گنجور

بخش ۱۸ - بیان حسد وزیر

آن وزیرک از حسد بودش نژاد
تا به باطل گوش و بینی باد داد
بر امید آنک از نیش حسد
زهر او در جان مسکینان رسد
هر کسی کو از حسد بینی کند
خویش را بی‌گوش و بی بینی کند
بینی آن باشد که او بویی برد
بوی او را جانب کویی برد
هر که بویش نیست بی بینی بود
بوی آن بویست کان دینی بود
چونک بویی برد و شکر آن نکرد
کفر نعمت آمد و بینیش خورد
شکر کن مر شاکران را بنده باش
پیش ایشان مرده شو پاینده باش
چون وزیر از ره‌زنی مایه مساز
خلق را تو بر میاور از نماز
ناصح دین گشته آن کافر وزیر
کرده او از مکر در گوزینه سیر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن وزیرک از حسد بودش نژاد
تا به باطل گوش و بینی باد داد
هوش مصنوعی: این وزیر به خاطر حسد و دشمنی‌اش، باعث شد که به طور نادرست کسی را به باد انتقاد بگیرد و به او آسیب برساند.
بر امید آنک از نیش حسد
زهر او در جان مسکینان رسد
هوش مصنوعی: منتظر آن هستم که زهر حسد، که به جان بی‌نوایان می‌رسد، به امیدی تبدیل شود.
هر کسی کو از حسد بینی کند
خویش را بی‌گوش و بی بینی کند
هوش مصنوعی: هر کس که از روی حسد به دیگران نگاه کند، در حقیقت خود را مانند کسی می‌بیند که نه گوش دارد و نه بینایی.
بینی آن باشد که او بویی برد
بوی او را جانب کویی برد
هوش مصنوعی: اگر بویی از او بگیری، آن بو تو را به سمت کوی او خواهد کشاند.
هر که بویش نیست بی بینی بود
بوی آن بویست کان دینی بود
هوش مصنوعی: هر کسی که از وجود او بویی نگیرد، کور است. بوی او همان بوی دین و ایمان است.
چونک بویی برد و شکر آن نکرد
کفر نعمت آمد و بینیش خورد
هوش مصنوعی: اگر فردی بویی را احساس کند و وقتی شکرگزاری نکند، ناشکری او به معنای کفران نعمت خواهد بود و در نتیجه، عواقب بدی برایش به همراه خواهد داشت.
شکر کن مر شاکران را بنده باش
پیش ایشان مرده شو پاینده باش
هوش مصنوعی: از افرادی که شکرگزار هستند قدردانی کن و در مقابل آن‌ها تواضع کن. مانند یک مرده همیشگی برای آنها زندگی کن و ماندگاری خود را حفظ کن.
چون وزیر از ره‌زنی مایه مساز
خلق را تو بر میاور از نماز
هوش مصنوعی: وقتی که وزیر از دزدی و راهزنی خبر می‌دهد، تو مردم را از نماز و عبادت باز نداشته باش.
ناصح دین گشته آن کافر وزیر
کرده او از مکر در گوزینه سیر
هوش مصنوعی: وزیری که کافر و ناپرهیزکار است، به عنوان مشاور دین برای مردم ظاهر شده و با فریب و نیرنگ، آنها را در دام خود می‌کشاند.

خوانش ها

بخش ۱۸ - بیان حسد وزیر به خوانش علیرضا بخشی زاده روشنفکر
بخش ۱۸ - بیان حسد وزیر به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/09/14 18:12
حسین ملیحی شجاع

در بیت اخر گوزینه غلط است در واقع لوزینه که نوعی شیرینی است که از بادام درست میشده امروزه انواع ان وجود دارد مانند لوز سیب و غیره

1394/07/19 11:10
محسن بهاری

البته گوزینه صحیح است و آن حلوا یا شیرینی است که از مغز گردو در آن استفاده می شود . بعضی گفته که از مغز بادام هم استفاده شده است . به عربی جوزینه شده است . گوز یا جوز همان معنی گردو می دهد . شاید لوزینه که آقای ملیحی فرمده اند هم یک نوع شیرینی دیگری است یا اینکه نام دیگر گوزینه ، لوزینه است . با تشکر

1396/03/03 12:06
حامد کهن دل

ناصح دین گشته آن کافر وزیر
کرده او از مکر در گوزینه سیر
یعنی آن وزسر کافر ناصح دین شده بود و مانند کسی بود که از مکر در گوزینه (یا لوزینه) که نوعی شیرینی است، سیر بریزد.

