی آن فقیر توجه کرد که در هر شرایطی که باشد، موقعیت او را درک می‌کند.
در خبر خیر الامور اوساطها
نافع آمد ز اعتدال اخلاطها
هوش مصنوعی: در خبر آمده است که بهترین وضعیت‌ها، وضعیت‌های معتدل است و این تعادل در مزاج‌ها مفید و سودمند است.
گر یکی خلطی فزون شد از عرض
در تن مردم پدید آید مرض
هوش مصنوعی: اگر در وجود انسان ناهماهنگی یا اضافه‌ای از مواد غیرضروری ایجاد شود، باعث بروز بیماری می‌شود.
بر قرین خویش مفزا در صفت
کان فراق آرد یقین در عاقبت
هوش مصنوعی: با هم‌نشین خود در صفات نیکو افزون باش، زیرا در نهایت، جدایی یقیناً به همراه خواهد داشت.
نطق موسی بد بر اندازه ولیک
هم فزون آمد ز گفت یار نیک
هوش مصنوعی: سخن گفتن موسی به خوبی انجام می‌شد، اما صحبت‌های دوست خوب فراتر از آن بود.
آن فزونی با خضر آمد شقاق
گفت رو تو مکثری هذا فراق
هوش مصنوعی: این جمله به داستانی اشاره دارد که در آن، خضر، نماد حکمت و دانش، به همراه فردی دیگر می‌آید. در اینجا، اشاره به جدایی و فاصله‌ای است که بین آن دو ایجاد شده است. به این معنا که فردی با خضر مواجه می‌شود و به او می‌گوید که این جدایی و فاصله به خاطر برخی از مسائل پیش آمده است و این موضوع برای او ناگوار است.
موسیا بسیارگویی دور شو
ور نه با من گنگ باش و کور شو
هوش مصنوعی: اگر موسیا، بیش از حد صحبت کنی، دور شو؛ در غیر این صورت یا باید ساکت باشی و چیزی نگوئی یا اینکه دید و شنید خود را از دست بدهی.
ور نرفتی وز ستیزه شسته‌ای
تو به معنی رفته‌ای بگسسته‌ای
هوش مصنوعی: اگر از درگیری و ستیزه کناره‌گیری کرده‌ای، به معنای واقعی کلمه از آن وضعیت جدا شده‌ای.
چون حدث کردی تو ناگه در نماز
گویدت سوی طهارت رو بتاز
هوش مصنوعی: اگر در هنگام نماز احساس کنی که نیاز به طهارت داری، سریعاً به سمت پاکی برو.
ور نرفتی خشک خنبان می‌شوی
خود نمازت رفت پیشین ای غوی
هوش مصنوعی: اگر به سمت عبادت و راه راست نمی‌روی، ممکن است به بی‌راهه کشیده شوی و حتی نمازت نیز از بین خواهد رفت. ای جوان، مراقب خودت باش.
رو بر آنها که هم‌جفت توند
عاشقان و تشنهٔ گفت توند
هوش مصنوعی: به کسانی که عاشقانه و با شوق بسیار به دنبال عشق و ارتباط هستند، نگاه کن.
پاسبان بر خوابناکان بر فزود
ماهیان را پاسبان حاجت نبود
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که مراقبان و نگهبانان خواب‌زده‌ها، نیازی به نگهداری از ماهی‌ها ندارند. در واقع، اشاره به این دارد که در مواقعی که کسی در خواب است، دیگر نیازی نیست که کسی بر آنها نظارت داشته باشد، چون آن‌ها در دنیای خودشان غرق شده‌اند و به چیزی else نیاز ندارند.
جامه‌پوشان را نظر بر گازرست
جان عریان را تجلی زیورست
هوش مصنوعی: آنان که لباس بر تن دارند، به گازر (کسانی که مو را کوتاه می‌کنند) نگاه می‌کنند و جان برهنه از زیبایی‌ها سرشار است.
یا ز عریانان به یکسو باز رو
یا چو ایشان فارغ از تنجامه شو
هوش مصنوعی: یا به بی‌پرده‌گان روی کن و از آن‌ها دور شو، یا مانند آن‌ها بدون هیچ قید و بندی زندگی کن.
ور نمی‌توانی که کل عریان شوی
جامه کم کن تا ره اوسط روی
هوش مصنوعی: اگر نمی‌توانی که به طور کامل عریان شوی، لباس‌های خود را کم کن تا به میانه راه برسی.

خوانش ها

بخش ۱۰۲ - تشنیع صوفیان بر آن صوفی کی پیش شیخ بسیار می‌گوید به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1394/11/19 04:02
م - سرشار

بادرود: بگمان من بیت آخر بسبب اشتباه چاپی نیاز به ویرایش دارد' شاید بدین شکل':ور که نتوانی که کل عریان شوی /جامه کم کن تا ره اوسط روی
م - سرشار

1395/02/30 04:04
رضا

لفظ نمی توانی در اصل نمی تانی است و به همین شکل هم قابل خواندن در شعر است.