گنجور

شمارهٔ ۳۰ - تاریخ زفاف

جوان جوان بخت و فیروز طالع
ثمین گوهر رشته نسل آدم
رفیع المکانی که صد پایه قدرش
نهاده قدم بر سر عرش اعظم
از آن نام نامیش گردیده صادق
که چون صبح در راستی میزند دم
ببر کرد تشریف دامادی و شد
دل او پر و خالی از شادی و غم
غرض آن برازنده نخل دلاور
که پیوسته چون سروسبز است و خرم
چو با شاهد کامرانی درآمد
به یک حجله چون مغز بادام توأم
رقم کرد مشتاق تاریخ سالش
دوتا بنده کوکب قرآن کرد با هم

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جوان جوان بخت و فیروز طالع
ثمین گوهر رشته نسل آدم
هوش مصنوعی: جوانی که سرنوشت خوشی دارد و طالع او نیکوست، مانند جواهر باارزشی است که در زنجیره نسل آدم به شمار می‌آید.
رفیع المکانی که صد پایه قدرش
نهاده قدم بر سر عرش اعظم
هوش مصنوعی: فردی که از منزلت و مقام بلندی برخوردار است و به مقام والایی دست یافته، به گونه‌ای که پایش بر بالای عرش عظیم قرار گرفته است.
از آن نام نامیش گردیده صادق
که چون صبح در راستی میزند دم
هوش مصنوعی: به خاطر نام اوست که به راستی شناخته می‌شود، چرا که همچون صبح روشنایی را به ارمغان می‌آورد.
ببر کرد تشریف دامادی و شد
دل او پر و خالی از شادی و غم
هوش مصنوعی: ببر به مراسم عروسی رفت و دل او هم پر از شادی و هم خالی از غم شد.
غرض آن برازنده نخل دلاور
که پیوسته چون سروسبز است و خرم
هوش مصنوعی: هدف آن درخت نخل قهرمان این است که همیشه مانند سرو، سبز و شاداب باقی بماند.
چو با شاهد کامرانی درآمد
به یک حجله چون مغز بادام توأم
هوش مصنوعی: وقتی که معشوقه زیبا و خوش‌برخورد وارد اتاق شد، حس زیبایی و لطافت را به یاد مغز بادام می‌اندازد که درون پوست خود پنهان است.
رقم کرد مشتاق تاریخ سالش
دوتا بنده کوکب قرآن کرد با هم
هوش مصنوعی: عاشق با شوق و اشتیاق، سال خود را ثبت کرد و دو بنده از ستاره را با هم به قرآن پیوند داد.