1396/12/09 23:03
فرهاد

بنظرم بیت اول اگه اینگونه باشه آهنگش بهتره:
آن وزیرک از حسد بودش نژاد
تا به باطل گوش و بینی بداد

1397/11/05 19:02
کتایون فرهادی

شرح و تفسیر بیان حسد وزیر
شرح و تفسیر بیت 437
آن وزیرک از حسد بودش نژاد / تا به باطل ، گوش و بینی باد داد
نژاد و سرشت آن وزیر پر تزویر از حسادت بود و سرانجام بر اثر حسادت گوش و بینی خود را بر باد داد .
– صفت حسادت باعث می شود که آدمی گوش و شامه حقیقت یابش را از دست بدهد .
شرح و تفسیر بیت 438
بر امید آنکه از نیش حسد / زهر او در جان مسکینان رسد
آن وزیر حسود گوش و بینی اش را از دست داد بدین امید که نیش حسدش را به جان بیچارگان عیسوی وارد کند و آنان را دچار هلاکت و تباهی نماید .
شرح و تفسیر بیت 439
هر کسی کو از حسد بینی کند / خویشتن بی گوش و بی بینی کند
هر کسی از روی حسادت بینی خود را بکند بدین امید که به دیگری صدمه زند در واقع خود را بی بینی و بی گوش کرده است .
– دشمنی حسودانه باعث می شود که آدمی قوه تمییز و تشخیص خود را از دست بدهد.
شرح و تفسیر بیت 440
بینی آن باشد که او ، بویی برد / بوی ، او را جانب کویی برد
بینی حقیقی آن عضوی است که بوئی را بشنود و آن بو او را به جائی بکشد .
– شامه حقیقت یاب شامه ای است که رایحه حقیقت را استشمام کند و توسط آن رایح به کوی حقیقت برسد .
شرح و تفسیر بیت 441
هر که بویش نیست ، بی بینی بود / بوی ، آن بویی است کان دینی بود
هرکس رایحه حقیقت را نشنود در واقع شامه باطنی ندارد . رایحه حقیقی ، رایحه ای است که بوی دین و عرفان دهد .
– همانطور که شخص مبتلا به زکام نمی تواند روایح را استشمام کند . افراد حسود نیز که شامه باطنی شان دچار زکام خشم و حسادت شده است نمی توانند رایحه دلنواز حقیقت را بشنوند .

شرح و تفسیر بیت 442
چونکه بویی برد و شکر آن نکرد / کفر نعمت آمد و بینی اش خورد
هر کس که رایحه حقیقت را بشنود و شکر آن را بجای نیاورد ، چنین کسی به خاطر این ناشکری ، شامه حقیقت یابش را از دست بدهد .

شرح و تفسیر بیت 443
شکر کن مر شاکران را بنده باش / پیش ایشان مرده شو ، پاینده باش
شکر گزار باش و تسلیم شکرگزاران حقیقی بشو و در برابر آنان بمیر تا به حیات جاودانه رسی .
– این بیت گوشزد می کند که طالب حقیقت باید در برابر اولیاءالله تسلیم محض باشد و از همه امیال و هوس های شخصی خود بگذرد و مطیع ارشادات آنان گردد .
شرح و تفسیر بیت 444
چون وزیر ، از ره زنی مایه مساز / خلق را تو بر میاور از نماز
تو مانند آن وزیر پرتزویر مباش که گمراه کردن دیگران را سرمایه خود کرد و مردم را از عبادت باز مدار ( اگر تو خود گمراهی دیگران را گمراه مساز ) .
شرح و تفسیر بیت 445
ناصح دین گشته آن کافر وزیر / کرده او از مکر در لوزینه ، سیر
آن وزیر نیرنگباز که باطنا کافر و حق ستیز بود و در ظاهر اظهار خیرخواهی در دین و ایمان مردم می کرد در مثل به کسی ماند که سیر را درون باقلوا (لوزینه) قرار دهد . [ لوزینه = گوزینه ، نوعی باقلواست که با مغز گردو می پزند ، تعبیر « سیر در لوزینه کردن » کنایه از باطل را به حق درآمیختن و زشتی را جامۀ زیبا پوشانده است . ]

1401/08/28 17:10
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)

سپاسِ فراوان آقا فرهاد

آفرین بر شما و همت بالایِ شما

1402/03/28 18:05
بنده خدا

عالی بود

1401/02/04 10:05
در سکوت

این بخش از مثنوی را "در سکوت" بشنوید:

پیوند به وبگاه بیرونی