اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن سبوی آب را در پیش داشت
تخم خدمت رادر آن حضرت بکاشت
هوش مصنوعی: او آن ظرف آب را در دست داشت و در حضور آن بزرگوار، دانهی خدمت را در دلش کاشت.
گفت این هدیه بدان سلطان برید
سایل شه را ز حاجت وا خرید
هوش مصنوعی: گفت این هدیه را به آن پادشاه بدهید، تا درخواست مردم از او برآورده شود و نیازی به چیزی نداشته باشند.
آب شیرین و سبوی سبز و نَوْ
ز آب بارانی که جمع آمد به گَوْ
هوش مصنوعی: آب شیرین و ظرف سبز و آب بارانی که جمع شده است در گودال.
خنده میآمد نقیبان را از آن
لیک پذرفتند آن را همچو جان
هوش مصنوعی: خنده بر لب نقیبان مینشست، اما آن را به دل نشاندند و مانند جان خود گرامی داشتند.
زانک لطف شاه خوب با خبر
کرده بود اندر همه ارکان اثر
هوش مصنوعی: زیرا مهربانی و خوبی شاه به همه جا تاثیر گذاشته بود.
خوی شاهان در رعیت جا کند
چرخ اخضر خاک را خضرا کند
هوش مصنوعی: سیرت و رفتار پادشاهان بر زندگی و سرنوشت مردم تأثیر میگذارد و سرنوشت زمینی که زیر چرخهای زمان قرار دارد، تغییر میکند و رونق پیدا میکند.
شه چو حوضی دان حشم چون لولهها
آب از لوله روان در گولهها
هوش مصنوعی: پادشاه مانند حوضی است و غلامان او مانند لولههایی هستند که آب را از حوض به سمت دیگر هدایت میکنند. بدین ترتیب، پادشاه منابع و نیروهای خود را به گونهای مدیریت میکند که بتواند به اهدافش دست یابد.
چونک آب جمله از حوضیست پاک
هر یکی آبی دهد خوش ذوقناک
هوش مصنوعی: هر یک از ما همچون آبی هستیم که از یک حوض پاک سرچشمه میگیرد و از این آب لذت میبریم.
ور در آن حوض آب شورست و پلید
هر یکی لوله همان آرد پدید
هوش مصنوعی: اگر در آن حوض، آبی شور و آلوده باشد، هر کدام از لولهها همان آلودگی را به نمایش میگذارد.
زانک پیوستست هر لوله به حوض
خوض کن در معنی این حرف خوض
هوش مصنوعی: هر لولهای به حوضی متصل است و این به ما میگوید که باید در معنای این حرف تأمل کنیم و عمیقتر به آن فکر کنیم.
لطف شاهنشاه جان بیوطن
چون اثر کردست اندر کل تن
هوش مصنوعی: وقتی محبت و مهربانی پادشاه به جان بیوطن میرسد، مانند تأثیری است که در تمام بدن وجود دارد.
لطف عقل خوشنهاد خوشنسب
چون همه تن را در آرد در ادب
هوش مصنوعی: عقل خوب و با مایه، مانند فرزندی با اصالت و شایسته، میتواند تمام وجود آدمی را در آداب و شایستگیها پرورش دهد.
عشق شنگ بیقرار بی سکون
چون در آرد کل تن را در جنون
هوش مصنوعی: عشق، مانند حالتی پرجنب و جوش و بیثبات است که وقتی به تمام وجود آدمی نفوذ میکند، او را به جنون میکشاند.
لطف آب بحر کو چون کوثرست
سنگریزهش جمله در و گوهرست
هوش مصنوعی: لطف و زیبایی آب دریا مانند کوثر است و سنگریزههایش همه به مانند در و گوهر ارزشمند هستند.
هر هنر که استا بدان معروف شد
جان شاگردان بدان موصوف شد
هوش مصنوعی: هر هنری که استاد در آن شناخته شده باشد، روح و شخصیت شاگردان نیز به آن هنرمندی آراسته و متصف میشود.
پیش استاد اصولی هم اصول
خواند آن شاگرد چست با حصول
هوش مصنوعی: آن دانشآموز با ذکاوت، اصول را با موفقیت زیر نظر استاد اصولی آموخت.
پیش استاد فقیه آن فقهخوان
فقه خواند نه اصول اندر بیان
هوش مصنوعی: در محضر استاد فقیه، آن دانشجوی فقه فقط به یادگیری فقه مشغول بود و درباره اصول بحث نکرد.
پیش استادی که او نحوی بود
جان شاگردش ازو نحوی شود
هوش مصنوعی: در حضور استادی که علم نحو را میداند، روح و شخصیت شاگرد تحت تأثیر آموزههای او شکل میگیرد و به تدریج به همان سبک و شیوه درمیآید.
باز استادی که او محو رهست
جان شاگردش ازو محو شهست
هوش مصنوعی: استادی در حال تدریس است که خود را در مسیر علم و معرفت غرق کرده و شاگردش نیز به شدت تحت تأثیر او قرار گرفته است.
زین همه انواع دانش روز مرگ
دانش فقرست ساز راه و برگ
هوش مصنوعی: از میان همهی علوم و دانشها، در روز مرگ، تنها دانشی که به درد نمیخورد، فقر است. باید مسیر و رشد خود را درست انتخاب کنیم.
حاشیه ها
سلام علیکم محضر دوستان
جان انسان زمانی سفیه است و قابلیت فهم ندارد، که از رب خویش غافل است و از امتثال فرامین حق روی گردان است و علم قلیل منسوب به خویش را کثیر می شمارد و در اعماق جهل فرو می رود و قضایای کاذبه را صادقه و عکس آن را یکی پس از دیگری، بر خود تحمیل می کند.
وگرنه نسخه حضرت حق جل و علا جامع و مانع است و هیچ بعدی از ابعاد انسان و هیچ طوری از اطوار او را بی حکمت و حکم قرار نداده است.
حال این انسان است که با رویکردی تحمیلی و غیر فطری، خودش را در علمی خاص محصور می نماید.
نتیجه اینکه سلوک و سیر انسانی از صحت برخوردار است که از دقت برخوردار باشد.
یعنی چنانچه از شوق و ذوق برخوردار شد، بر سعی خود بیفزاید، و از نظر فهم ترقی کند، و تلاش کند که جامع بینش ها و گرایش ها باشد، نه اینکه به بعضی از علوم مؤمن و از بعضی علوم روی گردان باشد.
و بداند که هر چه اختلاف است، در آن علوم نیست، بلکه در علماء آن علم است و اینها با مغالطه اختلاف خود را که ریشه در جهل خودشان داشت، بطوری فریبانه، در علوم انداختند، حال اینکه در علوم اختلافی نیست.
پس انسان باید با درایت لازم بینش و گرایش خود را بر حکم حق منطبق سازد و از هرزه بینی، و هرزه شنوی، و هرزه بینی، و هرزه روی و ... بپرهیزد.
سلام علیکم
1397/07/09 13:10
دوستدار مولانا
شه چو حوضی دان و هر سو لوله ها وزهمه آب روان چون گوله ها درست به نظر میرسه براساس مرجع . حشم درست به نظر نمیرسه
درود بر جناب سید احمد، درود