گنجور

شمارهٔ ۴۴ - تاریخ ولادت

هزار شکر که از نوشکفته گشت گلی
زابر لطف الهی ز بوستان حسن
عطا نموده باو کودکی خدا که چو شمع
زپرتو رخش افروخت دودمان حسن
زآفت این ثمر نارسیده ایمن باد
که هست قوت دل و قوت روان حسن
جناب ایزدی از لطف نام او احمد
ز تخت عرش رسانیده بر زبان حسن
چو این نهال برآمد ز باغ رعنائی
که جلوه‌اش بود آرام‌بخش جان حسن
نوشت خامه مشتاق بهر تاریخش
دمید گلبنی از طرف گلستان حسن

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هزار شکر که از نوشکفته گشت گلی
زابر لطف الهی ز بوستان حسن
هوش مصنوعی: هزار بار سپاس که از دل زمین گل تازه‌ای شکفته شد، و این هدیه‌ای است از جانب خداوند به زیبایی باغ.
عطا نموده باو کودکی خدا که چو شمع
زپرتو رخش افروخت دودمان حسن
هوش مصنوعی: خداوند به او کودکانی عطا کرده است که نور و روشنی چهره‌اش مانند شعله شمعی، خانواده‌اش را روشن کرده است.
زآفت این ثمر نارسیده ایمن باد
که هست قوت دل و قوت روان حسن
هوش مصنوعی: از آسیب این میوه نارس در امان باش که قوت دل و روح زیبایی است.
جناب ایزدی از لطف نام او احمد
ز تخت عرش رسانیده بر زبان حسن
هوش مصنوعی: خداوند به لطف و مهربانی‌اش، نام احمد را از جایگاه بلند عرش بر زبان‌های زیبا نازل کرده است.
چو این نهال برآمد ز باغ رعنائی
که جلوه‌اش بود آرام‌بخش جان حسن
هوش مصنوعی: وقتی این درخت جوان از باغ زیبا شکوفا شد، زیبایی‌اش باعث آرامش و تسکین روح و جان می‌شود.
نوشت خامه مشتاق بهر تاریخش
دمید گلبنی از طرف گلستان حسن
هوش مصنوعی: قلم عشق‌ورز برای ثبت تاریخش به تلاش افتاد و گلی زیبا از سرزمین خوبی‌ها به وجود آورد.