گنجور

بخش ۶۸ - جواب گفتن هدهد طعنهٔ زاغ را

گفت ای شه بر من عور گدای
قول دشمن مشنو از بهر خدای
گر به بطلانست دعوی کردنم
من نهادم سر ببر این گردنم
زاغ کو حکم قضا را منکرست
گر هزاران عقل دارد کافرست
در تو تا کافی بود از کافران
جای گند و شهوتی چون کاف ران
من ببینم دام را اندر هوا
گر نپوشد چشم عقلم را قضا
چون قضا آید شود دانش بخواب
مه سیه گردد بگیرد آفتاب
از قضا این تعبیه کی نادرست
از قضا دان کو قضا را منکرست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفت ای شه بر من عور گدای
قول دشمن مشنو از بهر خدای
هوش مصنوعی: ای پادشاه، به من توجه کن و به گفتار دشمنان که مرا بی‌کساء می‌خوانند توجه نکن، این را برای خدا بگذار.
گر به بطلانست دعوی کردنم
من نهادم سر ببر این گردنم
هوش مصنوعی: اگر ادعای من بی‌اساس است، پس می‌توانی گردن مرا بزنید.
زاغ کو حکم قضا را منکرست
گر هزاران عقل دارد کافرست
هوش مصنوعی: زاغ (پرنده‌ای سیاه) اگر هزاران عقل و دانش داشته باشد، باز هم در برابر حکم حق (قضا) نافرمان خواهد بود. این یعنی که نادانی و کفر او قابل توجیه نیست و هر چقدر هم که فکر کند، واقعیت تغییر نمی‌کند.
در تو تا کافی بود از کافران
جای گند و شهوتی چون کاف ران
هوش مصنوعی: تا زمانی که در تو چیزهایی از کافران وجود داشت، جایی برای گند و خیانت و شهوت وجود دارد، مانند محل زندگی کافران.
من ببینم دام را اندر هوا
گر نپوشد چشم عقلم را قضا
هوش مصنوعی: اگر من دام را در هوا ببینم، اگر عقل من این واقعیت را نپذیرد، به سرنوشت من بستگی دارد.
چون قضا آید شود دانش بخواب
مه سیه گردد بگیرد آفتاب
هوش مصنوعی: زمانی که سرنوشت فرارسد، دانش به خواب می‌رود و نور ماه تیره می‌شود و آفتاب غروب می‌کند.
از قضا این تعبیه کی نادرست
از قضا دان کو قضا را منکرست
هوش مصنوعی: به طور تصادفی، این ساختار نادرست است، زیرا کسی که با تقدیر و سرنوشت مخالفت می‌ورزد، به قضا و قدر اعتقادی ندارد.

خوانش ها

بخش ۶۸ - جواب گفتن هدهد طعنهٔ زاغ را به خوانش فرید حامد
بخش ۶۸ - جواب گفتن هدهد طعنهٔ زاغ را به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1399/01/18 12:04

شرح و تفسیر بیت 1227
گفت : ای شه ، بر من عور گدا / قول دشمن مشنو از بهر خدا
هدهد گفت : شاها ، محض رضای خدا در حق من گدای برهنه ناچیز ، سخن دشمن را گوش مکن .
شرح و تفسیر بیت 1228
گر نباشد این که دعوی می کنم / من نهادم سر ، ببر این گردنم
اگر آنچه ادعا می کنم گزافه و دروغ است . من از سرم می گذرم و اینک گردن مرا بزن .
شرح و تفسیر بیت 1229
زاغ ، کو حکم قضا را منکر است / گر هزاران عقل دارد ، کافر است
زاغ که منکر قضا و قدر و حکم قاطع آن است اگر هزاران عقل هم که داشته باشد باز کافر است .
شرح و تفسیر بیت 1230
در تو تا کافی بود در کافران / جای گند و شهوتی چون کاف ران
تا وقتی که اثری از کافران در تو باشد . تو جایگاه پلیدی و شهوتی ، مانند شرمگاه زنان و مردان . پس تا وقتی که با کافران سنخیت داری ، همچنان ناپاکی .
شرح و تفسیر بیت 1231
من ببینم دام را اندر هوا / گر نپوشد چشم عقلم را قضا
بله البته که من (هدهد) در حال پرواز در هوا می توانم دام نهان شده در زیر خاک را ببینم اما به شرط آنکه قضای الهی ، چشم عقلم را نبسته باشد .
شرح و تفسیر بیت 1232
چون قضا آید ، شود دانش به خواب / مه ، سیه گردد ، بگیرد آفتاب
وقتی که قضای الهی در رسد . علم و عقل دچار غفلت شود و ماه سیاه و تیره گردد و خورشید نیز دچار کسوف شود .
شرح و تفسیر بیت 1233
از قضا این تعبیه کی نادر است / از قضا دان ، کو قضا را منکر است
این قبیل کارها طبق قضای الهی صورت می گیرد و این موارد کی قلیل یا بعید است ؟ هر کس که قضای الهی را انکار کند . این انکار را نیز ناشی از قضای الهی بدان . [ مولانا طبق معتقدات اهل شرع و اصحاب فلسفه و حکمت به قضا و قدر عقیده دارد و می گوید که قضای الهی مافوق عقیده بشری است و در عین حال عقیده دارد که هر چند قضای الهی حق است ولی حهد و کوشش انسان نیز حق است . به عبارتی می گوید روا نیست که به بهانه حاکمیت قضا و قدر الهی ، کار و تلاش را تعطیل کنی . بل قضا حق است و جهد بنده حق / هین مباش اعور چو ابلیس خلق ]

1402/11/21 16:01
در سکوت

مثنوی معنوی :: در سکوت.... بشنوید