گنجور

بخش ۱۵۵ - اول کسی کی در مقابلهٔ نص قیاس آورد ابلیس بود

اول آن کس کین قیاسکها نمود
پیش انوار خدا ابلیس بود
گفت نار از خاک بی شک بهترست
من ز نار و او ز خاک اکدرست
پس قیاس فرع بر اصلش کنیم
او ز ظلمت ما ز نور روشنیم
گفت حق نه بلک لا انساب شد
زهد و تقوی فضل را محراب شد
این نه میراث جهان فانی است
که به انسابش بیابی جانی است
بلک این میراثهای انبیاست
وارث این جانهای اتقیاست
پور آن بوجهل شد مؤمن عیان
پور آن نوح نبی از گمرهان
زادهٔ خاکی منور شد چو ماه
زادهٔ آتش توی رو روسیاه
این قیاسات و تحری روز ابر
یا بشب مر قبله را کردست حبر
لیک با خورشید و کعبه پیش رو
این قیاس و این تحری را مجو
کعبه نادیده مکن رو زو متاب
از قیاس الله اعلم بالصواب
چون صفیری بشنوی از مرغ حق
ظاهرش را یاد گیری چون سبق
وانگهی از خود قیاساتی کنی
مر خیال محض را ذاتی کنی
اصطلاحاتیست مر ابدال را
که نباشد زان خبر اقوال را
منطق الطیری به صوت آموختی
صد قیاس و صد هوس افروختی
همچو آن رنجور دلها از تو خست
کر بپندار اصابت گشته مست
کاتب آن وحی زان آواز مرغ
برده ظنی کو بود همباز مرغ
مرغ پری زد مرورا کور کرد
نک فرو بردش به قعر مرگ و درد
هین به عکسی یا به ظنی هم شما
در میفتید از مقامات سما
گرچه هاروتید و ماروت و فزون
از همه بر بام نحن الصافون
بر بدیهای بدان رحمت کنید
بر منی و خویش‌بین لعنت کنید
هین مبادا غیرت آید از کمین
سرنگون افتید در قعر زمین
هر دو گفتند ای خدا فرمان تراست
بی امان تو امانی خود کجاست
این همی گفتند و دلشان می‌طپید
بد کجا آید ز ما نعم العبید
خار خار دو فرشته هم نهشت
تا که تخم خویش‌بینی را نکشت
پس همی گفتند کای ارکانیان
بی خبر از پاکی روحانیان
ما برین گردون تتقها می‌تنیم
بر زمین آییم و شادروان زنیم
عدل توزیم و عبادت آوریم
باز هر شب سوی گردون بر پریم
تا شویم اعجوبهٔ دور زمان
تا نهیم اندر زمین امن و امان
آن قیاس حال گردون بر زمین
راست ناید فرق دارد در کمین

