برگردان به زبان ساده
بود لقمان پیش خواجهٔ خویشتن
در میان بندگانش خوارتن
هوش مصنوعی: لقمان در حضور آقای خود در میان بندگانش به حالت خوار و ذلیل نشسته است.
میفرستاد او غلامان را به باغ
تا که میوه آیدش بهر فراغ
هوش مصنوعی: او، غلامان را به باغ میفرستاد تا میوهها برایش آماده شود و بتواند از آنها بهرهمند شود.
بود لقمان در غلامان چون طفیل
پر معانی تیرهصورت همچو لیل
هوش مصنوعی: لقمان، در میان غلامان، مانند طفیل است که دارای معانی بسیار و با ظاهری تیره و شبگونه است.
آن غلامان میوههای جمع را
خوش بخوردند از نهیب طمع را
هوش مصنوعی: آن خدمتکاران از میوههای جمع شده به طرز لذتبخشی استفاده کردند و به خاطر طمع خود به آنها رسیدند.
خواجه را گفتند لقمان خورد آن
خواجه بر لقمان ترش گشت و گران
هوش مصنوعی: به خواجه گفتند که لقمان چیزی خورد. خواجه به خاطر این موضوع ناراحت و عبوس شد و سنگینتر شد.
چون تفحص کرد لقمان از سبب
در عتاب خواجهاش بگشاد لب
هوش مصنوعی: وقتی لقمان دربارهٔ دلیل سرزنش کردن آقایش جستوجو کرد، زبانش را باز کرد و شروع به صحبت کرد.
گفت لقمان سیدا پیش خدا
بندهٔ خاین نباشد مرتضی
هوش مصنوعی: لقمان به خدا گفت: "ای خداوند، بندهای که خیانت میکند، نباید مورد احترام و بزرگی قرار گیرد."
امتحان کن جملهمان را ای کریم
سیرمان در ده تو از آب حمیم
هوش مصنوعی: ای بخشنده، ما را آزمایش کن، زیرا در بخشش تو، ما از آب گرم و لذتبخش سیراب شدهایم.
بعد از آن ما را به صحرایی کلان
تو سواره ما پیاده میدوان
هوش مصنوعی: سپس ما را به یک بیابان وسیع میبری، در حالی که تو سوار بر مرکب هستی و ما پیاده دنبالت میدویم.
آنگهان بنگر تو بدکردار را
صنعهای کاشف الاسرار را
هوش مصنوعی: سپس به بدکردار نگاه کن و آثار آن خالق اسرار را ببین.
گشت ساقی خواجه از آب حمیم
مر غلامان را و خوردند آن ز بیم
هوش مصنوعی: خدمتگزار خواجه به خاطر تشنگی، از آب گرم حمیم گذشت و به غلامان نوشیدنی داد تا از ترس و نگرانی، آن را بنوشند.
بعد از آن میراندشان در دشتها
میدویدند آن نفر تحت و علا
هوش مصنوعی: بعد از آن، آن شخص آنها را در دشتها به حرکت درمیآورد و آنها به سرعت میدویدند.
قی در افتادند ایشان از عنا
آب میآورد زیشان میوهها
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که گروهی به زمین افتادهاند و از آنها آب میآورند و میوهها را جمع میکنند.
چون که لقمان را در آمد قی ز ناف
می بر آمد از درونش آب صاف
هوش مصنوعی: وقتی لقمان به آرامش و سکوتی عمیق فرورفت، مانند آب زلالی که از عمق وجودش میجوشد، صدای شفاف و دلنشینی از او برخاست.
حکمت لقمان چو داند این نمود
پس چه باشد حکمت رب الوجود
هوش مصنوعی: حکمت لقمان نشاندهندهی عمق و فهم بالای اوست، پس اگر اینقدر حکمت دارد، حکمت خداوند که خالق همه چیز است، چگونه خواهد بود؟
یوم تبلی والسرائر کلها
بان منکم کامن لا یشتهی
هوش مصنوعی: در روزی که اسرار و ناپسندها برملا میشود، از شما کسانی هستند که چیزی را نمیخواهند یا نمیپسندند.
چون سقوا ماء حمیما قطعت
جملة الاستار مما افضعت
هوش مصنوعی: وقتی که آب داغ آورده شود، پردهها به طور کامل قطع میشوند و این موضوع به شدت تاثیرگذار است.
نار زان آمد عذاب کافران
که حجر را نار باشد امتحان
هوش مصنوعی: عذاب کافران از آتش به وجود آمده است، زیرا سنگ نیز در آتش آزمایش میشود.
آن دل چون سنگ را ما چند چند
نرم گفتیم و نمیپذرفت پند
هوش مصنوعی: ما بارها تلاش کردیم تا دل سنگی او را نرم کنیم و او هیچکدام از نصیحتها را قبول نکرد.
