گنجور

شمارهٔ ۲۲ - تاریخ فوت میرزا محمدشفیع

فروغ مشعله دودمان مرتضوی
که همچو مهر بر آفاق مدتی تابید
مه سپهر شرف میرزا شفیع که بود
چه طعنه‌ها زد رخشندگیش بر خورشید
غروب کرد چنان تیره ساخت عالم را
که هیچکس نشناسد سیاه را ز سفید
چو مرغ روح وی از آشیان عالم قدس
بسوی سد ره از این آشیان تنگ پرید
نوشت خامه مشتاق بهر تاریخش
بسد ره جای محمد شفیع شد جاوید

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فروغ مشعله دودمان مرتضوی
که همچو مهر بر آفاق مدتی تابید
هوش مصنوعی: نور و روشنی که از خانواده مرتضوی می‌تابد، به گونه‌ای است که مانند خورشید بر آسمان پرتو افشانی کرده و مدتی طولانی درخشیده است.
مه سپهر شرف میرزا شفیع که بود
چه طعنه‌ها زد رخشندگیش بر خورشید
هوش مصنوعی: ماه آسمان که به زیبایی و شکوه میرزا شفیع می‌بالید، چه کنایه‌هایی به درخشش او بر خورشید زده شد.
غروب کرد چنان تیره ساخت عالم را
که هیچکس نشناسد سیاه را ز سفید
هوش مصنوعی: غروب به قدری تاریک شد که هیچ کس نتوانست سیاه را از سفید تشخیص دهد.
چو مرغ روح وی از آشیان عالم قدس
بسوی سد ره از این آشیان تنگ پرید
هوش مصنوعی: مانند پرنده‌ای که روحش از آشیانه‌اش در عالم قدس به سوی دروازه‌ای جدید می‌پریده و از این آشیانه‌ی تنگ رهایی می‌یابد.
نوشت خامه مشتاق بهر تاریخش
بسد ره جای محمد شفیع شد جاوید
هوش مصنوعی: قلم مشتاق به‌خاطر ثبت تاریخ خود، راهی را آغاز کرد که باعث شد مقام محمد شفیع جاودانه شود.