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اول آن کس کین قیاسکها نمود
پیش انوار خدا ابلیس بود
هوش مصنوعی: اولین کسی که این قیاس‌ها و تشبیه‌ها را انجام داد، ابلیس بود که در برابر نور خداوند قرار گرفت.
گفت نار از خاک بی شک بهترست
من ز نار و او ز خاک اکدرست
هوش مصنوعی: می‌گوید آتش به یقین از خاک بهتر است، من از آتش و او از خاک سخن می‌گوید.
پس قیاس فرع بر اصلش کنیم
او ز ظلمت ما ز نور روشنیم
هوش مصنوعی: بنابر این، ما باید فرع را بر اساس اصلش بسنجیم. او از تاریکی نشأت می‌گیرد و ما از نور و روشنی.
گفت حق نه بلک لا انساب شد
زهد و تقوی فضل را محراب شد
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره شده است که نباید به نسب و نسبت‌ها در دینداری و احترام به فضیلت توجه کرد، بلکه باید به زهد و تقوی و فضیلت واقعی در عمل اهمیت بدهیم. به عبارتی، عبادت و بندگی باید بر اساس نیت و خلوص درونی باشد نه به خاطر مقام و جایگاه خانوادگی.
این نه میراث جهان فانی است
که به انسابش بیابی جانی است
هوش مصنوعی: این دنیا و دارایی‌های آن متعلق به چیزی نیست که در گذشته به ارث رسیده باشد، بلکه زندگی واقعی و معنای وجود در عمق خود انسان‌ها نهفته است.
بلک این میراثهای انبیاست
وارث این جانهای اتقیاست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که این میراث‌ها به گونه‌ای مهم و سرنوشت‌ساز هستند و افرادی خاص و با ویژگی‌های برجسته، نگه‌دارنده و وارث این روحیات و اندیشه‌های ارزشمند می‌باشند.
پور آن بوجهل شد مؤمن عیان
پور آن نوح نبی از گمرهان
هوش مصنوعی: پسر بوجهل، مؤمن آشکاری شد و پسر نوح نبی از گمراهان (و بی‌هویتی) بیرون آمده است.
زادهٔ خاکی منور شد چو ماه
زادهٔ آتش توی رو روسیاه
هوش مصنوعی: فرزند خاکی من با نور خود همچون ماه درخشید، اما فرزند آتش باعث شرمساری و تیرگی شد.
این قیاسات و تحری روز ابر
یا بشب مر قبله را کردست حبر
هوش مصنوعی: این اشعار به نوعی به توصیف وضعیتی می‌پردازد که در آن روز و شب و شرایط ابر و باران بر وضعیت و تحولات تاثیر می‌گذارد. به نوعی می‌توان گفت که این تغییرات و رویدادها، راهنمایی برای حرکت به سمت هدفی خاص یا مقصودی خاص هستند. بنابراین، هر تغییر و تحولی می‌تواند به نوعی به ما کمک کند تا مسیر درست را بیابیم و به هدف خود نزدیک‌تر شویم.
لیک با خورشید و کعبه پیش رو
این قیاس و این تحری را مجو
هوش مصنوعی: اما در مقابل خورشید و کعبه، هرگونه مقایسه و تلاش برای تحلیل را نادیده بگیر.
کعبه نادیده مکن رو زو متاب
از قیاس الله اعلم بالصواب
هوش مصنوعی: به کعبه پشت نکن و آن را نادیده مگیر، زیرا خداوند بهترین دانای حق است و فقط او از همه امور باخبر است.
چون صفیری بشنوی از مرغ حق
ظاهرش را یاد گیری چون سبق
هوش مصنوعی: وقتی که صدای نیکویی از پرنده‌ای الهی بشنوی، باید ظاهر او را همانند پروازش یاد بگیری.
وانگهی از خود قیاساتی کنی
مر خیال محض را ذاتی کنی
هوش مصنوعی: سپس از خود قیاس‌هایی می‌کنی که تصورات خالص را به ماهیت خود تبدیل می‌کنی.
اصطلاحاتیست مر ابدال را
که نباشد زان خبر اقوال را
هوش مصنوعی: بخشی از گفتار و بیان‌های درست و دقیق است که در دل خود حاوی نکاتی عمیق می‌باشد و به همین دلیل، نمی‌توان به راحتی آنها را فهمید و از معانی واقعی‌اش آگاه شد.
منطق الطیری به صوت آموختی
صد قیاس و صد هوس افروختی
هوش مصنوعی: تو به آواز پرندگان زبان آموختی و صدها استدلال و آرزو را در دل‌ها برافروختی.
همچو آن رنجور دلها از تو خست
کر بپندار اصابت گشته مست
هوش مصنوعی: دل‌های رنجور و خسته را مانند کسی تصور کن که به خاطر محبت و یاد تو دچار حالتی سرمستی و خوشی شده‌اند.
کاتب آن وحی زان آواز مرغ
برده ظنی کو بود همباز مرغ
هوش مصنوعی: کسی که آن وحی را می‌نویسد، از صدای پرنده‌ای که در کنار پرنده دیگرش است، برداشت اشتباهی داشته است.
مرغ پری زد مرورا کور کرد
نک فرو بردش به قعر مرگ و درد
هوش مصنوعی: پرنده ای زیبا به او نزدیك شد و او را به طرز ناخواسته ای دچار سردرگمی کرد. در نتیجه، او به عمق درد و مرگ فرو رفت.
هین به عکسی یا به ظنی هم شما
در میفتید از مقامات سما
هوش مصنوعی: به خاطر یک تصویر یا حتی یک تصور، ممکن است شما هم از درجات روحانی و معنوی خود دور بیفتید.
گرچه هاروتید و ماروت و فزون
از همه بر بام نحن الصافون
هوش مصنوعی: با وجود اینکه هاروت و ماروت و دیگران در اوج قدرت و دانش خود هستند، اما ما همگی با صفا و یکدلی در کنار هم ایستاده‌ایم.
بر بدیهای بدان رحمت کنید
بر منی و خویش‌بین لعنت کنید
هوش مصنوعی: به بدی‌های دیگران رحمت و بخشش دهید، اما بر من و خودخواهی‌هایتان نفرین کنید.
هین مبادا غیرت آید از کمین
سرنگون افتید در قعر زمین
هوش مصنوعی: مواظب باشید که غیرت شما به خطر نیفتد، زیرا در این صورت ممکن است به پایین‌ترین نقطه سقوط کنید.
هر دو گفتند ای خدا فرمان تراست
بی امان تو امانی خود کجاست
هوش مصنوعی: هر دو به خدا گفتند که فرمان تو را می‌پذیریم. اما این نگرانی وجود دارد که امنیت و حمایت تو کجا قرار دارد؟
این همی گفتند و دلشان می‌طپید
بد کجا آید ز ما نعم العبید
هوش مصنوعی: آنها این را می‌گفتند و قلبشان تند می‌زد. بدی از ما نتیجه نمی‌گیرد.
خار خار دو فرشته هم نهشت
تا که تخم خویش‌بینی را نکشت
هوش مصنوعی: دو فرشته در کنار هم به زحمت و تلاش افتادند تا تخم خودبینی و خودخواهی را از دل آدمی بیرون کنند و نابود سازند.
پس همی گفتند کای ارکانیان
بی خبر از پاکی روحانیان
هوش مصنوعی: پس گفتند ای کسانی که از صفای روحانیان بی‌خبر هستید.
ما برین گردون تتقها می‌تنیم
بر زمین آییم و شادروان زنیم
هوش مصنوعی: ما در این دنیا به کوشش و تلاش خود ادامه می‌دهیم و وقتی به زمین می‌رسیم، شادی را منتشر می‌کنیم.
عدل توزیم و عبادت آوریم
باز هر شب سوی گردون بر پریم
هوش مصنوعی: ما هر شب به سمت آسمان پرواز می‌کنیم و در آنجا، عدل و انصاف تو را می‌ستاییم و عبادت می‌کنیم.
تا شویم اعجوبهٔ دور زمان
تا نهیم اندر زمین امن و امان
هوش مصنوعی: برای اینکه در عصر خودمان خارق‌العاده و بی‌نظیر شویم، تلاش می‌کنیم تا در زمین امنیت و آرامش برقرار کنیم.
آن قیاس حال گردون بر زمین
راست ناید فرق دارد در کمین
هوش مصنوعی: حال و وضع آسمان با وضع زمین قابل مقایسه نیست و تفاوت‌های زیادی در آن‌ها وجود دارد.

