بخش ۱۷۰ - افتادن رکابدار هر باری پیش امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه کی ای امیر المؤمنین مرا بکش و ازین قضا برهان
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۱۷۰ - افتادن رکابدار هر باری پیش امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه کی ای امیر المؤمنین مرا بکش و ازین قضا برهان به خوانش بامشاد لطف آبادی
بخش ۱۷۰ - افتادن رکابدار هر باری پیش امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه کی ای امیر المؤمنین مرا بکش و ازین قضا برهان به خوانش عندلیب
حاشیه ها
باسلام.
درباره ی دفاعی که مولانا در سه بیت پایانی فوق، از حرص نداشتن امام علی نسبت به خلافت، می کند، باید بدانید که خلیفه ی دوم (عمر) در وصیت خودش در لحظات مرگ، وقتی پیشنهاد شورا را میدهد و اعضا را تعیین می کند، نسبت به هر کدام نظرش را می گوید تا بر تعیین یا عدم تعیین آن فرد تاثیر گذاشته شود.
و درباره امام علی، می گوید:
"عیب او حرصی است که به خلافت دارد. او نظر دارد و می خواهد که خلافت را از میان بردارد و رد کند یا تعدیل کند"
لذا مولانا در لابلای داستان نبرد امام علی، گریزی می زند به این سخن عمر و سایر اتهاماتی ازین قبیل که صحابه و بزرگان صدر اسلام به مولاعلی می زدند، و از پاکی امام علی دفاع می کند در برابر این اتهامات.
بااحترام.
جلال دامن افشان.
وبلاگ Www.shir11.mihanblog.com
در تأیید این سخن، این کلیپ عالی و زیبا را تماشا بفرمایید:
به گفتهٔ آقای مجید سلیمانی این بیت اشاره به این ابیات منسوب به امام علی(ع) دارد:
السَّیف و الخَنجرُ ریحانُنا / اُفٍّ علی النرجسِ و الآسِ
شرابنا مِن دَمِ اعدائنا / و کأسنا جمجمة الراس
در همین نهج البلاغه ده ها بار بی اعتنایی علی ( ع ) را به مقام خلافت به معنای معمولی آن که مقام پرستان در محرابش سر به سجده می گذارند ، خواهیم دید ، او کسی است که در راه بصره در ذی قار لنگه کفشش را بلند می کند و به ابن عباس می گوید : قیمت این کفش چند است ؟ ابن عباس می گوید : به چیزی نمی ارزد .
او می فرماید : « ارزش این کفش در نزد من از ارزش زمامداری بیشتر است ، مگر اینکه حقی را بجای خود تثبیت کنم و یا باطلی را نابود بسازم » .
اگر واقعا می خواهید موقعیت علی بن ابیطالب را در برابر خلافت در نظر بگیرید ، چند بیت زیر را از جلال الدین مولوی مورد مطالعه دقیق قرار بدهید :
زان بظاهر کوشد اندر جاه و حکم تا امیران را نماید راه و حکم
تا بیاراید بهر تن جامه ای تا نویسد او بهر کس نامه ای
تا امیری را دهد جان دگر تا دهد نخل خلافت را ثمر
آیا بیت اول فلسفه و هدف تمام تکاپوها و احساس ناراحتی های امیر المؤمنین را در خطبه شقشقیه توضیح نمی دهد ؟
آیا این مصرع : « تا بیاراید بهر تن جامه ای » اشاره کاملا روشنی به اولین جمله خطبه شقشقیه نیست که میگوید : « اما و اللّه لقد تقمّصها فلان » . ( هان ای مردم ، ابو بکر جامه خلافت را به تن کرد ) ؟
آیا جلال الدین مولوی در بیت سوم صراحتا نمی گوید بارورکننده درخت خلافت علی بوده است ؟
مصرع اول بیت سوم با فریاد بلند می گوید : امارت و خلافت بجان دیگری احتیاج داشته است و احیاکننده این جان ، علی بوده است و بس .
بنابراین شکوه ها و ناله های علی بن ابیطالب از هیجانات و احساسات خام « خود طبیعی » سرچشمه نمی گرفته است ، بلکه مطابق جملاتی که در خطبه شقشقیه دیده می شود ، بجهت نتایج غیر منطقی بوده که در انحراف خلافت از علی بوجود آمده بوده است .(شرح نهج البلاغه علامه جعفری )