ریش بد را داروی بد یافت رگ
مر سر خر را سر دندان سگ
هوش مصنوعی: به بدی، با بدی دیگر نمیتوان مقابله کرد. برای درمان مشکلات بد، باید از راه درست و مناسب استفاده کرد. اگر بخواهیم راهی نادرست را انتخاب کنیم، بیشتر به دردسر خواهیم افتاد و در نهایت نتیجهای معکوس خواهیم گرفت.
الخبیثات الخبیثین حکمتست
زشت را هم زشت جفت و بابتست
هوش مصنوعی: زشتها برای زشتها مناسب هستند و هر چیز بد، همزاد خود را پیدا میکند.
پس تو هر جفتی که میخواهی برو
محو و همشکل و صفات او بشو
هوش مصنوعی: پس هر جفتی که میخواهی، به او نزدیک شو و خودت را شبیه او کن و صفات او را به خود بگیر.
نور خواهی مستعد نور شو
دور خواهی خویش بین و دور شو
هوش مصنوعی: اگر به دنبال نور و روشنی هستی، خود را برای دریافت آن آماده کن. اگر میخواهی از تاریکی و دوری بگریزی، خود را در آینهای از خود ببین و از آن فاصله بگیر.
ور رهی خواهی ازین سجن خرب
سر مکش از دوست و اسجد واقترب
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از این زندان رهایی یابی، سر از دوست برندار و به او نزدیک شو.
حاشیه ها
1395/11/17 20:02
آرش تبرستانی
پس تو هر جفتی که میخواهی برو محو و همشکل و صفات او بشو یعنی اگر می خواهی به چیزی برسی باید مثل آن شوی و رنگ آن را به خود بگیری
1397/01/13 12:04
مینا مرادی
سلام.کسی میدونه معنی مصرع «ریش بد را داروی بد یافت رگ» چیه؟ممنون
نار زان آمد عذاب کافران
که حجر را نار باشد امتحان
آتش برای آن عذاب کافران شد که سنگ باید امتحانش را با آتش پس بدهد(دل آنان از سنگ است)
و بیت:
ریش بد را داروی بد یافت رگ
مر سر خر را سر دندان سگ
تکرار همین بیت است یعنی زخم بد و چرکین را چاره داروی بد و تلخ است
1400/06/03 09:09
ملیکا رضایی
۷ عزیز ؛
نمیدانم چراتوهینی به مولانا و دوستدارانش تلقی میکنم این را ؛ولی ناشایست هست حرف شما ...
آن دل چون سنگ را ما چند چند
نرم گفتیم و نمیپذرفت پند...
پس تو هر جفتی که میخواهی برو
محو و همشکل و صفات او بشو...
نور خواهی مستعد نور شو
دور خواهی خویش بین و دور شو...
ور رهی خواهی ازین سجن خرب
سر مکش از دوست و اسجد و اقترب...
بیت آخر چقدر زیباست...
1402/06/12 23:09
سید احمد مبلّغ
دوستان لطفا اگر کسی می تواند معنای ۳ بیت آخر را قرار دهد. با تشکر
1402/06/13 19:09
رضا از کرمان
جناب مبلغ سلام
معنی ۳ بیت موردنظر شما:
پس تو باهرکه مایلی جفت وهمراه شو،و با ایشان هم صفت بگرد وخود را در او محو کن وبه شکل او درآ
اگر طالب نور وروشنایی هستی این استعداد را در خود شکوفا کن واگر مایلی که از حق دوری کنی فقط کافیست که خود بین باشی
واگر میخواهی از زندان خراب تن(نفس)رها گردی از دوست (اینجا منظور خدا است)سرکشی مکن وبا خضوع بر اوسجده کن تا نزدیک او گردی اشاره به آیه۱۹ سوره علق( سجده کن و به حق نزدیک گرد)
باتوجه به معنای کلی ابیات این بخش ،منظور جناب مولانا از نقل این حکایت این است که در روز حشر زمانی که طبق آیه ۱۵ از سوره محمد(ص)که در بیت ۱۷ بدان اشاره شده آنزمان که از آب جوشان وگرم دوزخ سیراب گردیم از درون هرکس همه چیز بیرون میریزد وحقیقت درونی آدمیان آشکار میگردد ودر بیت قبل ۱۶ بااستناد به آیه۹ از سوره طارق، از رستاخیز به عنوان روزی یاد میکند ، که هرآنچه را که پنهان میکنیم، وعلاقهای به افشای آن نداریم ، ولیکن با آب گرم متاسفانه اسرار درونی همه فاش میگردد. همانگونه که غلامان پس از خوردن آب گرم وپیاده روی که از سوی لقمان به خواجه پیشنهاد واجرا شده بود، تکه های میوه را قی کرده وراز آنها افشا شد ولقمان تبریه گردید.
ودر بیت ۱۸آزمایش سنگ را آتش کوره گفته تا فلز درون آن مشخص گردد.
شاد باشی عزیز
1402/06/13 22:09
سید احمد مبلّغ
دست حق به همراهتان
سپاسگزارم از توضیحات شما
1402/06/13 23:09
رضا از کرمان
سپاس ودرود بی پایان