گنجور

شمارهٔ ۵۰ - تاریخ فوت خادم

خادم که از ترانه دلکش درین چمن
بودش چو غنچه گوش بر آواز هر گلی
چون رفت از حدیقه و از رفتنش فتاد
در جرگ بلبلان نواسنج غلغلی
مشتاق خسته دل پی تاریخ رحلتش
گفتا ز بوستان سخن رفت بلبلی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خادم که از ترانه دلکش درین چمن
بودش چو غنچه گوش بر آواز هر گلی
هوش مصنوعی: خادمی که در این باغ با ترانه‌های زیبا زندگی می‌کرد، مانند غنچه‌ای بود که به صدای هر گل گوش می‌داد.
چون رفت از حدیقه و از رفتنش فتاد
در جرگ بلبلان نواسنج غلغلی
هوش مصنوعی: وقتی که از باغ خارج شد و از این رفتن، صدای خوش بلبلان را شنید، غوغایی به پا شد.
مشتاق خسته دل پی تاریخ رحلتش
گفتا ز بوستان سخن رفت بلبلی
هوش مصنوعی: مشتاقی با دل شکسته درباره تاریخ مرگش گفت که از باغ سخنی شنید که بلبل می‌گفت.