خوانش ها

بخش ۱۵۵ - اول کسی کی در مقابلهٔ نص قیاس آورد ابلیس بود به خوانش بامشاد لطف آبادی
بخش ۱۵۵ - اول کسی کی در مقابلهٔ نص قیاس آورد ابلیس بود به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1395/02/24 08:04
روش

در این داستان به دو مساله مهم که ما انسان ها هر روز با ان سر و کار داریم , اشاره شده است :چه بسا ما ادم ها کارهای ناپسندی انجام می دهیم و در خیال خودمان ان را خوب می پنداریم و احساس رضایت می کنیم .مثلا فردی پدر و مادر خود را از دست داده و کم سن و سال نیز می باشد .ما برای اینکه نشان دهیم عموهای او خوب نیستند , پیش دستی می کنیم و به این بچه دوتیم نهایت توجه را می کنیم ولی غافل از این هستیم که نیت ما در این کار خدایی نبوده است , بعلاوه مدام پشت سر عمو های او نیز بد میگوییم و خودمان را جلو مردم خوب جلوه می دهیم .در واقع ما داریم نقش همان کر را بازی می کنیم .داستان به مشکل دیگری نیز اشارهره می کند:بعضی وقت ها ما خشم خود را فرو می بریم ولی بعد از گذشت مدتی ان را بالا اورده و شروع به بد و بیراه گفتن می کنیم .

1395/06/11 11:09
روفیا

اول آن کس کین قیاسکها نمود
پیش انوار خدا ابلیس بود
گفت نار از خاک بی شک بهترست
من ز نار و او ز خاک اکدرست
پس قیاس فرع بر اصلش کنیم
او ز ظلمت ما ز نور روشنیم
خواستم بگویم این ابیات از کفر ابلیس مشهورتر است دیدم خود شرح کفر ابلیس است!
آدم ها خیال می کنند این ها داستان است و راستی داستان قیاس خاک و نار!
نه این قیاسی است شیطانی که هر آن تک تک ما ممکن است مرتکب آن شویم!
یکی با خود میگوید من شیعه ام او سنی پس من بی شک از او بهترم،
دیگری میگوید من دکترا دارم او دیپلم هم ندارد پس من بی شک از او برترم،
یکی توهم خودبزرگ بینی دارد که من شهروند آمریکا هستم او پناهنده و ساکن اردوگاه،
این قیاسات همه از جنس قیاس شیطان هستند، حتا اگر فرهیخته و مهربان و صبور هستیم شایسته نیست امتیازی در دل برای خود قایل شویم،
ای بسا اگر گذشته آدم ها را ورق بزنیم رفتار ناشایست آنها را بفهمیم!
بر بدیهای بدان رحمت کنید
بر منی و خویش بین لعنت کنید
تو گویی هر گناهی سزاوار رحمت و آمرزش است الا خویش بینی و خویش بزرگ بینی!

1404/02/22 10:04
سایه روشن

درود

آنچه من از استاد ادبیات آموخته بودم این بود:

اصطلاحاتی است مر ابدال را 

که از آن نبود خبر غفال را

این نسخه بیشتر مفهوم را می رساند.