گنجور

بخش ۱۱۰ - قصهٔ خلیفه کی در کرم در زمان خود از حاتم طائی گذشته بود و نظیر خود نداشت

یک خلیفه بود در ایام پیش
کرده حاتم را غلام جود خویش
رایت اکرام و داد افراشته
فقر و حاجت از جهان بر داشته
بحر و در از بخششش صاف آمده
داد او از قاف تا قاف آمده
در جهان خاک ابر و آب بود
مظهر بخشایش وهاب بود
از عطااش بحر و کان در زلزله
سوی جودش قافله بر قافله
قبلهٔ حاجت در و دروازه‌اش
رفته در عالم بجود آوازه‌اش
هم عجم هم روم هم ترک و عرب
مانده از جود و سخااش در عجب
آب حیوان بود و دریای کرم
زنده گشته هم عرب زو هم عجم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یک خلیفه بود در ایام پیش
کرده حاتم را غلام جود خویش
هوش مصنوعی: در زمان‌های دور، خلیفه‌ای بود که حاتم طائی، مشهور به سخاوتش، را به عنوان خدمتکار خود انتخاب کرده بود تا از generosity و بخشندگی او بهره‌مند شود.
رایت اکرام و داد افراشته
فقر و حاجت از جهان بر داشته
هوش مصنوعی: خود را با احترام و انصاف بالا ببر و از نیاز و فقر در این دنیا رهایی یاب.
بحر و در از بخششش صاف آمده
داد او از قاف تا قاف آمده
هوش مصنوعی: دریا و درختان از بخشش و generosity او صاف و زلال شده‌اند و او از دورترین نقاط به نزدیک‌ترین‌ها دست یاری دراز کرده است.
در جهان خاک ابر و آب بود
مظهر بخشایش وهاب بود
هوش مصنوعی: در این دنیا، خاک، ابر و آب نشانه‌های بخشندگی و رحمت هستند.
از عطااش بحر و کان در زلزله
سوی جودش قافله بر قافله
هوش مصنوعی: از بخشش‌های او تمام دریاها پر شده و به خاطر سخاوت او، گروه‌های زیادی به سوی او می‌آیند.
قبلهٔ حاجت در و دروازه‌اش
رفته در عالم بجود آوازه‌اش
هوش مصنوعی: محل توجه و خواسته‌ها در سر در این دروازه قرار دارد و نام و آوازه‌اش در عالم پخش شده است.
هم عجم هم روم هم ترک و عرب
مانده از جود و سخااش در عجب
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف افرادی می‌پردازد که از فرهنگ‌ها و ملل مختلف، مانند عجم، روم، ترک و عرب، با ویژگی‌ای شگفت‌انگیز و عالی در سخاوت و generosity به یادگار مانده‌اند. این سخاوت و generosity باعث شده تا همه‌ی آنها در شگفتی باشند که چگونه می‌توانند به این خوبی و بزرگی دست یابند.
آب حیوان بود و دریای کرم
زنده گشته هم عرب زو هم عجم
هوش مصنوعی: آب حیوان به معنای مایه حیات است و دریا به کمال و وسعت اشاره دارد. این بیت به این مفهوم اشاره دارد که مایه حیات و رحمت الهی به قدری گسترده و فراوان است که بر همه انسان‌ها، چه عرب و چه عجم، تأثیر می‌گذارد و آنها را زنده می‌کند.

خوانش ها

بخش ۱۱۰ - قصهٔ خلیفه کی در کرم در زمان خود از حاتم طائی گذشته بود و نظیر خود نداشت به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1397/01/09 12:04

[In reply to مهدی ( ͡ʘ ͜ʖ ͡ʘ) کاظمی]
بخش 110 - قصهٔ خلیفه کی در کرم در زمان خود از حاتم طائی گذشته بود و نظیر خود نداشت

در روزگاران قدیم خلیفه ای بود که از بخشش و سخاوت حاتم طایی را غلام خودش کرده بود اون حاکم پرچم دار عدل و داد بود همیشه به فقرا رسیدگی میکرد چنانکه فقر را در جامعه خویش از بین برده بود ...دریا با آن همه گوهر ها و نعمات فراوان در پیش این خلیفه بخشنده صاف و تهی گشته بود و از دادگری و انصاف تمام جهان را پر کرده بود
یک خلیفه بود در ایام پیش
کرده حاتم را غلام جود خویش
رایت اکرام و داد افراشته
فقر و حاجت از جهان بر داشته
بحر و در از بخششش صاف آمده
داد او از قاف تا قاف آمده

همچو ابر و باد صفت بخشندگی برای زمین داشت و در جود و کرم همانند خداوند وهاب(بسیار بخشنده) مظهر بخشایش بود از نوع عطا و بخشندگییش دریا و معادن زیر و رو میشدند و مردم دسته دسته بسوی او روانه بودند
در جهان خاک ابر و آب بود
مظهر بخشایش وهاب بود
از عطااش بحر و کان در زلزله
سوی جودش قافله بر قافله
قبله حاجت نیازمندان درگاه این شاه بود و آوازه اش در عالم پیچیده بود و تمام اقوام مانند عجم و رومی و ترک عرب از کرم و سخاوتمندی اش در شگفت بودند
قبلهٔ حاجت در و دروازه‌اش
رفته در عالم بجود آوازه‌اش
هم عجم هم روم هم ترک و عرب
مانده از جود و سخااش در عجب
دریایی از کرم بود و مانند آب حیوان (که نماد زندگی بخشیست ) آدم های مختلف ازو زنده میگشتند

آب حیوان بود و دریای کرم
زنده گشته هم عرب زو هم عجم

1400/04/01 13:07
طوقدار
با عرض سلام و پوزش . این موضوع را یادآوری و خاطر نشان میدارم که هیچ قدرتی در هیچ اوصافی مثل و مانند اوصاف حضرت حق نمیشود. چون هرچه قدرت و قوت مالی جانی و معنوی هست اراده و مشیت ذات احدیت است.پس اگر تمام جن و انس از گذشته و حال و آینده جمع شوند دست به دست هم داده و از تمام امکانات موجود در عالم هستی کمک بگیرند نمی توانند تنها یک نشانه از خلقتهای حضرت باریتعالی را بیافرینند. با نهایت عذر خواهی از استاد بزرگوار . گستاخی حقیر را مورد بخشش قرار دهید.
1400/04/01 14:07
طوقدار
[In reply to مهدی ( ͡ʘ ͜ʖ ͡ʘ) کاظمی] با عرض سلام و درود فراوان حضور شما . در چند حاشیهٔ قبلی قدردانی از زحمات شما معمول و از خدمات بی بدیل شما اظهار سپاسگزاری گردید که امیدوارم مورد بازبینی محضر مبارکتان قرار گیرد . زنده و پاینده باشید.
1401/03/06 15:06
ماھسا مشتری

در جھانِ خاک ، اَبر و آب بود 

مظھرِ بخشایشِ وھاب بود