گنجور

شمارهٔ ۳۹ - در فتح هندوستان

نادر دوران شه گیتی‌ستان کاورده است
در کمند حکمش ایزد گردنِ گردن‌کشان
شهسواری کز سبک‌سیری شبی را طی کند
تابد از مغرب چو خورشید از سوی مشرق عنان
تاجداری کافسر زرین او چون آفتاب
از درخشانی بود آیینه‌پرداز جهان
معدلت‌کیشی که در ایام عدل او سزد
بهر حفظ گله کوشش گرگ را بیش از شبان
نصرت‌اندیشی که تا افتد به فکر رزم خصم
بشکفد گل‌های فتحش گلسِتان در گلسِتان
شوکت‌اندیشی که تا افتد به فکر رزم خصم
سنجیش صد حیف ار کاهی کشد کوه گران
عاقبت‌بینی که چشم باطنش از نور عقل
دیده در آیینهٔ آغاز انجام جهان
آتش صد فتنه را یک دم کُشد شمشیر او
هست گویی آب تیغش آتشِ آتش‌نشان
چون درافتد چرخ با مور سر کویش که نیست
پشّه را تاب نَبَرد از ضعف با پیل دمان
شصت صافش دارد آن قوت کزو تا جَسته است
راست تیرش بگذرد از چنبرِ نُه آسمان
هر شرارش برق صد خرمن بود روز مصاف
اژدر تیغش چو گردد از دهن آتش‌فشان
گشت از تیغ جهانگیرش چو فتح قندهار
کرد از آنجا رو به هند آن خسرو گیتی‌ستان
شد چو در هندوستان داخل ز ایران در رسید
ناله زان کشور ز بیم تیغ او بر آسمان
زد رقم مشتاق تاریخش که شاهنشه در او
گشت چون داخل برآمد ناله از هندوستان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نادر دوران شه گیتی‌ستان کاورده است
در کمند حکمش ایزد گردنِ گردن‌کشان
هوش مصنوعی: نادر، پادشاه بزرگ جهان، قدرت و سلطنتش را با حکم الهی به دست آورده است و توانسته است دشمنان قدرتمند را در چنگ خود بگیرد.
شهسواری کز سبک‌سیری شبی را طی کند
تابد از مغرب چو خورشید از سوی مشرق عنان
هوش مصنوعی: شوالیه‌ای که بر اثر سبکی قدم، شبی را در می‌گذرانَد تا از سمت مغرب مانند خورشید از سوی مشرق پیش برود.
تاجداری کافسر زرین او چون آفتاب
از درخشانی بود آیینه‌پرداز جهان
هوش مصنوعی: وجود او همچون تاجی طلا، درخشان و تابناک بود، همانند آفتابی که جهان را روشن می‌کند و زیبایی‌ها را به نمایش می‌گذارد.
معدلت‌کیشی که در ایام عدل او سزد
بهر حفظ گله کوشش گرگ را بیش از شبان
هوش مصنوعی: در زمان حکومت عادلی که برقرار است، برای حفظ و نگهداری گله، تلاش و زحمت گرگ باید از زحمات شبان بیشتر باشد.
نصرت‌اندیشی که تا افتد به فکر رزم خصم
بشکفد گل‌های فتحش گلسِتان در گلسِتان
هوش مصنوعی: کسانی که به فکر پیروزی‌اند، وقتی در گیر و دار نبرد به یاد دشمن بیفتند، همچون گل‌های بهاری شکوفا می‌شوند و پیروزی‌شان مانند باغی پر از گل خواهد بود.
شوکت‌اندیشی که تا افتد به فکر رزم خصم
سنجیش صد حیف ار کاهی کشد کوه گران
هوش مصنوعی: فردی که به فکر جنگ و مبارزه است، وقتی به فکر دشمن بیفتد، باید بداند که حیف است اگر برای چیزی ناچیز تلاش کند، چرا که او باید با چیزی بزرگ و مهم سر و کار داشته باشد.
عاقبت‌بینی که چشم باطنش از نور عقل
دیده در آیینهٔ آغاز انجام جهان
هوش مصنوعی: کسی که دارای بصیرت و درک عمیق است، با روشنایی عقل خود می‌تواند حقایق زندگی و سرنوشت جهان را در آینه‌ای مشاهده کند که آغاز و انجام آن را نشان می‌دهد.
آتش صد فتنه را یک دم کُشد شمشیر او
هست گویی آب تیغش آتشِ آتش‌نشان
هوش مصنوعی: شمشیر او به قدری قوی و تاثیرگذار است که می‌تواند هر نوع فتنه و آشوبی را در یک لحظه خاموش کند. گویی تیغ او به گونه‌ای طراحی شده که با قدرت آتش نشان‌ها، آتش را به خود جذب می‌کند و آن را اطفاء می‌نماید.
چون درافتد چرخ با مور سر کویش که نیست
پشّه را تاب نَبَرد از ضعف با پیل دمان
هوش مصنوعی: زمانی که چرخ روزگار بر دشمنان کسی بیفتد، حتی موجودات کوچک مانند پشه نیز از شدت ضعیفی نمی‌توانند بر قدرتی مانند فیل تاب بیاورند.
شصت صافش دارد آن قوت کزو تا جَسته است
راست تیرش بگذرد از چنبرِ نُه آسمان
هوش مصنوعی: او دارای نیرویی است که می‌تواند تیرش را به راحتی از چنبره‌ای عبور دهد که حتی آسمان هم زیر آن قرار دارد.
هر شرارش برق صد خرمن بود روز مصاف
اژدر تیغش چو گردد از دهن آتش‌فشان
هوش مصنوعی: هر شرارتی که از او برمی‌خیزد، به اندازه‌ی صد خرمن روشنایی دارد و وقتی روزی صاف باشد، مانند تیغی می‌شود که از دهان یک آتش‌فشان بیرون می‌آید.
گشت از تیغ جهانگیرش چو فتح قندهار
کرد از آنجا رو به هند آن خسرو گیتی‌ستان
هوش مصنوعی: پس از آنکه جهان را به تسخیر خود درآورد و قندهار را فتح کرد، آن شاه بزرگ به سمت هند حرکت کرد.
شد چو در هندوستان داخل ز ایران در رسید
ناله زان کشور ز بیم تیغ او بر آسمان
هوش مصنوعی: وقتی به هندوستان رسیدم، صدای ناله‌ی مردم آنجا به گوشم رسید که از ترس شمشیر او به آسمان بلند شده بود.
زد رقم مشتاق تاریخش که شاهنشه در او
گشت چون داخل برآمد ناله از هندوستان
هوش مصنوعی: شخصی که در تاریخ عشقش را نوشته است، زمانی که نابغه و بزرگترین فرد در آنجا یافت می‌شود، صدای ناله و دلشکستگی از سرزمین هندوستان شنیده می‌شود.