گنجور

بخش ۶۷ - طعنهٔ زاغ در دعوی هدهد

زاغ چون بشنود آمد از حسد
با سلیمان گفت کو کژ گفت و بد
از ادب نبود به پیش شه مقال
خاصه خودلاف دروغین و محال
گر مر او را این نظر بودی مدام
چون ندیدی زیر مشتی خاک دام
چون گرفتار آمدی در دام او
چون قفس اندر شدی ناکام او
پس سلیمان گفت ای هدهد رواست
کز تو در اول قدح این دُرد خاست
چون نمایی مستی ای خورده تو دوغ
پیش من لافی زنی آنگه دروغ

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زاغ چون بشنود آمد از حسد
با سلیمان گفت کو کژ گفت و بد
هوش مصنوعی: زاغ وقتی متوجه حسادت خود شد، به سلیمان گفت: "کجاست؟" و چیزی ناپسند گفت و بدی کرد.
از ادب نبود به پیش شه مقال
خاصه خودلاف دروغین و محال
هوش مصنوعی: به خاطر ادب، نباید در پیش فرمانروا سخن بی‌مورد یا دروغین گفت، زیرا این کار ناپسند است.
گر مر او را این نظر بودی مدام
چون ندیدی زیر مشتی خاک دام
هوش مصنوعی: اگر تو همیشه به این فکر بودی، پس چرا او را در زیر یک مشت خاک نمی‌بینی؟
چون گرفتار آمدی در دام او
چون قفس اندر شدی ناکام او
هوش مصنوعی: وقتی که در دام او گرفتار شدی، مانند این است که در قفس به دام افتاده‌ای و امیدواریت را از دست داده‌ای.
پس سلیمان گفت ای هدهد رواست
کز تو در اول قدح این دُرد خاست
هوش مصنوعی: سلیمان به هدهد گفت: درست است که تو از ابتدا خبر این ماجرا را برای من آوردی.
چون نمایی مستی ای خورده تو دوغ
پیش من لافی زنی آنگه دروغ
هوش مصنوعی: وقتی که تو به من نشان می‌دهی که مستی و دوغ نوشیده‌ای، آن وقت از خودت کلامی به میان می‌آوری، اما در واقع، این حرف‌ها پایه و اساسی ندارد.

خوانش ها

بخش ۶۷ - طعنهٔ زاغ در دعوی هدهد به خوانش فرید حامد
بخش ۶۷ - طعنهٔ زاغ در دعوی هدهد به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1399/01/17 12:04

زاغ ، چون بشنود ، آمد از حسد / با سلیمان گفت : کو کژ گفت و بد
زاغ همینکه سخنان هدهد را شنید از روی حسادن نزد سلیمان آمد و بدو عرض کرد این هدهد ، لاف می زند و دروغ می گوید .
شرح و تفسیر بیت 1222
از ادب نبود به پیش شه ، مقال / خاصه خود لاف دروغین و محال
و در محضر شاه سخن گفتن ، مغایر ادب است بخصوص که حرف آدمی ، ادعای محض و بی اساس باشد .
شرح و تفسیر بیت 1223
گر مر ، او را این نظر بودی مدام / چون ندیدی زیر مشتی خاک ، دام ؟
اگر این هدهد دارای چنین خاصیت مهمی بود که آب را در عمق زمین می بیند . پس چگونه زیر مشتی خاک دام را ندید .
شرح و تفسیر بیت 1224
چون گرفتار آمدی در دام او ؟ / چون قفص اندر شدی ناکام او ؟
هدهد که مدعی چنین بینایی ژرفی است . پس چرا در دغام گرفتار آمد و با آن حال زار در قفس محبوس شد . [ به نحو تاویل ، مراد از هدهد ، اصحاب کشف و شهود و مراد از زاغ ، منکران کشف و شهود است ]
شرح و تفسیر بیت 1225
پس سلیمان گفت : ای هدهد رواست / کز تو در اول قدح ، این درد خاست ؟
سلیمان به نحو گلایه به هدهد گفت : ای هدهد ، آیا شایسته و مقبول است که در اولین قدح ، از تو چنین درد و ناصافی دیده شود ؟ یعنی آیا رواست که در ابتدای کار از تو ناخالصی و نادرستی دیده شود . [ مصراع دوم برگرفته از یکی از رسوم شراب داران و شراب سازان است و آن اینکه اولین پیمانه ای که از خم شراب برمی دارند باید صاف و زلال باشد واِلّا آن شراب مقبول طبع نیفتد و این به صورت مثل در آمده است . و در موردِ هر کاری که از ابتداء دارای فساد و خرابی باشد استعمال می گردد . زیرا دُردِ شراب در بُنِ خم می نشیند و بر سر نمی آید . ]
شرح و تفسیر بیت 1226
چون نمایی مستی ، ای خورده تو دوغ ؟ / پیش من لافی زنی ، آنگه دروغ ؟
ای کسی که دوغ خورده ای چرا خود را مست نشان می دهی و پیش من لاف می زنی و دروغ می بافی ؟ [ بعضی ها که اهل تظاهرند . دوغ هم که می خورند خود را مست نشان می دهند زیرا دوغ نیز در آدمی ایجاد رخوت می کند . اما مستی دوغ کجا و مستی شراب کجا ؟ ]

1400/04/12 19:07
مبین

منم از شما تشکر میکنم. در حالی که سالی گذشته ازین امر پسندیده.

 

1404/06/19 06:09
یار

بسیار عالی

ممنون و سپاسگزارم 

1399/03/17 11:06
علی

اقایا خانم بی نام از شما بابت تفسیر دقیق و کامل و و بی نقصتون تشکر میکنم دست شما درد نکنه

1402/11/21 16:01
در سکوت

مثنوی معنوی :: در سکوت.... بشنوید